⭕️سودای صندلی در تالار روتوندای
با انتشار خبر دعوت از عبدالله مهتدی، دبیر اول سازمان کومله انقلابی کردستان ایران، برای شرکت در مراسم تحلیف ترامپ، جشن و سروری در اردوگاه ارتجاع کردستان برپا شده است. این خبر بخش قابل توجهی از جامعهی مدنی کردستان را نیز مشعوف و سرخوش کرد. سرخوشی که ناشی از به حساب آمدن و تأیید گرفتن از جانب پدر بود. شوقی شیزوئیک که منطقاً انتظار میرود که این سوژههای سرمایه را مصممتر به تحقق میل پدر کند. آن میل پدر چیست؟ انهدام همه چیز به جهت پاییدن سرمایه.
مهتدی به نسبت رقبایش در کردستان به طور کارآمدتری توانسته که خود را با خواست و منطق جامعهی مدنی آن منطبق سازد. او با هر شِمای جامعهی مدنی رنگ گرفت و رخ عوض کرد؛ زمانی سبز شد و خواستار رفرم ج.ا و فضای باز سیاسی بود و زمانی در جرج تاون خواستار تسریع براندازی. او سالها برای کسب نمایندگی جامعهی مدنی در کردستان و پیوند دادن آن با کل جامعهی مدنی در ایران تلاش کرد. تلاش بیپایان برای دشمنی، تضعیف و به قهقرا کشاندن هر آنچه که از تاریخ مبارزات کمونیستی در کردستان برجا مانده بود.
ابداً اینطور نیست که این بندهی راستین و فرزند صالح سرمایه، از همان ابتدای ۵۷ و بعدها در زمان حضورش در حزب کمونیست ایران شیّادی میکرد و دروغ میگفت. اینطور نیست که مهتدیِ کنگره اول حزب کمونیست زمانی که داشت در مقابل رویزیونیسم از مارکسیسم دفاع میکرد، کذب میبافت و راستي بود زیر عبای چپ. او در واقع کمونیست بود. تلخی ماجرا آنجاست که سرنوشت کمونیستی که خصلت دوران را نفهمد، شرّیِ عاقبت است. کمونیستِ غیرمسلح به فهم انضمامی و خصلتهای سیاسی دوران، قربانی سفیحانهی مبارزه طبقاتی خواهد شد. مهتدی اینچنین کمونیستی بود که بعدها و در امتداد تکوین تضاد راست/کُردستانی - چپ/ایرانی کومله، در جناح کردستانی تن مییافت و امروز سر از کاخ سفید درآورد. عدم فهم لنینی دوران بود که سخنران کوهستان آشِتَله را پادوی کراواتی کاخ امپریالیستی میکند.
این عدو حمیل طبقهی کارگر توانست در خلال سالها پادویی امپریالیسم گوی سبقت را در دشمنیاش با افق سیاسی پرولتاریا برُباید و متعاقباً برای پروار کردن هرچه بیشتر سرمایه با پنهان کردن و به تعویق انداختن تضادهای درونی آن که همانا نهادینه کردن جامعهی مدنی و تلاش برای بازگردان سرمایهی مخروج به ابژهی میلاش یعنی امپریالیسم، از دیگر نوکران ارتجاع پیشی بگیرد.
دعوت وی در این برههی زمانی از طرف ترامپ خود دلیلی است برای اثبات این مدعا که در صف پرتعداد ارتجاع در ایران ایمانیترین فرد به ایدئولوژی امپریالیسم و ظاهراً مطلوبترین نمایندهی راستینی که میتواند بیان جامعهی مدنی در بالاترین کران ممکن خود باشد همانا عبدالله مهتدی است. غافل از آنکه این بیان بنا به ضرورتهای پیشنهاده شده به دلیل افول هژمونیک امپریالیسم آمریکا مملو از هذیان بوده و خواهد بود و میرود که خود با این هذیان بیشتر از پیش سازگار شود؛ هذیانی که تبارز نهاییاشش به شکل مجاهدینیسم خواهد شد، چرا که سبقهی تاریخی و وجههی میلیتانتاش هم این امکان را پیشاپیش و بیشتر از رقبایش در نهادش کارگزاری کرده است. از این حیث مظلوم کوبانی نیز حامل چنین ویژگیهایی است، از این روست که در جدال رسیدن به کعبه آمال این دو برگزیده شدند. شخص نمیتواند منتزع از بستر رشد و حیات خود باشد و لاجرم حیاتش محصول شرایط نمواش است.
آنچه از ظاهر امر پیداست مهتدی و جریان مطبوعاش در این لحظه زبان گویا اما الکن جریانات کثیر اتنیکی و مذهبیای گشته و خود را در کالبد ممکنترین جریان برای به بیان درآمدن و محمول شدن جنبشگرایی و سیاست ارتجاعی تکوین میدهد.
📝 باهم بخوانیم.
