فرهنگ مدارا چیست؟
فرهنگ مدار میتواند یک کشور و یک ملت را به توسعه برساند.
در این خصوص یکی از روشهایی که میتوانیم جوامع را از همدیگر باز بشناسیم، طرح این سوال است که در این جوامع اختلافات چگونه حل میشود؟
وارد جامعه فنلاند میشویم، میخواهیم ببینیم در این جامعه آدمها که با هم نزاع میکنند و دچار اختلاف میشوند، چگونه حل وفصل میکنند؟ در انگلیس چطور؟ در یک کشور عربی چطور؟ در فرهنگ ژاپنی چطور؟
یک استاد ژاپنی میگفت، از بچگی به ما یاد میدهند، که تا میتوانید، با دیگران مدارا کنید. این باورها به «شینتوئیسم» برمیگردد که ژاپنیها به عنوان مرام اجتماعی-اخلاقی پذیرفتهاند و آموزههای آن در فرهنگ،اقتصاد، بنگاهداری و سیاست ژاپن بسیار اثرگذار بوده است.
به این ترتیب ارتباطی مستقیم و ارگانیک و پیچیده، بین سرنوشت توسعه یک کشور، و روش حل و فصل اختلافات وجود دارد.
در مقابل، تاریخ ایران را بخوانید، تاریخ ایران، مملو است از تبعید، حذف، ترور، خیانت، مهاجرت، قتل و کشتار!
در سالهای ۵۱ و ۵۲، بخشی از تحصیل کردهها و تکنوکراتها از ایران مهاجرت کردند. همان دورهای که درآمدهای نفتی ایران زیاد شده بود، حس استبدادی شاه غلیظتر شد، و او دیگر حرف کسی را گوش نمیکرد، و همه دیدند اینجا یک نفر است که به تنهایی تصمیمهای اقتصادی، نظامی،امنیتی، اجتماعی و سیاست خارجی میگیرد. فلذا فرار را بر قرار ترجیح دادند و مهاجرت های بیشماری صورت گرفت.
در اقتدارگرایی، عموم مسایل به گونهای طراحی و هدایت میشوند تا یک نفر در قدرت باقی بماند. شاه هم رسماً گفت: هر کسی که این روند را دوست ندارد، گذرنامهاش را بردارد و از این کشور برود. به این ترتیب یک عده دیدند که نمیتوانند در ایران زندگی کنند و در سالهای ۵۱ و ۵۲مهاجرت کردند.
این روش حل نزاع و اختلاف در ایران است! ما در ایران فرهنگ مدارا نداریم.
یاد نگرفتهایم با هم مصالحه کنیم. از تضعیف و تخریب یکدیگر لذت میبریم. شما چند تجربه انتقاد به دیگران دارید؟ چه بسا ملایم و محترمانه انتقاد کردهاید اما احتمال اینکه روابط شما پس از طرح انتقادات ادامه پیدا کرده باشد، بسیار ضعیف است. یعنی ما هنوز مساله انتقاد را در جامعه حل نکردهایم. و در مورد آن آموزش ندیده ایم در واقع، میخواهم بگویم افرادی که در ایران صحبت از دموکراسی میزنند، اول باید این مسائل را حل کنند. اول بایدفرهنگ انتقادپذیری را فراگیر کنند. بعد باید یاد بگیریم چگونه با هم همکاری کنیم. افرادی که از دموکراسی سخن میگویند شاید آگاهی لازم را ندارند. شاید نمیدانند که ایرانیان چقدر از هم گریزان هستند.
این روزها به هر شهر اروپایی یا آمریکایی بروید، یک گروه چینی فعال و پرتلاش میبینید. چینیها آموختهاند که چگونه با هم زندگی و همکاری کنند و کوتاه بیایند. از هم حمایت میکنند. در مقابل به اجتماع ایرانیها در داخل و خارج از کشور نگاه کنید، عموماً از هم فرار میکنند. وقتی همکاری و مدارا نمیکنیم، وقتی واژه سازش، واژهای منفی در فرهنگ ایرانی است و اگر من با فردی سازش کنم، یعنی اینکه ابهت من زیر سوال رفته، فکر میکنید این فرهنگ میتواند تولید کند یا حزب بسازد؟ چون هم تولید و هم حزب، هر دو نیاز به همکاری دارند. نیاز به فرهنگ مدارا دارند
برگرفته از مصاحبه دکتر سریع القلم با مهرنامه در مورد ریشه های تاریخی توسعه یافتگی
@Tafakkor