سقراط را پدر علم فلسفه غرب میدانند. کسی که راجع به هر چیزی و هر کسی سوالات زیادی میپرسید. معروف است که (سقراط) نظرات خودش را بدون هیچ ترسی و بیپرده بیان میکرد. همین بیان نظرات و تفکر عمیق سرنوشت تاریکی رو هم برایش رقم زد.
آغاز:
در بین تمامی شخصیتهای علمی باستانی، هیچکدام به اندازه سقراط ناشناخته نیستند. سقراط هیچکدام از اندیشههایش را به رشته تحریر در نیاورد و هر چه از سقراط میدانیم مربوط به منابع دسته دوم میشود. منابع موثق ما در مورد سقراط مربوط به نوشتههای شاگرد محبوبش (افلاطون) و (گِزِنوفون) میشود. به نظر میرسد هر چه از سقراط نوشتند مربوط به صحبتهایی میشود که با سقراط داشتند و اشاره به خاطراتشان با سقراط دارد. آن هم دقیق معلوم نیست که اطلاعات افلاطون در مورد (سقراط) تا چه اندازه می.تواند درست باشد. همین باعث شده یک مقوله علمی به وجود بیاید به اسمِ (مشکل سقراطی) یا socratic problem.
سقراط در سال 470 پیش از میلاد در آتن، یونان متولد شد. پدرش یک مجسمهساز بود و مادرش زنی خانهدار بود. پدرش دوست داشت سقراط هم یک مجسمهساز شود به همین دلیل سقراط در دوران نوجوانی کارآموزِ کارگاه پدرش بود. به نظر میرسد در جوانی مجسمهسازی خبره شد و معروفترین مجسمهاش هم، پیکر سه الهه بزرگ یونان باستان بود. سقراط تحت تاثیر تفکرات فیلسوف بزرگ دوران باستان (آناکساگوراس) قرار گرفت. خیلیها اعتقاد دارند (آناکساگوراس) استاد سقراط بود اما خیلی از منابع چنین چیزی را تایید نمیکنند. آناکساگوراس باور داشت: عناصر مختلف ریشهها و به وجود آورندههای مختلف دارند مثلا آتش به خودیِ خود وجود نداره، یک چیزی آتش رو به وجود میاره که بهش ربط داشته باشد. یک مثال دقیقتر آب باعث به وجود آمدن آتش نمیشود چون به هم ربطی ندارند.
در آتن باستان منطقهای وجود داشت به اسمِ (آگورا) که محل جمع شدن اندیشمندان بود. در آن محل حاضر میشدند و با هم به رد و بدل کردن نظراتشان میپرداختند. در دوران جوانی (سقراط) اجازه ورود به (آگورا) را نداشت. در همان دوران شروع به یادگیری (ریاضیات) و (نجوم) کرد. کمی به مطالعه ابتدایی در زمینه فلسفه پرداخت. طبق نوشتههای (دیوژن لائرتی) زندگینامهنویس معروف در قرن سوم میلادی، سقراط در همان دوران جوانی شیفته فلسفه شد و هیچ چیزی جلودارش نبود. او بعدها احساس کرد خیلی از اتفاقاتی که داره در جامعه میافتد هیچ سودی برای مردم ندارد و خیلی راحت مشکلات مردم را به آنها یادآوری میکرد. اما با این وجود کسی او را یک شخصیت علمی نمیدانست. سوالات بیشمار (سقراط) هم آغاز شده بودند راجع به هر چیزی که در پیرامونش بود سوال میپرسید، بعدها گفت باید به جای اینکه در مورد طبیعت سوال بپرسیم بیاییم و از وجود خودمان سوال بپرسیم که اصلا جهان چطور دارد فعالیت میکند. یک جمله معروفی هست که خیلیها آن رو به سقراط نسبت میدهند: خودت را بشناس!
یک سرباز و یک فیلسوف:
با آغاز جنگهای (پِلوپونز) در سال 431 قبل از میلاد سقراط هم برای خدمت در ارتش یونان فراخوانده شد. علیرغم اینکه در مورد سقراط نظرات بسیار متفاوتی وجود دارد اما خیلیها در یک چیز با هم اشتراک نظر دارند: که سقراط زشت بود!
گفته میشود ظاهر زیبایی نداشت اصلا به خودش نمیرسید و به ندرت به حمام میرفت. افلاطون مینویسد که سقراط به خدمت سربازی رفت. افلاطون میگوید استادش در جنگهای (پِلوپونز) شرکت داشته و در چندین جبهه نبرد کرده که با سایر نوشتهها تطبیق دارد و حتی از دلاورمردی سقراط در این میدانهای نبرد صحبت میکنند. در سال 406 پیش از میلاد بود که از ارتش بیرون آمد و همان زمان به عضویت یک گروه پانصد نفری درآمد که امور شهر آتن را اجرا میکردند.
به چالش کشیدن جامعه:
با پایان جنگهای (پلوپونز) در سال 404 پیش از میلاد، گروهی بر آتن حاکم شدند به اسمِ (سی جبار) یا thirty tyrants که گروهی بسیار ستمگر بودند. این افراد خون بسیاری از شهروندان را ریختند و جوی از وحشت را در آتن ایجاد کردند. هشت ماه بعد آن رژیم سقوط کرد و یک نظام دموکراتیک جایگزین آن شد. اما اینها به معنای این نبود که زندگی قرار است به سقراط روی خوش نشان دهد. بلکه این قضیه شرایط را برای سقراط بدتر هم کرد. سقراط مخالف دموکراسی بود. او اعتقاد داشت مردم به خودی خود نمیتوانند قوانین تعیین کنند و آن را اجرا کنند. آنها نیاز به یک چوپان خردمند دارند تا به راه درست هدایت بشوند. بیان این تفکرات جامعه آن روزهای آتن را به چالش میکشاند.
