یکیاز نقاط تاریک دنیای مدرن، مد شدن روانشناسی زرد بود. روانشناسیای که جملات «خودت مهمتری»، «گوربابای بقیه، خودت چی میخوای؟»، «فقط حال خودت خوب باشه، بقیه به درک.» رو تو حلق مخاطبا فرو کرد و نهایتاً جامعهای ساخته شد که احساسات هیچکس، برای کس دیگهای مهم نبود. درحالیکه انسان مسئوله، در قبال همهچیز و از همه بیشتر در قبال انسانها. یعنی چی انسان فقط به خودش توجه کنه و بقیه به درک؟ احساسات طرف مقابل ارزشی ندارن؟ نباید انسانها از کنار درد هم رد شن؛ نباید انسانها موجب درد انسان دیگهای بشن تا حال خودشون بهتر بشه. قطعاً دنیا با بیخیالی جای بهتری نمیتونه بشه، ولی با یکمی توجه به بقیهی آدما میشه دنیای خوبتری رو انتظار داشت.