—————
https://t.me/SocialistPointOfView
با انتشار خبر دعوت از عبدالله مهتدی، دبیر اول سازمان کومله انقلابی کردستان ایران، برای شرکت در مراسم تحلیف ترامپ، جشن و سروری در اردوگاه ارتجاع کردستان برپا شده است. این خبر بخش قابل توجهی از جامعهی مدنی کردستان را نیز مشعوف و سرخوش کرد. سرخوشی که ناشی از به حساب آمدن و تأیید گرفتن از جانب پدر بود. شوقی شیزوئیک که منطقاً انتظار میرود که این سوژههای سرمایه را مصممتر به تحقق میل پدر کند. آن میل پدر چیست؟ انهدام همه چیز به جهت پاییدن سرمایه.
مهتدی به نسبت رقبایش در کردستان به طور کارآمدتری توانسته که خود را با خواست و منطق جامعهی مدنی آن منطبق سازد. او با هر شِمای جامعهی مدنی رنگ گرفت و رخ عوض کرد؛ زمانی سبز شد و خواستار رفرم ج.ا و فضای باز سیاسی بود و زمانی در جرج تاون خواستار تسریع براندازی. او سالها برای کسب نمایندگی جامعهی مدنی در کردستان و پیوند دادن آن با کل جامعهی مدنی در ایران تلاش کرد. تلاش بیپایان برای دشمنی، تضعیف و به قهقرا کشاندن هر آنچه که از تاریخ مبارزات کمونیستی در کردستان برجا مانده بود.
ابداً اینطور نیست که این بندهی راستین و فرزند صالح سرمایه، از همان ابتدای ۵۷ و بعدها در زمان حضورش در حزب کمونیست ایران شیّادی میکرد و دروغ میگفت. اینطور نیست که مهتدیِ کنگره اول حزب کمونیست زمانی که داشت در مقابل رویزیونیسم از مارکسیسم دفاع میکرد، کذب میبافت و راستي بود زیر عبای چپ. او در واقع کمونیست بود. تلخی ماجرا آنجاست که سرنوشت کمونیستی که خصلت دوران را نفهمد، شرّیِ عاقبت است. کمونیستِ غیرمسلح به فهم انضمامی و خصلتهای سیاسی دوران، قربانی سفیحانهی مبارزه طبقاتی خواهد شد. مهتدی اینچنین کمونیستی بود که بعدها و در امتداد تکوین تضاد راست/کُردستانی - چپ/ایرانی کومله، در جناح کردستانی تن مییافت و امروز سر از کاخ سفید درآورد. عدم فهم لنینی دوران بود که سخنران کوهستان آشِتَله را پادوی کراواتی کاخ امپریالیستی میکند.
این عدو حمیل طبقهی کارگر توانست در خلال سالها پادویی امپریالیسم گوی سبقت را در دشمنیاش با افق سیاسی پرولتاریا برُباید و متعاقباً برای پروار کردن هرچه بیشتر سرمایه با پنهان کردن و به تعویق انداختن تضادهای درونی آن که همانا نهادینه کردن جامعهی مدنی و تلاش برای بازگردان سرمایهی مخروج به ابژهی میلاش یعنی امپریالیسم، از دیگر نوکران ارتجاع پیشی بگیرد.
دعوت وی در این برههی زمانی از طرف ترامپ خود دلیلی است برای اثبات این مدعا که در صف پرتعداد ارتجاع در ایران ایمانیترین فرد به ایدئولوژی امپریالیسم و ظاهراً مطلوبترین نمایندهی راستینی که میتواند بیان جامعهی مدنی در بالاترین کران ممکن خود باشد همانا عبدالله مهتدی است. غافل از آنکه این بیان بنا به ضرورتهای پیشنهاده شده به دلیل افول هژمونیک امپریالیسم آمریکا مملو از هذیان بوده و خواهد بود و میرود که خود با این هذیان بیشتر از پیش سازگار شود؛ هذیانی که تبارز نهاییاشش به شکل مجاهدینیسم خواهد شد، چرا که سبقهی تاریخی و وجههی میلیتانتاش هم این امکان را پیشاپیش و بیشتر از رقبایش در نهادش کارگزاری کرده است. از این حیث مظلوم کوبانی نیز حامل چنین ویژگیهایی است، از این روست که در جدال رسیدن به کعبه آمال این دو برگزیده شدند. شخص نمیتواند منتزع از بستر رشد و حیات خود باشد و لاجرم حیاتش محصول شرایط نمواش است.
آنچه از ظاهر امر پیداست مهتدی و جریان مطبوعاش در این لحظه زبان گویا اما الکن جریانات کثیر اتنیکی و مذهبیای گشته و خود را در کالبد ممکنترین جریان برای به بیان درآمدن و محمول شدن جنبشگرایی و سیاست ارتجاعی تکوین میدهد.
📝 باهم بخوانیم.
—————
https://t.me/SocialistPointOfView