تو نمیتونی بفهمی چقدر از هر چیزی که منو یاد تو میندازه بیزارم. هر آهنگ، هر خیابون، هر حرفی که یه روزی با هم گفتیم، الان مثل خنجری میمونه که توی دلم فرو میره. نمیدونم چقدر دیگه میتونم اینطوری ادامه بدم، چون انگار زندگی بدون تو هیچ جایی برام نداره. حتی شبها هم آروم نیستم؛ تو خوابم هم دنبالت میگردم، اما حتی اونجا هم دستم بهت نمیرسه. این همه خستگی، این همه دلتنگی… دارم زیرش له میشم.