‹ 𝖲𝗈𝗇 𝗈𝖿 𝖲𝗎𝗇 ›


Гео и язык канала: Иран, Английский
Категория: Telegram


- از خاک اومدم ولی تا ستار‌ه‌ها می‌رم.
پَیام🤍:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=36554194

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Английский
Категория
Telegram
Статистика
Фильтр публикаций


دکتر غلام‌حسین زرگری‌نژاد: « این کتاب را به عنوان عذرخواهی از خان قاجار نوشتم. معتقد بودم که آقامحمدخان آدم خونریزی است و این را در کتاب درسی بیان کردم؛ از تمام کسانی که آن کتاب را خواندند، خواهش می‌کنم عذر مرا بپذیرند. احمدخان درانی (از سرداران نادرشاه افشار و اولین پادشاه افغانستان) دو یاقوت کوه نور و دریای نور را داشت، این دو یاقوت همیشه همراه نادر بود. کوه نور بعد از کشته شدن نادر از طریق شاه شجاع، جانشین احمدخان درانی به دست ملکه انگلیس رسید. دریای نور را هم لطفعلی‌خان می‌خواست به سرهارفورد جونز (اولین وزیر مختار بریتانیا در ایران) بفروشد که آقامحمدخان سررسید و معامله انجام نشد؛ آقامحمدخان از فواجع حکومت زندیه جلوگیری می‌کرد که یکی از دلایل دشمنی انگلیسی‌ها با قاجاریه همین نکته است. یکی از دلایل تعریف انگلیسی‌ها از زندیه این است که زندیه به جنوب خلیج‌ فارس کاری نداشتند. شیخ نشین‌هایی که در جنوب خلیج‌فارس پدید آمدند، محصول زندیه است. هنر زندیه جاده‌سازی، گرمابه و… بود. توجهی به کل مملکت نداشتند و فقط به منطقه فارس بسنده می‌کردند. در دوره زندیه خلیج‌ فارس را از دست دادیم. »


ایشون «دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد»ان؛ یکی از تاریخ‌دانان مطرح ایران و یکی از مؤلفان کتب درسی که در سال‌های‌ قبل سه سال مدیر گروه تاریخ در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش بوده. ایشون در‌ کتاب‌های متعددی سلسله‌ی قاجاریه‌ رو کوبیده و آقامحمدخان رو فردی خون‌خوار خونده؛ اما خیلی جالبه که پس از گذشت چند ده سال، گفتن که هر چی درباره‌ی قاجار و آقامحمدخان گفتم اشتباه بوده و اشتباه می‌کردم. و برای جبران اشتباهش کتابی جدید تحت عنوان «برآمدن قاجار» نوشته.
بخشی از حرف‌هایی که در خلال رونمایی از این کتاب گفته‌ ‌رو پایین می‌فرستم:




این‌که یک دانشجو به‌خاطر یک گوشی لعنتی توسط زورگیرای اطراف دانشگاه تهران به قتل رسیده حقیقتاً دردناکه. اولاً از این نظر که یک دانشجو هر خطری‌رو می‌پذیره و گوشی‌رو تحویل زورگیرِ مسلح نمی‌ده، چون می‌دونه از دست دادن یک‌ «گوشی» کل اقتصاد خود و خانواده‌اش رو بهم می‌زنه، این وضعیت واقعاً دردناکه. واقعاً. دوم این‌که مگر دانشجویان اون منطقه نگفته بودن اون منطقه تاریکه و‌ خطرناک؟ اصلاً چرا اکثر خیابان‌ها، اتوبان‌ها و پل‌هوایی‌های کشور ناامنن؟ چرا تعداد گشت پلیس در شب‌ها کم‌تره؟ ایراد کار کجاست؟ موتور و ماشین و بنزین ندارید؟ نیرو ندارید؟ توان پرداخت حقوق ماموریت شیفت شب ندارید؟ پس چرا برای ایجاد رُعب و ترس در میان مردم همیشه ماشین آماده دارید؟ چرا همیشه اون خودرو‌های گشت ارشاد با چندتا علافِ حقوق‌بگیر کنار خیابون پارکن و مردم رو به‌خاطر فقط نداشتن حجاب به مکان‌های امنیتی منتقل می‌کنن؟ چرا برای این‌ها ماشین و موتور و بنزین و‌ بودجه دارید، اما برای امنیت نه؟!! قاتلای «محمد خالقی» دانشجوی مدیریت دانشگاه تهران؛ هنوز اون بیرون می‌چرخن و نصف مأمورای تهران ریختن تو دانشگاه تهران تا دانشجویانی که تنها تقاضاشون برقراری امنیت هست رو دستگیر کنن.
«این کشور هیچیش عادی نیست.»


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


یکی‌از نقاط تاریک دنیای مدرن، مد شدن روانشناسی‌ زرد بود. روانشناسی‌ای که جملات «خودت مهم‌تری»، «گوربابای بقیه، خودت چی می‌خوای؟»، «فقط حال خودت خوب باشه، بقیه به درک.» رو تو حلق مخاطبا فرو کرد و نهایتاً جامعه‌ای ساخته‌ شد که احساسات هیچ‌کس، برای کس دیگه‌ای مهم نبود. درحالی‌که انسان مسئوله، در قبال همه‌چیز و از همه بیش‌تر در قبال انسان‌ها. یعنی چی انسان فقط به خودش توجه کنه و بقیه به درک؟ احساسات طرف مقابل ارزشی ندارن؟ نباید انسان‌ها از کنار درد هم رد شن؛ نباید انسان‌ها موجب درد انسان دیگه‌ای بشن تا حال خودشون بهتر بشه. قطعاً دنیا با بی‌خیالی‌ جای بهتری نمی‌تونه بشه، ولی با یکمی توجه به بقیه‌ی آدما می‌شه دنیای خوب‌تری رو انتظار داشت.


