▪️ترامپ، برخلاف بوش، گشودگی بیشتری به تجربه دارد، که ممکن است او را به یک تصمیمگیرندهی منعطفتر و عملگراتر تبدیل کند – شبیه به بیل کلینتون و نه بوش. او ممکن است قبل از اقدام، بیش از بوش بررسی کند. علاوه بر این، چون او کمتر ایدئولوژیک به نظر میرسد (ناظران سیاسی میگویند که در برخی مسائل محافظهکار، در برخی دیگر لیبرال، و در برخی دیگر غیرقابل دستهبندی است)، شاید بتواند مواضعش را راحتتر تغییر دهد و در مذاکرات با کنگره و رهبران خارجی انعطاف بیشتری نشان دهد. اما بهطور کلی، او احتمالاً از تصمیمات پرریسک که ممکن است نام او را در تاریخ ثبت کنند، عقبنشینی نخواهد کرد.
▪️متغیر ناشناختهی روانشناختی: عدم توافق پذیری ترامپ
اما متغیر کلیدی و غیرقابلپیشبینی شخصیت ترامپ، توافقپذیری او – یا بهتر بگوییم، فقدان آن – است. احتمالاً هیچ رئیسجمهوری در تاریخ آمریکا بهاندازهی ترامپ در صحنهی عمومی ناسازگار و غیرقابلمدارا نبوده است. نزدیکترین نمونه، نیکسون است، که میتواند سرنخهایی دربارهی سبک تصمیمگیری ترامپ به ما بدهد.
نیکسون و وزیر امور خارجهاش، هنری کیسینجر، در دههی ۱۹۷۰، در سیاست خارجی سیاستی واقعگرایانه و سختگیرانه در پیش گرفتند. ترامپ نیز شاید بتواند چنین قاطعیت و عملگرایی راهبردیای را نشان دهد، اما بر خلاف نیکسون، ترامپ خونسردی و عقلانیت استراتژیک ندارد؛ چراکه انگیزهی ناسازگاری او بیشتر از خشم ناشی میشود.
در سیاست داخلی، نیکسون فردی حیلهگر، بیرحم، بدبین و ماکیاولیستی بود، حتی در مقایسه با استانداردهای سیاستمداران آمریکایی. او فاقد همدلی بود – و این توصیف دربارهی ترامپ نیز صدق میکند. اما تفاوت کلیدی این است که ترامپ، برونگرایی سرزنده، نمایشگری بیوقفه، و شهرتی افراطی دارد که نیکسون هرگز نداشت. نیکسون هرگز نمیتوانست جمعیت را با انرژی و هیجان ترامپ همراه کند.
▪️آیا ترامپ فردی قابلاعتماد است؟
تحقیقات نشان دادهاند که افراد با توافقپذیری پایین، معمولاً غیرقابلاعتماد به نظر میرسند. عدم صداقت و فریبکاری، نیکسون را به سقوط کشاند و به اعتبار ریاستجمهوری آسیب رساند. امروزه بسیاری معتقدند که همهی سیاستمداران دروغ میگویند، اما ترامپ در این زمینه افراطی است.
▪️نتیجهگیری: یک ریاستجمهوری انفجاری
بهطور خلاصه، ویژگیهای شخصیتی ترامپ نشان میدهد که ریاستجمهوری او میتواند بهشدت پرتنش و جنجالی باشد.
احتمالاً او یک رئیسجمهور پرانرژی، فعال و جسور خواهد بود – اما با رابطهای نهچندان صمیمانه با حقیقت.
او میتواند یک تصمیمگیرندهی شجاع و بیرحم باشد که با تمام توان به دنبال ساختن قویترین، بلندترین، و باشکوهترین دستاوردها است – بدون اینکه لحظهای به آسیبهای جانبی آن فکر کند.
سرسخت. جنگطلب. تهدیدکننده. انفجاری.
