𝗢𝗥𝗣𝗛𝗜𝗖✨


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Другое


در خیال داشت، که گل خشکیده‌ای
در لابه‌لای کتاب قدیمی باشد؛ همین اندازه افسانه‌ای و تلخ..
@Orphicgirllbot

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Другое
Статистика
Фильтр публикаций




اشک هایش زمانی فروریخت که
آخرین شعله روشنایی قلبش نیز خاموش شد؛
همیشه فکر می‌کرد دنیا آنقدر ها هم تلخ و طاقت فرسا نیست و به دنبال رویاهایش در دنیای واقعی می‌گشت...
اما واقعیت با هر فرصتی به او ثابت می‌کرد که دنیا جایی برای آرزوهایش ندارد و حالا تنها آرزویش این بود که باران تا همیشه ادامه پیدا کند. تا وقتی که دیگر دنیا جایی برای خود او هم نداشته باشد!

#آیدای‌‌بی‌شاملو


من همچون سایه‌ ای هستم که در میان نور و تاریکی گم شده ام.

-ابله،داستایفسکی؛


Репост из: •جمع شاعران خاموش•
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🤎🥀


- What are we without our hopes and dreams, other than an empty shell carrying around all the stupid concerns in the world?


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


بیشتر و تندتر کتاب می‌خواندم، طوری کتاب می‌خواندم که انگار زندگی‌ام به آن بستگی داشت، کتاب خواندن تنها استعدادم بود اگر به من می‌گفتند حق ندارم کتاب بخوانم، حتما سکته می‌کردم و میمردم.
با خودم میگفتم وقتی آدم کتاب میخونه میتونه تو صفحه‌های کتاب گمشه و دنیا کم کم محو میشه...

-نانسی هوستون؛


‏اگر فیلم بودم خودم را خاموش می‌کردم. اگر تئاتر بودم پَرده را می‌انداختم. اگر کلمه بودم خودم را پاک می‌کردم. اما من آدمی‌ام! تنها می‌توانم پِلکم را ببندم و ادامه تصاویری را که نمی‌خواهم ببین و حرف‌هایی را که نمی‌خواهم بشنوم. در کاسه‌یِ ناآرام جُمجمه‌ام ببینم و بشنوم...

علیرضا روشن؛


Репост из: •°old memories•.°
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram




📃منبع الهام یک نویسنده

«یک روز او پیدایت خواهد کرد.
او لمست خواهد کرد و تو حس خواهی کرد که عمری بی‌تفاوتی و بی‌علاقگی، در یک لحظه، از وجودت محو می‌شوند. و بخاطر او درد خواهی کشید. او را دوست خواهی داشت؛ آنگونه که انگار بندبازی می‌کنی؛ طوری که مردم یاد می‌گیرند که چگونه در یک منطقه جنگی به خواب بروند. برای او خون خواهی ریخت تا روزی که او برود. هر روز بعد از آن، بخاطر او خون خواهی ریخت. زمان می‌گذرد و تو حس می‌کنی که به غارت رفته‌ای؛ تلخ می‌شوی. تو خواهی پرسید: چرا؟ اما هیچ جوابی نخواهی گرفت.
و آن زمان است که کلمات تو جاری می‌شوند.»

لنگ لیاو؛


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
#کاراسودا


تو نمیتونی به کسی که شعر دوست نداره شاعرانه عشق بورزی


هرگز این‌گونه بی‌رحمانه ساکت نبوده ام، خالی چون صدفی آرام بر ساحل، آماده برای خرد شدن زیر پا...
فرانتس کافکا؛




چشم های تو تمام جهان را در خود دارند؛
یک دریا برای غرق شدن، یک آسمان برای پرواز، و یک سرزمین برای عاشقانه زیستن..






او برف من است!
او همانند برف همیشه برایم قابل تحسین بوده است
دیگران می‌گویند او سرد و خالی از هر رنگی است اما چه کسی تعیین کرده است که زیبایی ها همیشه در گرم بودن و رنگارنگی خلاصه می‌شوند؟

#آیدای‌‌بی‌شاملو



Показано 20 последних публикаций.