ببینید چی فرستادن ناشناسم. 🌝


اول سال تحصیلی می‌گفتیم تعطیلیای امسال خیلی کمن؛ ولی ثابت شد تعطیلیا دست تقویم نیستن، دست خداان.


می‌گن قدردان چیزی که داری باش، ولی در عین‌حال می‌گن بزرگ‌ترین رویاهارو داشته باش. می‌گن اگه واقعاً کسی‌رو دوست داری، براش بجنگ؛ ولی از اون طرف می‌گن اگه واقعا دوستش داری باید بذاری بره. می‌گن زندگی خیلی کوتاهه، ولی باز می‌گن هیچ‌وقت برای شروع دیر نیست. می‌گن تسلیم نشو ولی باز می‌گن چیزایی که برای تو نیست رو رها کن. خلاصه، خیلی چیز‌ها می‌گن. اما بهترین نصیحتی که می‌تونی بشنوی اینه که نصیحت‌هارو خیلی جدی نگیر. نصیحت بیش‌تر به درد کسی می‌خوره که داره نصیحت رو می‌گه، نه کسی که می‌شنوه. هیچ‌کس نمی‌دونه تو داری چی تجربه می‌کنی، اونا فقط می‌دونن چی براشون جواب داده، یا چی ممکن بود جواب بده. چیزی که واقعاً مهمه اینه که خودت شجاعت تلاش کردن رو داشته باشی و مسیر خودت رو پیدا کنی.


جدی حالم از رسانه‌ی ملی به هم می‌خوره. شبکه‌ی نمایش چون یک گروه بانوان داشتن موسیقی‌‌نوازی می‌کردن پخش جشنواره‌رو متوقف کرده بود! علاوه بر این، چند مورد هم سخنان برندگان‌ رو قطع کردن که خب مورد تکراری‌ای نیست، هر سال این اتفاقات منزجرکننده می‌افته.


چند ساعت بعد اختتامیه جشنواره فجر شروع می‌شه؛ یه جمع‌بندی بکنم بین فیلمایی که دیدم🙏:
خب جمعاً ۴ تا فیلم و انیمیشن دیدم که اونم به لطف تعطیلی‌های این هفته بود، وگرنه این تعداد رو واقعاً نمی‌رسیدم.
فیلم‌های «ماریا»، «سون‌سوز»، «شمال از جنوب‌غربی» و انیمیشن «ژولیت و شاه»رو دیدم که اگر بخوام صرفاً براساس علاقه‌ی شخصی رتبه‌بندی کنم: [طبیعتاً نظر و تحلیل تخصصی نمی‌تونم ارائه کنم، چون هیچ علمی نسبت به سینما ندارم.]

۱. سون‌سوز
۲. ژولیت و شاه
۳. شمال از جنوب‌غربی
۴. ماریا

از بین این فیلم‌ها، «شمال از جنوب‌غربی» جلوه‌های ویژه میدانی فوق‌العاده‌ای داشت (طراحی صحنه و صدابرداریش‌ هم همین‌طور). «ژولیت و شاه» خیلی به دلم نشست، با این‌که انیمیشن‌های دیگه‌رو ندیدم، بنظرم این انیمیشن لایق عنوان بهترین پویانمایی باشه. از «سون‌سوز» نمی‌شه انتظار جایزه‌ی زیادی داشت، اما حال خوب کن بود. (کارگردانی خوبی‌ام داشت. اما همین‌طور که گفتم فکر نکنم عنوانی کسب کنه.) «ماریا» هم که آشغال خالص.


دقت کردید؟ هرساله قشر متوسط می‌گن «خب چی‌ می‌شه مگه؟ قیمت یک کالا بیشتر شده دیگه. کمی کمتر مصرف می‌کنیم.» سال بعد همون قشر متوسط، قشر‌ فقیری می‌شن که یارانه حمایتی از دولت می‌گیرن و می‌گن «خب دولت داره ازمون حمایت می‌کنه، چیش بده؟»
That’s how it works.


«علوفه حیوانات کم و کمتر می‌شد، همه به جان هم افتاده بودند. حالا دیگر ادای احترام به یادبود موسس مزرعه نه به خاطر احترام و اعتقاد که فقط از سر اجبار و ترس بود. گوسفندان بیشتری به کشتارگاه برده می‌شدند و صاحب مزرعه مدام از دسیسه‌های دشمنی خون‌خوار به نام «گرگ» به عنوان سرمنشأ تمامی مشکلات سخن می‌گفت.»
– جرج اورول


اینم از این. 🙏
📍29 Bahman Cinema


اون دو تا آشغالی که رفع فیلتر کردید رو لطفاً دوباره فیلتر کنید، بعدها منت نذارید سرمون که به وعده‌هامون عمل کردیم.


ویدیو تقریباً مربوط به یک ماه پیشه و عکس، قیمت الآن دلار.


تولد مهندس جونه.
تو این‌روز خدا مهندس رو به ما هدیه داد، و چه هدیه گوگولی‌ای بود.🌚🤍
@aminseif85


انیمیشنمونم شد تو جشنواره فجر. «ژولیت و شاه» خیلی نمک بود؛ خصوصاً اون اصطلاحات و بد و بیراه‌های ترکیش.😂✨
(جا داره داخل پرانتز از دوست عزیزی که این‌و پیشنهاد کرد تشکر کنم.🌚)
📍29 Bahman Cinema


از زیبایی‌های‌ کافه‌های آبرسان. ✨
ارغوان! این چه رازیست که هر بار بهار با عزای دل ما می‌آید؟

📍Khaane’h Ebtehaj Café

Показано 20 последних публикаций.