Citadelle


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Политика


Nima Bahrami
Writer/HR & Intl. Pol. Student at UOG
نیما بهرامی
نویسنده/ دانشجوی فوق لیسانس حقوق بشر و سیاست بین الملل دانشگاه گلاسگو
ارتباط با نیما بهرامی:
@NimaBahramiUOG

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Политика
Статистика
Фильтр публикаций


چرا این موضوع مهم است؟
ترامپ که در طول کارزار انتخاباتی خود بارها وعده داده بود که جنگ چندساله اوکراین را در عرض ۲۴ ساعت پایان خواهد داد، به این رسانه گفت که پوتین «می‌خواهد شاهد توقف کشتار مردم باشد.»
این ماه، سومین سالگرد تهاجم روسیه به اوکراین خواهد بود.
جزئیات گفتگوها
ترامپ در این مصاحبه که روز شنبه منتشر شد، گفت که «بهتر است نگوید» که چند بار با پوتین صحبت کرده است. همچنین مشخص نیست که این مذاکرات از زمان آغاز ریاست جمهوری جدید او انجام شده است یا قبل از آن.
ترامپ در این گفتگو تأکید کرد:
"امیدوارم این جنگ زود تمام شود. هر روز مردم در حال کشته شدن هستند. این جنگ در اوکراین وحشتناک است. من می‌خواهم این لعنتی را تمام کنم."
او همچنین به «رابطه خوب» خود با پوتین اشاره کرد. پیش‌تر، روزنامه‌نگار معروف، باب وودوارد، گزارش داده بود که ترامپ حتی پس از پایان دوره اول ریاست جمهوری‌اش با پوتین در ارتباط بوده است.
موضع کرملین
سخنگوی کرملین، دیمیتری پسکوف، در گفتگو با خبرگزاری دولتی تاس اعلام کرد که نمی‌تواند تأیید یا تکذیب کند که چنین مکالمه‌ای میان پوتین و ترامپ انجام شده است.
تصویر بزرگ‌تر
اوایل این ماه، ترامپ ادعا کرد که دولت او «پیشرفت زیادی» در زمینه مذاکرات مربوط به روسیه و اوکراین داشته است.
او به منابع غنی مواد معدنی کمیاب در اوکراین اشاره کرد و تلویحاً گفت که دسترسی به این منابع می‌تواند یکی از شروط ادامه حمایت آمریکا از اوکراین باشد.
ژنرال بازنشسته کیت کلوگ، فرستاده ویژه ترامپ در امور اوکراین و روسیه، در گزارش دیگری گفت که ترامپ آماده است تحریم‌های روسیه را افزایش دهد تا فشار بیشتری برای پایان جنگ اعمال کند.
ترامپ در نخستین روزهای ریاست جمهوری‌اش تهدید کرد که تعرفه‌های جدیدی علیه روسیه اعمال خواهد کرد، مگر اینکه مسکو به توافقی برای پایان جنگ تن دهد.
تدابیر ترامپ برای پایان جنگ
ماه گذشته، ترامپ در مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرد که قصد دارد با پوتین دیدار کند تا در مورد توافق صلح احتمالی گفتگو کنند.
در ابتدا، او وعده داده بود که جنگ را در یک روز پایان خواهد داد، اما اکنون مدت‌زمان این طرح به چند ماه افزایش یافته است.
آینده مذاکرات چیست؟
با توجه به مواضع پیشین ترامپ و وعده‌های او در مورد اوکراین، مشخص نیست که آیا او قادر خواهد بود این جنگ را متوقف کند یا خیر. در عین حال، سیاست‌های ترامپ درباره افزایش تعرفه‌های تجاری علیه روسیه، اعمال فشارهای اقتصادی و تمایل او برای مذاکره مستقیم با پوتین نشان‌دهنده استراتژی پیچیده‌تری برای پایان دادن به این درگیری است.

@Human_rights_for_world


ترامپ: با پوتین درباره پایان جنگ اوکراین گفتگو کرده‌ام


دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در مصاحبه‌ای با نیویورک پست اعلام کرد که با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، برای مذاکره درباره پایان جنگ اوکراین گفتگو کرده است.

