▪️اقتدارگرایی و حامیان ترامپ
در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، روانشناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را مطرح کردند. این مفهوم شامل پایبندی شدید به هنجارهای سنتی، تسلیم شدن در برابر قدرتهای مسلط، و تنفر – حتی تا حد خشونت – از گروههایی است که این هنجارها را به چالش میکشند.
امروزه، در میان سفیدپوستان آمریکایی، امتیاز بالا در سنجش اقتدارگرایی معمولاً با تعصبات شدید نسبت به گروههای مختلف از جمله همجنسگرایان، آفریقاییآمریکاییها، مهاجران و مسلمانان همراه است. همچنین، این ویژگی با بیاعتمادی به علوم انسانی و هنر، تفکر خشک و غیرانعطافپذیر، تمایلات نظامیگرایانه، و بنیادگرایی مسیحی مرتبط است.
افراد با گرایشهای اقتدارگرایانه، هنگامی که احساس کنند سبک زندگیشان تهدید شده است، به رهبران قوی پناه میبرند – رهبرانی مانند دونالد ترامپ.
در یک نظرسنجی ملی که توسط دانشمند علوم سیاسی، متیو مکویلیامز، انجام شد، مشخص گردید که «اقتدارگرایی» قویترین پیشبینیکنندهی حمایت سیاسی از ترامپ بود. وعدههای او برای ساخت دیوار مرزی با مکزیک و سخنانش علیه مسلمانان و سایر «بیگانگان» احتمالاً این پدیده را تقویت کردهاند.
▪️ترس از آلودگی: از نژادپرستی تا بیزاری از مایعات بدنی
جسی گراهام، روانشناس اجتماعی، اشاره کرده است که ترامپ بر یکی از کهنترین ترسهای انسانی، یعنی «ترس از آلودگی»، تأکید دارد. در این دیدگاه، «بیگانگان» بهعنوان انگل، سم، یا ناخالصیهایی در جامعه دیده میشوند.
از نظر روانشناختی، شاید تصادفی نباشد که ترامپ دچار نوعی وسواس نسبت به آلودگی و میکروبها است. او بیزاری شدیدی نسبت به مایعات بدن دارد، بهویژه مایعات بدن زنان. برای مثال:
دربارهی مگان کلی، مجری فاکسنیوز، گفت: «از هرجایی که فکرش را بکنید، خون بیرون میزد.»
چندین بار وقفهی دستشویی رفتن هیلاری کلینتون در یک مناظرهی انتخاباتی را «چیزی چندشآور» خواند.
▪️عادات ذهنی ترامپ
در کتاب هنر معامله، ترامپ به مدیران اجرایی، رؤسای شرکتها، و مذاکرهکنندگان توصیه میکند که «بزرگ فکر کنند»، «از اهرمهای قدرت خود استفاده کنند» و همیشه «مبارزه کنند». او تأکید دارد که در هر مذاکرهای، باید از موضع قدرتی غیرقابلتزلزل وارد شد و باید تصویر بزرگی از خود ارائه داد. «من اهداف بسیار بزرگی تعیین میکنم و بعد مدام فشار میآورم، فشار میآورم و فشار میآورم تا چیزی را که میخواهم، به دست آورم.»
▪️در مذاکرات خرید املاک "منی" در اسکاتلند، ترامپ با مطرح کردن خواستههای عجیبوغریب و چانهزنی بر سر کوچکترین جزئیات، تام گریفین را از پا درآورد. او هرگز از مبارزه دست نکشید. «گاهی بخشی از انجام یک معامله، تخریب رقابت است» – این جملهای است که او در کتاب خود مینویسد.
وقتی ساکنان محلی از فروش زمینهایشان به ترامپ خودداری کردند، او آنها را در برنامهی دیوید لترمن و در روزنامهها تحقیر کرد و آنها را «دهاتی» نامید که در خانههای «افتضاح و کثیف» زندگی میکنند.
نتیجهی این کار چه بود؟
میلیونها نفر در بریتانیا از ترامپ متنفر شدند.
یک مستند انتقادی و برندهی جایزه علیه ترامپ ساخته شد (You’ve Been Trumped).
یک کشاورز محلی به نام مایکل فوربس، که ترامپ را به چالش کشید، تبدیل به یک قهرمان ملی شد. او جملهی معروفی خطاب به ترامپ گفت: «پولات را بردار و بکن توی ع….»
فوربس جایزهی "برترین اسکاتلندی سال ۲۰۱۲" را دریافت کرد.
اما در نهایت، زمین گلف ترامپ تکمیل شد. ترامپ قول داده بود که ساخت آن ۱۲۰۰ شغل دائمی ایجاد کند، اما تا کنون تنها حدود ۲۰۰ شغل مستند شده است.
▪️جورج سایمون، روانشناس بالینی که در زمینهی رفتارهای دستکاریکننده تحقیق میکند، گفت: «ترامپ چنان نمونهی کلاسیکی از خودشیفتگی است که من کلیپهای ویدئویی او را برای کارگاههای آموزشی ذخیره میکنم، چون هیچ نمونهی بهتری وجود ندارد.»
▪️در تابستان ۱۹۹۹، زمانی که در مراسم خاکسپاری پدرش سخنرانی کرد، بیشتر دربارهی خودش حرف زد.
او گفت که آن روز، سختترین روز زندگی خودش است.
به جای صحبت دربارهی خاطرات پدرش، او را با این جمله ستایش کرد: «بزرگترین دستاورد فرد ترامپ، تربیت یک پسر نابغه و مشهور بود.»
▪️در مورد ترامپ، هیچ مدرکی دال بر وجود رابطهی سرد یا آسیبزا با والدینش وجود ندارد.
ترامپ در خانوادهای پرمحبت و مشوق بزرگ شد.
اما شاید همین تشویقهای پدر و مادر، بلندپروازیهای بیحد او را تقویت کردند.
او از دوران مدرسه میخواست «نفر اول» باشد.
در دبیرستان نظامی نیویورک، محبوب بود اما دوستیهای نزدیکی نداشت.
رقابتطلبی بیحد او برای اول شدن، احتمالاً باعث شد که نتواند روابط عمیقی برقرار کند.
@Human_rights_for_world