نظامی که از قرنها پیش تا اوایل دورهی پهلوی بر لرستانات حاکم بود، نظامی اجتماعی منطبق بر
پیوندهای خونی، وصلتها و قراردادهای اجتماعی* بود. (درمورد قراردادهای اجتماعی در مقالهای مستقل توضیح خواهیم داد.)
از اجتماع این ۳، ساختارهایی طبقهمانند تحت عنوان باب، طایفه، تیره، تش، اولاد و ... شکل میگرفتند که با توجه به ذاتِ مفهوم
مدیریت در منابع انسانی، مستلزم این بود که افرادی بر این طبقات اختیار یابند و عناوینی مثل ایلخان، خان، کلانتر، ریشسفید، کدخدا، تشمال و ... اخذ کنند.
اگر برخلاف تمامیتخواهان ما انصاف را درنظر بگیریم و از تملق یا کلیگوییها اجتناب کنیم؛ باید بگوییم که از میان هزاران صاحبمنصب (ایلخان، خان و ...)، طبیعتاً عدهای فاسد، عدهای بیعرضه و عدهای هم دلسوز و فداکار بودند که نام نیکشان تا کنون بر زبانها جاریست.
نمیشود تعدادی خان ظالم (که اغلب با حمایت دولتها به منصب میرسیدند) را نمایندهی همهی خوانین دانست. درمیان مسئولان ادارات و نهادهای دولت ایران هم افراد فاسد بسیار بسیار زیاد هستند؛ آیا نوشتن کتابِ "
مسئولکُشی" جایز است؟
با سیری در تاریخ درمییابیم که آخرین مقاومتهای ملّی در مناطق لرنشین که به ثمر نشستند (بارزترین مثال:
انقلاب مشروطه) با فراخوانها و ائتلافهایی به وجود آمدند که همین خوانین بر علیه حکّام مستبد زمان خود آنها را ترتیب میدادند.
این همان تفاوتی است که سبب شد آن زمان مثلاً ایل بختیاری با خوانینش حماسههای علیمردانخانی داشته باشد و بتواند در برابر دولت از حقش دفاع کند اما جوامع دیگر (مثلاً مناطق مرکزی ایران) به مراتب منفعل باقی بمانند. در مشروطه نیز لرها، گیلانیها و آذربایجانیها با خوانینشان دولت را به زانو درآورند و سایر بومها تنها نظارهگر یا کمنقشتر باشند.
همین خانکُشی کافی بود تا جمعیت لر بعد از خوانین و کارآمدی نظام اجتماعیاش (طوایف)، از زمان پهلوی دوم به این سو از مسیر توسعه باز بماند و جریانات غیر بومی برای لرها مسیر و فراخوان معین کنند.
برهانی که آورده شد چراییِ انگیزهی مشترک سلطنتطلبها و ارزشیها در منفی نشان دادن وجههی عموم خوانین یا به عبارتی #خان_ستیزی را توضیح میدهد.
آنها هراس دارند که مردم لر متوجه شوند توانایی خودمدیریتی دارند و تجربهای متفاوت و چه بسا بهتر از زندگی در زیر پرچم دولت مرکزی داشتهاند.یک مثال عینی: در اوایل انقلاب که اغلب مردم محروم بودند و حتی از سواد و تجربهی فیلمدیدن بیبهره بودند، دولت اسلامی با خرج خود مستند «
خان گزیدهها» نوشتهی پاسدار مرتضی آوینی را در روستاها و میان عشایر و حتی شهرنشینان نمایش میداد.
چه الزامی وجود داشت که نظامی که تازه مستقر شده بود و بسیاری مقدمات را برقرار نکرده بود، اینطور مُصرانه خرج و تلاش کند تا مردم تصویری منفی از خوانین پیدا کنند؟
درمورد مستند «خان گزیدهها» هم در مطالب بعد خواهیم نوشت.
🌐
@TAMAVAR_LUR