منبع: Axios | نویسنده: اوری لوتز

@Human_rights_for_world


چرا این موضوع مهم است؟
کتاب جدید من با عنوان "انتقام: داستان درونی بازگشت ترامپ به قدرت"، که قرار است در ۱۸ مارس منتشر شود، جزئیات نگرانی مقامات آمریکایی از تهدید ایران علیه ترامپ و تأثیر آن بر او را افشا می‌کند.
ترامپ هنوز ایران را یک تهدید جدی می‌داند. هفته گذشته گفت که به تیمش دستور داده است در صورت کشته شدن او توسط عوامل ایران، این کشور را «نابود» کنند.
با این حال، بعداً لحن خود را تعدیل کرد و گفت که خواهان یک «توافق هسته‌ای صلح‌آمیز و معتبر» با ایران است. ایران از زمان ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی‌اش در سال ۲۰۲۰ به دستور ترامپ، او را هدف قرار داده است.
نگاه دقیق‌تر به ماجرا
در جریان تحقیق برای این کتاب، که قرار است ۱۸ مارس منتشر شود، من به حلقه نزدیکان ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش دسترسی گسترده‌ای داشتم.
مقامات امنیتی آمریکا سال گذشته به ترامپ هشدار دادند که ایران عوامل خود را در خاک ایالات متحده مستقر کرده است، افرادی که به موشک‌های زمین به هوا دسترسی دارند.
تیم ترامپ نگران بود که ایرانی‌ها بتوانند جت شخصی او، معروف به "Trump Force One"، را هنگام برخاستن یا فرود آوردن سرنگون کنند.
این نگرانی پس از یک سوءقصد نافرجام به جان ترامپ در زمین گلف او در وست پام بیچ، فلوریدا در ۱۵ سپتامبر شدت گرفت.
ایران با این حادثه یا تیراندازی دو ماه قبل در پنسیلوانیا، که باعث زخمی شدن سطحی ترامپ شد، ارتباطی نداشت.
اما پس از حادثه فلوریدا، تیم امنیتی ترامپ تهدید ایران را آن‌قدر جدی گرفت که تصمیم گرفت او را با یک هواپیمای فریبنده که متعلق به استیو ویتکاف، دوست و مشاور ترامپ در امور خاورمیانه، بود به یک رویداد منتقل کند.
بسیاری از اعضای تیم ترامپ در همان روز سوار بر Trump Force One شدند.
این موضوع باعث خشم برخی از کارکنان شد که نگران بودند اگر هواپیما مورد حمله قرار گیرد، آنها به‌عنوان «خسارت جانبی» کشته شوند.
مدیران کارزار، سوزی وایلز (که اکنون رئیس کارکنان کاخ سفید است) و کریس لاچیویا، تصمیم گرفتند از هم جدا شوند. وایلز با ترامپ در هواپیمای ویتکاف پرواز کرد، در حالی که لاچیویا همراه کارکنان در Trump Force One بود.
بسیاری از اعضای کارزار تا لحظاتی پیش از پرواز از این برنامه سری خبر نداشتند و تنها زمانی متوجه شدند که دیدند صندلی ترامپ خالی است.
کریس لاچیویا به تیم گفت: «رئیس امروز با ما پرواز نمی‌کند. ما مجبور شدیم او را در هواپیمای دیگری بگذاریم. این فقط یک آزمایش برای شرایط احتمالی آینده است.»
رهبران کارزار تلاش کردند کارکنان را قانع کنند که از آنها به‌عنوان طعمه استفاده نشده است. اما برخی از اعضای تیم با نگرانی می‌پرسیدند: «اگر ایران به‌راستی به موشک‌های زمین به هوا دسترسی دارد، چرا ما باید در این هواپیما باشیم؟»
یکی از افراد حاضر در پرواز به من گفت: «این شرایط واقعاً جدی بود.» این پرواز در میان اعضای کارزار به نام "پرواز شبح" (Ghost Flight) شناخته شد.
تدابیر امنیتی دیگر برای ترامپ
سرویس مخفی آمریکا همان روز یک کاروان فریبنده برای ترامپ ترتیب داد، به‌طوری که او در یکی از کاروان‌ها بود و کارکنان در دیگری.
پس از گردهمایی انتخاباتی در لانگ آیلند، نیویورک در ۱۸ سپتامبر، سرویس مخفی به مدیران کارزار هشدار داد که اطلاعاتی درباره احتمال حمله به کاروان ترامپ دریافت کرده است.
کریس لاچیویا با لحنی شوخی‌آمیز اما نگران‌کننده به مشاور رسانه‌ای ترامپ، دن اسکاوینو، گفت: «لطفاً سرت را از پنجره بیرون نیاور و عکس نگیر، چون هدف قرار می‌گیری!»
در سفر هفته بعد به پنسیلوانیا، مأموران سرویس مخفی متوجه یک پهپاد شدند که کاروان ترامپ را دنبال می‌کرد. یکی از افسران سقف خودرویی را که در آن بود باز کرد و با یک تفنگ الکترومغناطیسی آن را از کار انداخت.
ترس واقعی ترامپ از تهدید ایران
اعضای کارزار به من گفتند که ترامپ بیش از آنچه به‌طور علنی نشان می‌داد، از تهدید ایران نگران بود.
او در گردهمایی‌ها به کشتن قاسم سلیمانی افتخار می‌کرد، اما با افزایش تهدید ایران، کمتر درباره این موضوع صحبت می‌کرد.
او در جلسات خصوصی نگران نحوه برگزاری رویدادهای انتخاباتی خود بود.

ترامپ همچنین نگران بود که رای‌دهندگان از تهدیدهای مداوم علیه او خسته شوند. او از خود می‌پرسید: «آیا آمریکایی‌ها واقعاً می‌خواهند چهار سال دیگر رئیس‌جمهوری داشته باشند که همیشه در خطر ترور است؟»
کتاب "انتقام: داستان درونی بازگشت ترامپ به قدرت" اثر الکس ایزنشتات، ۱۸ مارس منتشر خواهد شد.

@Human_rights_for_world


افشاگری ویژه: ترس ترامپ از ایران



تهدید ایران برای ترور دونالد ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ بسیار جدی‌تر از آن چیزی بود که به‌طور عمومی اعلام شده بود. این تهدید باعث شد تیم ترامپ تدابیر فوق‌العاده‌ای برای حفظ امنیت او اتخاذ کند، از جمله استفاده از یک هواپیمای فریبنده برای جلوگیری از تلاش احتمالی برای ترورش.

منبع: Axios | نویسنده: الکس ایزنشتات

@Human_rights_for_world


قطعه روزنامه ای مربوط به سال ۱۹۳۹:

"روس‌ها از مرز لهستان گذشتند. آنها قصد دارند از اقلیت روس تبار لهستان محافظت نمایند".


دیگر کسی در قرن بیست و یک فریب روس ها را نخواهد خورد.

▪️لازم به ذکر است روسیه به همین بهانه به اوکراین و‌ کریمه حمله نموده است؛ و البته ایرانی که رهبرش، مرید پوتین گشته ...

@Human_rights_for_world


درخواست فرماندهان ایرانی از آیت‌الله:
لغو فتوای ممنوعیت سلاح‌های هسته‌ای


فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی در اقدامی بی‌سابقه به رهبر ایران گفته‌اند که برای بقا، کشور باید به سلاح‌های هسته‌ای دست یابد.


▪️دقت بفرمایید که این گزارش روزنامه تلگراف است.
این گونه واکنش های جمهوری اسلامی، دقیقا ارسال پالس اشتباه به غرب بوده و مقدمات حمله به رژیم را فراهم خواهد کرد.

@Human_rights_for_world


▪️بحران ابولا در غرب آفریقا (۲۰۱۴) به‌شدت WHO را به چالش کشید. این سازمان نتوانست به‌موقع شدت بحران را تشخیص دهد، واکنش سریع نشان دهد و بسیج بین‌المللی ایجاد کند. پس از بحران، تحلیل‌های مختلف تأیید کردند که WHO در وظایف خود شکست خورده است.