Source: DeepPodcast
#سقراط
@NazariyehAdabi
آغاز:
در بین تمامی شخصیتهای علمی باستانی، هیچکدام به اندازه سقراط ناشناخته نیستند. سقراط هیچکدام از اندیشههایش را به رشته تحریر در نیاورد و هر چه از سقراط میدانیم مربوط به منابع دسته دوم میشود. منابع موثق ما در مورد سقراط مربوط به نوشتههای شاگرد محبوبش (افلاطون) و (گِزِنوفون) میشود. به نظر میرسد هر چه از سقراط نوشتند مربوط به صحبتهایی میشود که با سقراط داشتند و اشاره به خاطراتشان با سقراط دارد. آن هم دقیق معلوم نیست که اطلاعات افلاطون در مورد (سقراط) تا چه اندازه می.تواند درست باشد. همین باعث شده یک مقوله علمی به وجود بیاید به اسمِ (مشکل سقراطی) یا socratic problem.
سقراط در سال 470 پیش از میلاد در آتن، یونان متولد شد. پدرش یک مجسمهساز بود و مادرش زنی خانهدار بود. پدرش دوست داشت سقراط هم یک مجسمهساز شود به همین دلیل سقراط در دوران نوجوانی کارآموزِ کارگاه پدرش بود. به نظر میرسد در جوانی مجسمهسازی خبره شد و معروفترین مجسمهاش هم، پیکر سه الهه بزرگ یونان باستان بود. سقراط تحت تاثیر تفکرات فیلسوف بزرگ دوران باستان (آناکساگوراس) قرار گرفت. خیلیها اعتقاد دارند (آناکساگوراس) استاد سقراط بود اما خیلی از منابع چنین چیزی را تایید نمیکنند. آناکساگوراس باور داشت: عناصر مختلف ریشهها و به وجود آورندههای مختلف دارند مثلا آتش به خودیِ خود وجود نداره، یک چیزی آتش رو به وجود میاره که بهش ربط داشته باشد. یک مثال دقیقتر آب باعث به وجود آمدن آتش نمیشود چون به هم ربطی ندارند.
در آتن باستان منطقهای وجود داشت به اسمِ (آگورا) که محل جمع شدن اندیشمندان بود. در آن محل حاضر میشدند و با هم به رد و بدل کردن نظراتشان میپرداختند. در دوران جوانی (سقراط) اجازه ورود به (آگورا) را نداشت. در همان دوران شروع به یادگیری (ریاضیات) و (نجوم) کرد. کمی به مطالعه ابتدایی در زمینه فلسفه پرداخت. طبق نوشتههای (دیوژن لائرتی) زندگینامهنویس معروف در قرن سوم میلادی، سقراط در همان دوران جوانی شیفته فلسفه شد و هیچ چیزی جلودارش نبود. او بعدها احساس کرد خیلی از اتفاقاتی که داره در جامعه میافتد هیچ سودی برای مردم ندارد و خیلی راحت مشکلات مردم را به آنها یادآوری میکرد. اما با این وجود کسی او را یک شخصیت علمی نمیدانست. سوالات بیشمار (سقراط) هم آغاز شده بودند راجع به هر چیزی که در پیرامونش بود سوال میپرسید، بعدها گفت باید به جای اینکه در مورد طبیعت سوال بپرسیم بیاییم و از وجود خودمان سوال بپرسیم که اصلا جهان چطور دارد فعالیت میکند. یک جمله معروفی هست که خیلیها آن رو به سقراط نسبت میدهند: خودت را بشناس!
یک سرباز و یک فیلسوف:
با آغاز جنگهای (پِلوپونز) در سال 431 قبل از میلاد سقراط هم برای خدمت در ارتش یونان فراخوانده شد. علیرغم اینکه در مورد سقراط نظرات بسیار متفاوتی وجود دارد اما خیلیها در یک چیز با هم اشتراک نظر دارند: که سقراط زشت بود!
گفته میشود ظاهر زیبایی نداشت اصلا به خودش نمیرسید و به ندرت به حمام میرفت. افلاطون مینویسد که سقراط به خدمت سربازی رفت. افلاطون میگوید استادش در جنگهای (پِلوپونز) شرکت داشته و در چندین جبهه نبرد کرده که با سایر نوشتهها تطبیق دارد و حتی از دلاورمردی سقراط در این میدانهای نبرد صحبت میکنند. در سال 406 پیش از میلاد بود که از ارتش بیرون آمد و همان زمان به عضویت یک گروه پانصد نفری درآمد که امور شهر آتن را اجرا میکردند.
به چالش کشیدن جامعه:
با پایان جنگهای (پلوپونز) در سال 404 پیش از میلاد، گروهی بر آتن حاکم شدند به اسمِ (سی جبار) یا thirty tyrants که گروهی بسیار ستمگر بودند. این افراد خون بسیاری از شهروندان را ریختند و جوی از وحشت را در آتن ایجاد کردند. هشت ماه بعد آن رژیم سقوط کرد و یک نظام دموکراتیک جایگزین آن شد. اما اینها به معنای این نبود که زندگی قرار است به سقراط روی خوش نشان دهد. بلکه این قضیه شرایط را برای سقراط بدتر هم کرد. سقراط مخالف دموکراسی بود. او اعتقاد داشت مردم به خودی خود نمیتوانند قوانین تعیین کنند و آن را اجرا کنند. آنها نیاز به یک چوپان خردمند دارند تا به راه درست هدایت بشوند. بیان این تفکرات جامعه آن روزهای آتن را به چالش میکشاند.
Source: DeepPodcast
#سقراط
@NazariyehAdabi