▪️شباهتهای ترامپ و جکسون: پوپولیسم و استبداد
شباهتهای اندرو جکسون و دونالد ترامپ فقط به خلقوخوی تهاجمی و جایگاهشان به عنوان بیگانگان در ساختار قدرت واشنگتن محدود نمیشود. این شباهتها به رابطهی پوپولیستی آنها با طرفدارانشان نیز گسترش مییابد – یا بهتر بگوییم، چیزی که مخالفانشان همواره از آن واهمه داشتند.
منتقدان جکسون، او را «شاه عوام» (King Mob) نامیدند، زیرا معتقد بودند او یک پوپولیست خشمگین است که با تحریک احساسات عوام، قدرت خود را تثبیت میکند. بیش از صد سال پیش از آنکه جامعهشناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را برای توصیف مردمی که به رهبران مستبد جذب میشوند، ابداع کنند، مخالفان جکسون از این بیم داشتند که یک رهبر خودکامه چگونه میتواند با حمایت یک جمعیت خشمگین، قدرت خود را تحکیم کند.
▪️اقتدارگرایی و حامیان ترامپ
در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، روانشناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را مطرح کردند. این مفهوم شامل پایبندی شدید به هنجارهای سنتی، تسلیم شدن در برابر قدرتهای مسلط، و تنفر – حتی تا حد خشونت – از گروههایی است که این هنجارها را به چالش میکشند.
امروزه، در میان سفیدپوستان آمریکایی، امتیاز بالا در سنجش اقتدارگرایی معمولاً با تعصبات شدید نسبت به گروههای مختلف از جمله همجنسگرایان، آفریقاییآمریکاییها، مهاجران و مسلمانان همراه است. همچنین، این ویژگی با بیاعتمادی به علوم انسانی و هنر، تفکر خشک و غیرانعطافپذیر، تمایلات نظامیگرایانه، و بنیادگرایی مسیحی مرتبط است.
افراد با گرایشهای اقتدارگرایانه، هنگامی که احساس کنند سبک زندگیشان تهدید شده است، به رهبران قوی پناه میبرند – رهبرانی مانند دونالد ترامپ.
در یک نظرسنجی ملی که توسط دانشمند علوم سیاسی، متیو مکویلیامز، انجام شد، مشخص گردید که «اقتدارگرایی» قویترین پیشبینیکنندهی حمایت سیاسی از ترامپ بود. وعدههای او برای ساخت دیوار مرزی با مکزیک و سخنانش علیه مسلمانان و سایر «بیگانگان» احتمالاً این پدیده را تقویت کردهاند.
▪️متغیر ناشناختهی روانشناختی: عدم توافق پذیری ترامپ
اما متغیر کلیدی و غیرقابلپیشبینی شخصیت ترامپ، توافقپذیری او – یا بهتر بگوییم، فقدان آن – است. احتمالاً هیچ رئیسجمهوری در تاریخ آمریکا بهاندازهی ترامپ در صحنهی عمومی ناسازگار و غیرقابلمدارا نبوده است. نزدیکترین نمونه، نیکسون است، که میتواند سرنخهایی دربارهی سبک تصمیمگیری ترامپ به ما بدهد.
نیکسون و وزیر امور خارجهاش، هنری کیسینجر، در دههی ۱۹۷۰، در سیاست خارجی سیاستی واقعگرایانه و سختگیرانه در پیش گرفتند. ترامپ نیز شاید بتواند چنین قاطعیت و عملگرایی راهبردیای را نشان دهد، اما بر خلاف نیکسون، ترامپ خونسردی و عقلانیت استراتژیک ندارد؛ چراکه انگیزهی ناسازگاری او بیشتر از خشم ناشی میشود.
در سیاست داخلی، نیکسون فردی حیلهگر، بیرحم، بدبین و ماکیاولیستی بود، حتی در مقایسه با استانداردهای سیاستمداران آمریکایی. او فاقد همدلی بود – و این توصیف دربارهی ترامپ نیز صدق میکند. اما تفاوت کلیدی این است که ترامپ، برونگرایی سرزنده، نمایشگری بیوقفه، و شهرتی افراطی دارد که نیکسون هرگز نداشت. نیکسون هرگز نمیتوانست جمعیت را با انرژی و هیجان ترامپ همراه کند.