اما در عین حال، نقش WHO به‌عنوان یک مرجع مورد اعتماد برای دولت‌ها، مرکز تخصص جهانی، و مرجع تعیین شدت بحران‌های بهداشتی غیرقابل جایگزین بود.

بحران ابولا و کووید-۱۹ نشان داد که WHO نقشی حیاتی در حکمرانی سلامت جهانی دارد، اما قدرت آن محدود است.

▪️هنگامی که همه‌گیری کووید-۱۹ آغاز شد، WHO از نظر سیاست‌گذاری اصلاحات گسترده‌ای را برای تمرکز مجدد بر مقابله با بیماری‌های واگیر انجام داده بود و مدیرکل آن حمایت سیاسی وسیعی داشت.

در ژانویه 2020، WHO به کانون توجه جهانی تبدیل شد. تصمیمات WHO درباره اعلام "وضعیت اضطراری بهداشت عمومی با اهمیت بین‌المللی (PHEIC)"، اعلام همه‌گیری، و توصیه به استفاده عمومی از ماسک‌ها، به موضوع بحث‌های داغ رسانه‌ای تبدیل شد.

اما در عین حال، برخی از WHO انتظاراتی فراتر از اختیارات واقعی آن داشتند.

▪️دولت ترامپ WHO را به پنهان‌کاری درباره ویروس و تأخیر در اعلام وضعیت اضطراری متهم کرد و خروج آمریکا از این سازمان را اعلام نمود.
تحقیقات روزنامه‌نگاری نشان داد که در واقع این مقامات چینی بودند که اطلاعات را به تأخیر انداختند، نه WHO.

سازمان بهداشت جهانی نیز همان اطلاعاتی را که به دست آورده بود، سریعاً با جامعه بین‌المللی به اشتراک گذاشت، اما ابزار لازم برای اعمال فشار بر دولت چین را نداشت.

برخی تصور می‌کردند که WHO می‌تواند به‌طور مستقل تحقیقات در خاک کشورها انجام دهد، در حالی که این سازمان هیچ اختیار قانونی یا سیاسی برای چنین اقدامی نداشت. در واقع، جهان تصور می‌کرد که سیستمی سلسله‌مراتبی برای مقابله با بحران‌های بهداشتی وجود دارد، اما در حقیقت تنها یک شبکه غیرمتمرکز از نهادها و کشورها داشت.

▪️تضاد چین و آمریکا بر سر منشأ و پیامدهای کووید-۱۹ نشان داد که همکاری در مواقع بحران چقدر سخت است.

@Human_rights_for_world




در خبرها شنیدیم که ترامپ، دستور خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی (WHO) و صادر کرده.

مقاله ای و امشب در رابطه با این نهاد بین المللی خوندم. بخش های از اون و ترجمه کرده و در اینجا خواهم گذاشت.

امیدوارم جهت درک گسترده تر ما از این سازمان، مفید باشه.

ارادتمند شما,
نیما


▫️این کانال مملو از خبرهای تکراری و کپی شده از منابع دیگر نیست؛ ما تمرکز خود را بر تحلیل و آنچه که در زیر پوست حجم انبوهی از خبرها پنهان است، قرار داده ایم.

▫️در این راه، سیتادل از منابع معتبر بین المللی بهره خواهد برد و رفرنس های آکادمیک را بعنوان منابع آموزشی مد نظر خواهد داشت.

▫️طبیعی ست که حجم مطالب منتشر شده این کانال زیاد نبوده و انتشار مطلب بصورت روزانه و مرتب نخواهد بود؛ چرا که فرآیندهای ترجمه و تحلیل، زمان بر بوده و مطالب ارسالی هم گزینش شده و اندک می باشند.
پله پله هر آنچه را که در حال آموختن ام با شما به اشتراک خواهم گذاشت. با عضویت در این کانال، در کنار هم و در یک سفر آموزشی خواهیم بود.

▫️نه وقت شما را تلف خواهیم کرد و نه مطالب و خبرهای تکراری نشر خواهیم داد. ما مباحث روز جهان و موضوعات چالش برانگیز در حوزه سیاست، حقوق بشر و امنیتی را ارائه خواهیم کرد؛ کوتاه، مختصر و مفید
.


▫️لینک های زیر 👇مرتبط به سایر مطالب کانال در گذشته است. حتی المقدور لطفا نگاهی به آنها بیاندازید.

🅰 فهرست شماره یک 

🅱 فهرست شماره دو 



▫️لطفا سیتادل را به دیگران معرفی نموده تا در گسترش آگاهی و ساختن آینده ای روشن، با یکدیگر سهیم باشیم.


▫️منتظر نظرات و تحلیل های شما عزیزان در قسمت کامنت ها هستیم.


@Human_rights_for_world


▪️داستان کودکی ترامپ با حس خطر و نیاز به سرسختی تعریف می‌شود:

«جهان قابل‌اعتماد نیست.»

ترامپ می‌گوید که پدرش او را به مناطق فقیرنشین بروکلین می‌برد تا کرایه‌ها را جمع‌آوری کند.
پدرش به او گفت: «صاحب‌خانه بودن کار سختی است، باید سرسخت باشی.»
وقتی ترامپ از پدرش پرسید که چرا هنگام زدن زنگ در، کنار می‌ایستد، پدرش پاسخ داد: «چون گاهی از پشت در به سمتت شلیک می‌کنند.»
این دیدگاه، ترس از جهانی خشن را در ترامپ تثبیت کرد.

▪️ترامپ جهان را یک میدان جنگ بی‌رحم می‌بیند و خود را یک جنگجوی سرسخت، آماده‌ی نبرد دائمی.

در روایت او، «برنده‌ها» قاتلان بی‌رحمی هستند که زنده می‌مانند، و «بازنده‌ها» کسانی هستند که نمی‌توانند بجنگند.

