بخشیدن، یک روند پویش انرژی ست. نبخشیدن مانند آن است که عینک دودی که همه چیز را به شدت تحریف میکند، بر چشم بگذارید و سپس بخواهید دیگران هم با همین عینک همه چیز را ببینند. هنگامی که می بخشید، بار خود را سبک میکنید و مانند این است که بار سنگینی را پشت سر می گذارید.
تجسم کنید در حالی که دو چمدان بزرگ در دو دست گرفته، چمدان سومی را با بند از شانه خود آویخته و چمدان دیگری را مانند کوله پشتی آویزان کرده اید، در سالن فرودگاه راه می روید. با این وضعیت، رفتن به هر جایی دشوار و دردناک است. بخشایش، پایین گذاشتن و پشت سر گذاشتن همه چمدان های خود و سبک سفر کردن است. بخشیدن، ربطی به سزاوار بودن شما یا دیگران ندارد، چرا که شما و دیگران همه شایسته هستید. مسأله این نیست.
مسأله این است «آیا دلتان میخواهد همچنان بار خود را بر دوش بکشید یا نه؟»
گری زوکاو
جان و جانان
ص 233 و 234
تجسم کنید در حالی که دو چمدان بزرگ در دو دست گرفته، چمدان سومی را با بند از شانه خود آویخته و چمدان دیگری را مانند کوله پشتی آویزان کرده اید، در سالن فرودگاه راه می روید. با این وضعیت، رفتن به هر جایی دشوار و دردناک است. بخشایش، پایین گذاشتن و پشت سر گذاشتن همه چمدان های خود و سبک سفر کردن است. بخشیدن، ربطی به سزاوار بودن شما یا دیگران ندارد، چرا که شما و دیگران همه شایسته هستید. مسأله این نیست.
مسأله این است «آیا دلتان میخواهد همچنان بار خود را بر دوش بکشید یا نه؟»
گری زوکاو
جان و جانان
ص 233 و 234