▪️آیا ترامپ فردی قابلاعتماد است؟
تحقیقات نشان دادهاند که افراد با توافقپذیری پایین، معمولاً غیرقابلاعتماد به نظر میرسند. عدم صداقت و فریبکاری، نیکسون را به سقوط کشاند و به اعتبار ریاستجمهوری آسیب رساند. امروزه بسیاری معتقدند که همهی سیاستمداران دروغ میگویند، اما ترامپ در این زمینه افراطی است.
▪️نتیجهگیری: یک ریاستجمهوری انفجاری
بهطور خلاصه، ویژگیهای شخصیتی ترامپ نشان میدهد که ریاستجمهوری او میتواند بهشدت پرتنش و جنجالی باشد.
احتمالاً او یک رئیسجمهور پرانرژی، فعال و جسور خواهد بود – اما با رابطهای نهچندان صمیمانه با حقیقت.
او میتواند یک تصمیمگیرندهی شجاع و بیرحم باشد که با تمام توان به دنبال ساختن قویترین، بلندترین، و باشکوهترین دستاوردها است – بدون اینکه لحظهای به آسیبهای جانبی آن فکر کند.
سرسخت. جنگطلب. تهدیدکننده. انفجاری.
▪️شباهتهای ترامپ و جکسون: پوپولیسم و استبداد
شباهتهای اندرو جکسون و دونالد ترامپ فقط به خلقوخوی تهاجمی و جایگاهشان به عنوان بیگانگان در ساختار قدرت واشنگتن محدود نمیشود. این شباهتها به رابطهی پوپولیستی آنها با طرفدارانشان نیز گسترش مییابد – یا بهتر بگوییم، چیزی که مخالفانشان همواره از آن واهمه داشتند.
منتقدان جکسون، او را «شاه عوام» (King Mob) نامیدند، زیرا معتقد بودند او یک پوپولیست خشمگین است که با تحریک احساسات عوام، قدرت خود را تثبیت میکند. بیش از صد سال پیش از آنکه جامعهشناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را برای توصیف مردمی که به رهبران مستبد جذب میشوند، ابداع کنند، مخالفان جکسون از این بیم داشتند که یک رهبر خودکامه چگونه میتواند با حمایت یک جمعیت خشمگین، قدرت خود را تحکیم کند.
▪️اقتدارگرایی و حامیان ترامپ
در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، روانشناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را مطرح کردند. این مفهوم شامل پایبندی شدید به هنجارهای سنتی، تسلیم شدن در برابر قدرتهای مسلط، و تنفر – حتی تا حد خشونت – از گروههایی است که این هنجارها را به چالش میکشند.
امروزه، در میان سفیدپوستان آمریکایی، امتیاز بالا در سنجش اقتدارگرایی معمولاً با تعصبات شدید نسبت به گروههای مختلف از جمله همجنسگرایان، آفریقاییآمریکاییها، مهاجران و مسلمانان همراه است. همچنین، این ویژگی با بیاعتمادی به علوم انسانی و هنر، تفکر خشک و غیرانعطافپذیر، تمایلات نظامیگرایانه، و بنیادگرایی مسیحی مرتبط است.
افراد با گرایشهای اقتدارگرایانه، هنگامی که احساس کنند سبک زندگیشان تهدید شده است، به رهبران قوی پناه میبرند – رهبرانی مانند دونالد ترامپ.
در یک نظرسنجی ملی که توسط دانشمند علوم سیاسی، متیو مکویلیامز، انجام شد، مشخص گردید که «اقتدارگرایی» قویترین پیشبینیکنندهی حمایت سیاسی از ترامپ بود. وعدههای او برای ساخت دیوار مرزی با مکزیک و سخنانش علیه مسلمانان و سایر «بیگانگان» احتمالاً این پدیده را تقویت کردهاند.