سؤال اینجاست: آیا چنین فردی می‌تواند ملتی را هدایت کند – یا فقط می‌تواند جنگ به راه بیندازد؟

▪️داستان ترامپ فقط درباره‌ی پول نیست.

همان‌طور که خودش نوشته است: «پول هیچ‌وقت انگیزه‌ی اصلی من نبود، جز به‌عنوان راهی برای امتیازگیری.»

او فقط می‌خواهد برنده باشد.

به‌عنوان رئیس‌جمهور، او وعده می‌دهد که آمریکا را دوباره «عظیم» کند.

▪️و دشمنان آمریکا را ترسناک‌تر از آن‌هایی می‌داند که در کویینز و منهتن با آن‌ها روبه‌رو شده است:
«هیچ زمانی به این اندازه خطرناک نبوده است.»
اعضای داعش را «بربرهای قرون‌وسطایی» توصیف می‌کند که باید «بی‌وقفه تعقیب شوند، تا زمانی که آخرین نفرشان کشته شود.»
اما دشمنان اقتصادی مانند چین نیز کمتر خطرناک نیستند:
«آن‌ها دائماً ما را شکست می‌دهند. ما باید آن‌ها را شکست دهیم.»

▪️زبان پرخاشگرانه گاهی ممکن است باعث شود دشمنان عقب‌نشینی کنند.

@Human_rights_for_world


▪️اقتدارگرایی و حامیان ترامپ

در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، روان‌شناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را مطرح کردند. این مفهوم شامل پایبندی شدید به هنجارهای سنتی، تسلیم شدن در برابر قدرت‌های مسلط، و تنفر – حتی تا حد خشونت – از گروه‌هایی است که این هنجارها را به چالش می‌کشند.

امروزه، در میان سفیدپوستان آمریکایی، امتیاز بالا در سنجش اقتدارگرایی معمولاً با تعصبات شدید نسبت به گروه‌های مختلف از جمله همجنس‌گرایان، آفریقایی‌آمریکایی‌ها، مهاجران و مسلمانان همراه است. همچنین، این ویژگی با بی‌اعتمادی به علوم انسانی و هنر، تفکر خشک و غیرانعطاف‌پذیر، تمایلات نظامی‌گرایانه، و بنیادگرایی مسیحی مرتبط است.

افراد با گرایش‌های اقتدارگرایانه، هنگامی که احساس کنند سبک زندگی‌شان تهدید شده است، به رهبران قوی پناه می‌برند – رهبرانی مانند دونالد ترامپ.

در یک نظرسنجی ملی که توسط دانشمند علوم سیاسی، متیو مک‌ویلیامز، انجام شد، مشخص گردید که «اقتدارگرایی» قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده‌ی حمایت سیاسی از ترامپ بود. وعده‌های او برای ساخت دیوار مرزی با مکزیک و سخنانش علیه مسلمانان و سایر «بیگانگان» احتمالاً این پدیده را تقویت کرده‌اند.

▪️ترس از آلودگی: از نژادپرستی تا بیزاری از مایعات بدنی

جسی گراهام، روان‌شناس اجتماعی، اشاره کرده است که ترامپ بر یکی از کهن‌ترین ترس‌های انسانی، یعنی «ترس از آلودگی»، تأکید دارد. در این دیدگاه، «بیگانگان» به‌عنوان انگل، سم، یا ناخالصی‌هایی در جامعه دیده می‌شوند.

از نظر روان‌شناختی، شاید تصادفی نباشد که ترامپ دچار نوعی وسواس نسبت به آلودگی و میکروب‌ها است. او بیزاری شدیدی نسبت به مایعات بدن دارد، به‌ویژه مایعات بدن زنان. برای مثال:

درباره‌ی مگان کلی، مجری فاکس‌نیوز، گفت: «از هرجایی که فکرش را بکنید، خون بیرون می‌زد.»
چندین بار وقفه‌ی دستشویی رفتن هیلاری کلینتون در یک مناظره‌ی انتخاباتی را «چیزی چندش‌آور» خواند.

▪️عادات ذهنی ترامپ

در کتاب هنر معامله، ترامپ به مدیران اجرایی، رؤسای شرکت‌ها، و مذاکره‌کنندگان توصیه می‌کند که «بزرگ فکر کنند»، «از اهرم‌های قدرت خود استفاده کنند» و همیشه «مبارزه کنند». او تأکید دارد که در هر مذاکره‌ای، باید از موضع قدرتی غیرقابل‌تزلزل وارد شد و باید تصویر بزرگی از خود ارائه داد. «من اهداف بسیار بزرگی تعیین می‌کنم و بعد مدام فشار می‌آورم، فشار می‌آورم و فشار می‌آورم تا چیزی را که می‌خواهم، به دست آورم.»

▪️در مذاکرات خرید املاک "منی" در اسکاتلند، ترامپ با مطرح کردن خواسته‌های عجیب‌وغریب و چانه‌زنی بر سر کوچک‌ترین جزئیات، تام گریفین را از پا درآورد. او هرگز از مبارزه دست نکشید. «گاهی بخشی از انجام یک معامله، تخریب رقابت است» – این جمله‌ای است که او در کتاب خود می‌نویسد.

وقتی ساکنان محلی از فروش زمین‌هایشان به ترامپ خودداری کردند، او آن‌ها را در برنامه‌ی دیوید لترمن و در روزنامه‌ها تحقیر کرد و آن‌ها را «دهاتی» نامید که در خانه‌های «افتضاح و کثیف» زندگی می‌کنند.

نتیجه‌ی این کار چه بود؟

میلیون‌ها نفر در بریتانیا از ترامپ متنفر شدند.
یک مستند انتقادی و برنده‌ی جایزه علیه ترامپ ساخته شد (You’ve Been Trumped).
یک کشاورز محلی به نام مایکل فوربس، که ترامپ را به چالش کشید، تبدیل به یک قهرمان ملی شد. او جمله‌ی معروفی خطاب به ترامپ گفت: «پول‌ات را بردار و بکن توی ع….»
فوربس جایزه‌ی "برترین اسکاتلندی سال ۲۰۱۲" را دریافت کرد.
اما در نهایت، زمین گلف ترامپ تکمیل شد. ترامپ قول داده بود که ساخت آن ۱۲۰۰ شغل دائمی ایجاد کند، اما تا کنون تنها حدود ۲۰۰ شغل مستند شده است.

