Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تاریخ فلسفه غرب: امپدوکلس، آناکساگوراس
▪️امپدوکلس عناصر اربعه را «سرچشمهٔ» زندگی مادّی میخواند. عناصر اربعه جاویدانند، ولی ممکن است به نسبتهای مختلفی با هم آمیخته شوند و مواد مرکبی را که ما در طبیعت میبینیم، به وجود آورند. تغییر، تجلّی درآمیختن و جداشدن مواد است. «مهر» یا «عشق» عنصرها را به درآمیختن با هم، و «نفرت» یا «کین» عنصرها را به گسستن دوباره از هم وامیدارد. مهر و کین نیز عنصرهایی مادیاند.
▫️آناکساگوراس باور داشت که عناصر مختلف ریشهها و به وجود آورندههای گوناگون دارند؛ بهطوری که هر ماده از تخمهٔ مخصوص به خودش به وجود آمده و مثلاً آب به وجود آورندهٔ آتش نیست. آناکساگوراس «نیروی زندگی» را که به دنیای مادّه جان میبخشد و سرچشمهٔ نیرو و رهبر انسان به سوی حقیقت است؛ نوس (عقل یا روح) نامیدهاست. نوس متمایز کنندهٔ زنده از بیجان است؛ امّا در جانوران و انسان تفاوتی نمیکند. برتری هوش انسان بر جانوران، نه به خاطر نوس؛ بلکه به خاطر برتری جسم اوست. ارسطو از آناکساگوراس انتقاد میکرد که چرا پس از طرح مفهوم نوس، از آن چندان استفاده نکردهاست.
#پیشاسقراطیان
#امپدوکلس
#آناکساگوراس
@NazariyehAdabi