چقدر از این دنیا و آدماش متنفرم.
از تکتکشون. از دروغاشون، از قضاوتاشون، از اینکه میان، میرن، و هیچوقت واقعا نمیمونن.
از دستایی که قول گرفتن نگهت دارن ولی هل میدن تو پرتگاه.
از لبخندایی که توش هزار تا خنجر قایم شده.
از کلمههایی که میگن برای آرومت کردن، ولی فقط زخماتو بازتر میکنن.
از این دنیا که انگار ساخته شده برای شکستن. برای خورد کردن. برای گرفتن چیزایی که یه روزی فکر میکردی برای توئه.
چقدر ازشون متنفرم… از تکتکشون.
— شقایق مهری
از تکتکشون. از دروغاشون، از قضاوتاشون، از اینکه میان، میرن، و هیچوقت واقعا نمیمونن.
از دستایی که قول گرفتن نگهت دارن ولی هل میدن تو پرتگاه.
از لبخندایی که توش هزار تا خنجر قایم شده.
از کلمههایی که میگن برای آرومت کردن، ولی فقط زخماتو بازتر میکنن.
از این دنیا که انگار ساخته شده برای شکستن. برای خورد کردن. برای گرفتن چیزایی که یه روزی فکر میکردی برای توئه.
چقدر ازشون متنفرم… از تکتکشون.
— شقایق مهری