▪️جورج سایمون، روان‌شناس بالینی که در زمینه‌ی رفتارهای دستکاری‌کننده تحقیق می‌کند، گفت: «ترامپ چنان نمونه‌ی کلاسیکی از خودشیفتگی است که من کلیپ‌های ویدئویی او را برای کارگاه‌های آموزشی ذخیره می‌کنم، چون هیچ نمونه‌ی بهتری وجود ندارد.»

▪️در تابستان ۱۹۹۹، زمانی که در مراسم خاکسپاری پدرش سخنرانی کرد، بیشتر درباره‌ی خودش حرف زد.

او گفت که آن روز، سخت‌ترین روز زندگی خودش است.
به جای صحبت درباره‌ی خاطرات پدرش، او را با این جمله ستایش کرد: «بزرگ‌ترین دستاورد فرد ترامپ، تربیت یک پسر نابغه و مشهور بود.»

▪️در مورد ترامپ، هیچ مدرکی دال بر وجود رابطه‌ی سرد یا آسیب‌زا با والدینش وجود ندارد.

ترامپ در خانواده‌ای پرمحبت و مشوق بزرگ شد.
اما شاید همین تشویق‌های پدر و مادر، بلندپروازی‌های بی‌حد او را تقویت کردند.
او از دوران مدرسه می‌خواست «نفر اول» باشد.

در دبیرستان نظامی نیویورک، محبوب بود اما دوستی‌های نزدیکی نداشت.
رقابت‌طلبی بی‌حد او برای اول شدن، احتمالاً باعث شد که نتواند روابط عمیقی برقرار کند.

@Human_rights_for_world


▪️ترامپ، برخلاف بوش، گشودگی بیشتری به تجربه دارد، که ممکن است او را به یک تصمیم‌گیرنده‌ی منعطف‌تر و عمل‌گراتر تبدیل کند – شبیه به بیل کلینتون و نه بوش. او ممکن است قبل از اقدام، بیش از بوش بررسی کند. علاوه بر این، چون او کمتر ایدئولوژیک به نظر می‌رسد (ناظران سیاسی می‌گویند که در برخی مسائل محافظه‌کار، در برخی دیگر لیبرال، و در برخی دیگر غیرقابل دسته‌بندی است)، شاید بتواند مواضعش را راحت‌تر تغییر دهد و در مذاکرات با کنگره و رهبران خارجی انعطاف بیشتری نشان دهد. اما به‌طور کلی، او احتمالاً از تصمیمات پرریسک که ممکن است نام او را در تاریخ ثبت کنند، عقب‌نشینی نخواهد کرد.

▪️متغیر ناشناخته‌ی روان‌شناختی: عدم توافق‌ پذیری ترامپ

اما متغیر کلیدی و غیرقابل‌پیش‌بینی شخصیت ترامپ، توافق‌پذیری او – یا بهتر بگوییم، فقدان آن – است. احتمالاً هیچ رئیس‌جمهوری در تاریخ آمریکا به‌اندازه‌ی ترامپ در صحنه‌ی عمومی ناسازگار و غیرقابل‌مدارا نبوده است. نزدیک‌ترین نمونه، نیکسون است، که می‌تواند سرنخ‌هایی درباره‌ی سبک تصمیم‌گیری ترامپ به ما بدهد.

نیکسون و وزیر امور خارجه‌اش، هنری کیسینجر، در دهه‌ی ۱۹۷۰، در سیاست خارجی سیاستی واقع‌گرایانه و سخت‌گیرانه در پیش گرفتند. ترامپ نیز شاید بتواند چنین قاطعیت و عمل‌گرایی راهبردی‌ای را نشان دهد، اما بر خلاف نیکسون، ترامپ خونسردی و عقلانیت استراتژیک ندارد؛ چراکه انگیزه‌ی ناسازگاری او بیشتر از خشم ناشی می‌شود.

در سیاست داخلی، نیکسون فردی حیله‌گر، بی‌رحم، بدبین و ماکیاولیستی بود، حتی در مقایسه با استانداردهای سیاستمداران آمریکایی. او فاقد همدلی بود – و این توصیف درباره‌ی ترامپ نیز صدق می‌کند. اما تفاوت کلیدی این است که ترامپ، برون‌گرایی سرزنده، نمایشگری بی‌وقفه، و شهرتی افراطی دارد که نیکسون هرگز نداشت. نیکسون هرگز نمی‌توانست جمعیت را با انرژی و هیجان ترامپ همراه کند.

▪️آیا ترامپ فردی قابل‌اعتماد است؟

تحقیقات نشان داده‌اند که افراد با توافق‌پذیری پایین، معمولاً غیرقابل‌اعتماد به نظر می‌رسند. عدم صداقت و فریبکاری، نیکسون را به سقوط کشاند و به اعتبار ریاست‌جمهوری آسیب رساند. امروزه بسیاری معتقدند که همه‌ی سیاستمداران دروغ می‌گویند، اما ترامپ در این زمینه افراطی است.

▪️نتیجه‌گیری: یک ریاست‌جمهوری انفجاری

به‌طور خلاصه، ویژگی‌های شخصیتی ترامپ نشان می‌دهد که ریاست‌جمهوری او می‌تواند به‌شدت پرتنش و جنجالی باشد.

احتمالاً او یک رئیس‌جمهور پرانرژی، فعال و جسور خواهد بود – اما با رابطه‌ای نه‌چندان صمیمانه با حقیقت.

او می‌تواند یک تصمیم‌گیرنده‌ی شجاع و بی‌رحم باشد که با تمام توان به دنبال ساختن قوی‌ترین، بلندترین، و باشکوه‌ترین دستاوردها است – بدون اینکه لحظه‌ای به آسیب‌های جانبی آن فکر کند.

