آرتور رمبو عبارت غریبی بهکار میبرد: «شورشهای منطقی». فلسفه چیزی نظیر «شورشی منطقی» است. فلسفه تفکر را به رویارویی با بیعدالتی وامیدارد، رویارویی با حالت معیوب جهان و زندگی. و البته تفکر در این رویارویی درگیر جنبشی میشود که قوۀ تعقل و استدلال منطقی را حفظ میکند و از آن دفاع میکند و، در نهایت، منطقی نو پیش مینهد.
مالارمه میگوید: «هر فکری تاسریختنی در پی دارد.» این فرمول معمایی، به گمان من، در عین حال کار فلسفه را مشخص میکند، زیرا فلسفه قصد دارد به حقیقت کلی ــ به آنچه از نظر تمام کسانی که فکر میکنند حقیقت دارد ــ فکر کند و با این حال این کار را بر مبنای تعهدی به انجام میرساند که بخت همواره در آن نقشی کلیدی دارد، تعهدی که در عین حال از جنس مخاطره کردن یا قمار کردن است.
▪️«تفکر نامتناهی» حقیقت و بازگشت به فلسفه- آلن بدیو- ترجمهٔ صالح نجفی، از مجموعهٔ ایدههای رادیکال
@NazariyehAdabi
آرتور رمبو عبارت غریبی بهکار میبرد: «شورشهای منطقی». فلسفه چیزی نظیر «شورشی منطقی» است. فلسفه تفکر را به رویارویی با بیعدالتی وامیدارد، رویارویی با حالت معیوب جهان و زندگی. و البته تفکر در این رویارویی درگیر جنبشی میشود که قوۀ تعقل و استدلال منطقی را حفظ میکند و از آن دفاع میکند و، در نهایت، منطقی نو پیش مینهد.
مالارمه میگوید: «هر فکری تاسریختنی در پی دارد.» این فرمول معمایی، به گمان من، در عین حال کار فلسفه را مشخص میکند، زیرا فلسفه قصد دارد به حقیقت کلی ــ به آنچه از نظر تمام کسانی که فکر میکنند حقیقت دارد ــ فکر کند و با این حال این کار را بر مبنای تعهدی به انجام میرساند که بخت همواره در آن نقشی کلیدی دارد، تعهدی که در عین حال از جنس مخاطره کردن یا قمار کردن است.
▪️«تفکر نامتناهی» حقیقت و بازگشت به فلسفه- آلن بدیو- ترجمهٔ صالح نجفی، از مجموعهٔ ایدههای رادیکال
@NazariyehAdabi