سرسخت. جنگ‌طلب. تهدیدکننده. انفجاری.

▪️شباهت‌های ترامپ و جکسون: پوپولیسم و استبداد

شباهت‌های اندرو جکسون و دونالد ترامپ فقط به خلق‌وخوی تهاجمی و جایگاه‌شان به عنوان بیگانگان در ساختار قدرت واشنگتن محدود نمی‌شود. این شباهت‌ها به رابطه‌ی پوپولیستی آن‌ها با طرفداران‌شان نیز گسترش می‌یابد – یا بهتر بگوییم، چیزی که مخالفان‌شان همواره از آن واهمه داشتند.

منتقدان جکسون، او را «شاه عوام» (King Mob) نامیدند، زیرا معتقد بودند او یک پوپولیست خشمگین است که با تحریک احساسات عوام، قدرت خود را تثبیت می‌کند. بیش از صد سال پیش از آنکه جامعه‌شناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را برای توصیف مردمی که به رهبران مستبد جذب می‌شوند، ابداع کنند، مخالفان جکسون از این بیم داشتند که یک رهبر خودکامه چگونه می‌تواند با حمایت یک جمعیت خشمگین، قدرت خود را تحکیم کند.

▪️اقتدارگرایی و حامیان ترامپ
در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، روان‌شناسان مفهوم «شخصیت اقتدارگرا» را مطرح کردند. این مفهوم شامل پایبندی شدید به هنجارهای سنتی، تسلیم شدن در برابر قدرت‌های مسلط، و تنفر – حتی تا حد خشونت – از گروه‌هایی است که این هنجارها را به چالش می‌کشند.

امروزه، در میان سفیدپوستان آمریکایی، امتیاز بالا در سنجش اقتدارگرایی معمولاً با تعصبات شدید نسبت به گروه‌های مختلف از جمله همجنس‌گرایان، آفریقایی‌آمریکایی‌ها، مهاجران و مسلمانان همراه است. همچنین، این ویژگی با بی‌اعتمادی به علوم انسانی و هنر، تفکر خشک و غیرانعطاف‌پذیر، تمایلات نظامی‌گرایانه، و بنیادگرایی مسیحی مرتبط است.

افراد با گرایش‌های اقتدارگرایانه، هنگامی که احساس کنند سبک زندگی‌شان تهدید شده است، به رهبران قوی پناه می‌برند – رهبرانی مانند دونالد ترامپ.

در یک نظرسنجی ملی که توسط دانشمند علوم سیاسی، متیو مک‌ویلیامز، انجام شد، مشخص گردید که «اقتدارگرایی» قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده‌ی حمایت سیاسی از ترامپ بود. وعده‌های او برای ساخت دیوار مرزی با مکزیک و سخنانش علیه مسلمانان و سایر «بیگانگان» احتمالاً این پدیده را تقویت کرده‌اند.


▪️او برون‌گرایی فوق‌العاده بالا دارد، اما در عین حال به‌شدت توافق‌ناپذیر است.

▪️ترامپ، مانند جرج بوش، بیل کلینتون و تئودور روزولت (که برون‌گراترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا محسوب می‌شود)، در نقش اجتماعی خود بسیار پرجنب‌وجوش و سلطه‌طلب ظاهر می‌شود. او فردی پرانرژی، بی‌قرار و ناآرام است که به خواب کمی نیاز دارد. در کتاب هنر معامله (۱۹۸۷)، ترامپ برنامه‌ی روزانه‌ی خود را پر از جلسات و تماس‌های تلفنی توصیف کرده است. سی سال بعد، او همچنان پیوسته با دیگران در تعامل است – در گردهمایی‌ها، مصاحبه‌ها و رسانه‌های اجتماعی. همه‌ی نامزدهای ریاست‌جمهوری در دوران تبلیغات خود پرتحرک هستند، اما هیچ‌کس به اندازه‌ی ترامپ از این رقابت لذت نمی‌برد

▪️برون‌گرایی شدید با تمایل بی‌وقفه به دنبال پاداش بودن همراه است. این ویژگی تحت تأثیر سیستم دوپامینی مغز فعال می‌شود و باعث می‌شود افراد برون‌گرا به دنبال تجربیات احساسی مثبت باشند – چه از طریق تأیید اجتماعی، شهرت، یا ثروت. برای این افراد، دستیابی به هدف اهمیت کمتری از خودِ فرایند تلاش دارد. به عنوان نمونه، زمانی که باربارا والترز در سال ۱۹۸۷ از ترامپ پرسید که آیا ترجیح می‌دهد مستقیماً به ریاست‌جمهوری منصوب شود یا خودش برای آن مبارزه کند، او پاسخ داد: «من عاشق رقابت هستم.»

▪️توافق‌ پذیری، که یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های انسانی در سراسر جهان است، میزان مهربانی، دلسوزی، ادب و محبت افراد را نشان می‌دهد. البته ترامپ خانواده‌اش را دوست دارد، در محیط کار گاهی سخاوتمند و منصف توصیف شده است، و حتی گفته می‌شود که زمانی که با کودکی مبتلا به سرطان که از طرفداران برنامه‌ی کارآموز بود ملاقات کرد، به جای اخراج او، یک چک چند هزار دلاری برایش نوشت و گفت "برو و از زندگی‌ات لذت ببر."

▪️اما در مجموع، بر اساس مشاهدات فراوان، ترامپ فردی به‌شدت توافق‌ناپذیر است. افراد با توافق‌پذیری پایین معمولاً بی‌رحم، گستاخ، خودبزرگ‌بین و فاقد همدلی توصیف می‌شوند. اگر ترامپ در این ویژگی نمره‌ی پایینی نداشته باشد، احتمالاً هیچ‌کس ندارد.

ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا در دهه‌ی ۱۹۷۰، اغلب به عنوان یکی از غیرقابل‌تحمل‌ترین رؤسای جمهور آمریکا شناخته می‌شود. اما حتی او در مقایسه با ترامپ، شخصیتی ملایم‌تر داشت. ترامپ یک بار مقاله‌ای از گِیل کالینز، روزنامه‌نگار نیویورک تایمز، را برایش ارسال کرد و روی عکس او نوشت: «چهره‌ی یک سگ!». او در کتاب Never Enough درباره‌ی اظهارات شر، خواننده و بازیگر معروف، که از او انتقاد کرده بود، نوشت: «من حسابی او را در توییتر له کردم و دیگر هیچ حرفی درباره‌ی من نزد.»

در گردهمایی‌های انتخاباتی‌اش، ترامپ طرفدارانش را به خشونت علیه معترضان تشویق می‌کرد و می‌گفت:
«بزنیدش! من دلم می‌خواهد بزنم توی صورتش!»

خشم، هسته‌ی احساسی شخصیت ترامپ است – و این خشم هم منبع جذابیت اوست، هم نیروی محرک رفتارهایش.

▪️اما آیا ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند سرنخ‌هایی درباره‌ی سبک تصمیم‌گیری یک رئیس‌جمهور ارائه دهند؟
تحقیقات نشان می‌دهد که برون‌گراها تمایل به ریسک‌پذیری بالا دارند و افرادی که سطح پایینی از گشودگی به تجربه دارند، به‌ندرت در اعتقادات عمیق خود تردید می‌کنند. برای مثال، بوش که با برون‌گرایی بالا و گشودگی کم وارد کاخ سفید شد، به تصمیم‌گیری‌های جسورانه تمایل داشت، تصمیماتی که گمان می‌کرد پاداش بزرگی به همراه خواهند داشت. او این تصمیمات را با اطمینان از اینکه اشتباه نمی‌کند، اتخاذ می‌کرد. همان‌طور که در کتاب زندگی‌نامه‌ی روان‌شناختی بوش استدلال کردم، تصمیم مهم او برای حمله به عراق از همین ویژگی‌های شخصیتی نشأت می‌گرفت.

ترامپ نیز ممکن است به تصمیمات جسورانه و پرخطر گرایش داشته باشد، همان‌طور که شعار انتخاباتی‌اش می‌گفت: «آمریکا را دوباره عالی کن.» او در حرفه‌ی خود به عنوان یک سرمایه‌گذار املاک، ریسک‌های بزرگی را پذیرفته است، گرچه پس از شکست‌هایی در دهه‌ی ۱۹۹۰، به یک تاجر محتاط‌تر تبدیل شد. برخی از این ریسک‌ها منجر به ساختمان‌های مجلل، زمین‌های گلف لوکس، و ثروتی میلیاردی شده‌اند که برای او پاداش‌های روانی بزرگی به همراه داشته است. اما این ریسک‌ها همچنین منجر به چهار ورشکستگی تجاری تحت فصل ۱۱ شده‌اند که برخی از کازینوها و استراحتگاه‌های او را درگیر کرده است.

@Human_rights_for_world


ذهن دونالد ترامپ

پیش‌بینی اقدامات یک رئیس‌جمهور همیشه دشوار است. وقتی گرد و غبار انتخابات سال ۲۰۰۰ فرو نشست، آیا کسی پیش‌بینی می‌کرد که جرج دبلیو. بوش یک جنگ پیشگیرانه علیه عراق راه بیندازد؟
اگر کسی چنین چیزی را پیش‌بینی کرده بود، من چیزی در این‌باره نخوانده‌ام. احتمالاً بوش هرگز به سراغ صدام حسین نمی‌رفت اگر حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر رخ نداده بود.

اما وقایع جهانی همیشه مسیر یک ریاست‌جمهوری را تغییر می‌دهند.

McAdams, Dan P. "The mind of Donald Trump." The Atlantic 5 (2016).

@Human_rights_for_world


دوستان و همراهان گرانقدر

از سر شب در حال مطالعه دو مقاله معتبر علمی پیرامون شخصیت دونالد ترامپ هستم. مقالاتی آکادمیک و بسیار معتبر که جهت پیش بینی رفتارها و تصمیمات این شخص بسیار مورد بهره برداری تحلیلگران قرار گرفته اند. تحلیلگران سیاسی از اینگونه اطلاعات در پیش بینی های خود بهره فراوان می برند.

قول میدهم که نقاط مهم و برجسته مقالات را با شما هم در میان بگذارم تا شما هم نسبت به شخصیت ترامپ شناخت بیشتری پیدا نمایید.


انتقاداتی که از زمان آغاز همه‌گیری جهانی کووید-۱۹ در اوایل سال ۲۰۲۰ علیه سازمان جهانی بهداشت (WHO) مطرح شده‌اند، اساساً نادرست هستند. درست است که این سازمان در واکنش به اطلاعات مربوط به شیوع ویروس کرونا در چین کند عمل کرد و توصیه‌های نادرستی ارائه داد—از جمله تشویق کشورها به اجتناب از اعمال محدودیت‌های سفر، حتی پس از آنکه چین قرنطینه‌ای را در ووهان اجرا کرد. اما این اشتباهات در قضاوت، یک نقص بنیادی‌تر را آشکار می‌کنند: طراحی سازمان جهانی بهداشت متناسب با چالش‌هایی که با آن روبه‌رو است، نیست. این سازمان بر این فرض بنا شده است که بهبود سلامت جهانی یک هدف مشترک بین تمامی کشورها است و مبارزه با بیماری، تعهدی است که همه به آن پایبند هستند.

بر اساس این فرض، بنیان‌گذاران سازمان جهانی بهداشت بر این باور بودند که چالش اصلی در مسیر دستیابی به سلامت جهانی، مسئله هماهنگی میان متخصصان است. مشکلات هماهنگی نیازمند تصمیم‌گیری جمعی درباره مسیر اقدام، نظریه علمی مناسب، یا استاندارد قابل‌اتخاذ است. هنگامی که بر سر یک استاندارد توافق شود، همگان انگیزه پیروی از آن را دارند. از این رو، بنیان‌گذاران اساسنامه سازمان جهانی بهداشت، آن را نهادی در نظر گرفتند که می‌تواند نماینده بشریت باشد و با اتخاذ رویکردی علمی، فراتر از سیاست‌های ملی عمل کند.

اما همه‌گیری کووید-۱۹ به‌وضوح نشان داد که چالش اصلی در بهبود سلامت جهانی نه ضعف در هماهنگی میان دانشمندان، و نه حتی نبود همکاری علمی، بلکه فقدان همکاری سیاسی است. تلاش‌های سازمان جهانی بهداشت برای مقابله با این بحران با فشارهای متضاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه شد—تعارضاتی که نه‌تنها هماهنگی را دشوار، بلکه همکاری را عملاً غیرممکن می‌کنند. همانند سایر مشکلات همکاری در سطح جهانی—مانند تغییرات اقلیمی—حتی اگر همه بدانند چه اقداماتی باید انجام شود، برخی همچنان انگیزه تقلب دارند. مقابله با همه‌گیری‌ها، جامعه بشری را با ریسک‌های مشترکی مواجه می‌کند، اما برخی کشورها آسیب‌پذیرتر از دیگران هستند و هزینه‌های مرتبط—مانند پیشگیری و درمان—به‌طور مساوی تقسیم نمی‌شود. کشورها برای محافظت از شهروندان خود، تمایل دارند اقدامات پیشگیرانه‌ای مانند گزارش نکردن شیوع بیماری یا بستن مرزهایشان را به‌طور یک‌جانبه انجام دهند. از سوی دیگر، تضاد منافع داخلی نیز وجود دارد، زیرا گروه‌های ذی‌نفوذ در تلاشند سیاست‌های ملی و جهانی سلامت را به نفع خود هدایت کنند.

مدیریت سلامت جهانی با چالش‌های متعددی روبه‌رو است و سازمان جهانی بهداشت برای مواجهه با این چالش‌ها ابزارهای لازم را در اختیار ندارد. این سازمان از ابتدا برای ایفای نقش حیاتی در تضمین همکاری سیاسی بین‌المللی طراحی نشده بود.

فرصت تجهیز این سازمان به ابزارهای لازم برای مدیریت مؤثر همه‌گیری‌ها در سال ۲۰۰۵ و در جریان تدوین مقررات بین‌المللی بهداشت (IHR) از دست رفت. به دلیل اختیارات محدودی که این مقررات به سازمان جهانی بهداشت داده است، این سازمان قادر به واکنش مؤثر در برابر همه‌گیری‌ها نیست.

@Human_rights_for_world




▪️سخن پایانی


ترامپ دو راه داشت. یا هزینه نموده تا رژیم را ساقط کند؛ یا آنکه مجانی جمهوری اسلامی را تضعیف نموده و با نیروی شهروندان ایران، نسبت به رژیم چنج اقدام نماید.

واشنگتن راه دوم را برگزیده؛ پیش از این در پادکست «ترامپ و آیت الله» این مطلب را شرح داده ام.

پس اعتراضات و مقاومت شهروندان به عنوان مهمترین و تنها عامل تغییر رژیم می باشد. اگر چه سران حکومت نسبت به موفقیت در سرکوب اعتراضات اطمینان دارند، اما در بین فرماندهان میانی و نیروهای رده پائین، همچین اطمینانی اصلا وجود نداشته و آنها بیشتر به واقعیات جامعه واقف هستند. در مقالات متعدد آکادمیک به تنش های فرماندهان عالی با بدنه سپاه اشاره شده است. قطعا گستردگی اعتراضات احتمالی و این تنش ها در بین قوای سرکوب، بیش از پیش می تواند در مسیر سقوط حکومت موثر باشد.

به خاطر داشته باشید که جامعه جهانی ابدا مانع سقوط رژیم خامنه ای نخواهد شد.
رژیم‌ تهران در غیاب نیروهای نیابتی، ضعف مسکو و بی عملی چین، از هرگونه حمایت بین المللی محروم خواهد بود.

عراق، امارات و مالزی محال است که همچون گذشته، عصای دست خامنه ای در دور زدن تحریمها شوند. هیچکس به خاطر یک حکومت ضعیف و مطرود، خود را با ترامپ در نخواهد انداخت.

سود مسکو در حذف سهم فروش نفت قاچاق ایران است و پکن هم نه می‌تواند و نه میخواهد که در این بین مداخله ای نمایند.
عمان در آغوش اسرائیل هم قطعا میانجی گر خوب و قابل اعتمادی برای خامنه ای نخواهد شد.

قطر و ترکیه اردوغان نیز مشغول زمین بازی سوریه اند و به وضعیت جمهوری اسلامی اهمیتی نخواهند داد/نیما بهرامی، بیست بهمن ۱۴۰۳

@Human_rights_for_world


«چه خواهد شد»؟


بگمان من تحریمها به حداکثر شدت اجرا شده و افزایش قیمت ارز، تکان های شدید تری را تجربه خواهد نمود. در این میان تورم و فشار اقتصادی می‌تواند به شورش های داخلی جدی منتهی شود.

حکومت مطمئن است که از پس شورش ها بر خواهد آمد. رژیم سالیان درازی ست که بر روی قوای سرکوب، سرمایه گذاری نموده. غرور خامنه ای و سرداران و پشت گرمی شان به قوای سرکوب، از نحوه اتخاذ تصمیمات عیان است. مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و شدت تحریمها با همکاری اروپا قوت بیشتری خواهد گرفت. در این میان از چین و روسیه هم کاری بر نخواهد آمد. پوتین سهم فروش نفت ایران را تصاحب خواهد کرد.

اسراییل به ایران حمله نخواهد کرد. علی رغم آنکه آمریکا سلاح های مخرب و مهیبی را در اختیار اسرائیل قرار داده اما حمله به ایران، سقوط رژیم و یا تضعیف جمهوری اسلامی، فعلا و موقتا مد نظر نتانیاهو نیست. آمریکا این سلاح ها را به شرط عدم استفاده به نتانیاهو تحویل داده است.
مادامی که عربستان از امضاء عهدنامه با اسرائیل سر باز بزند، به مترسک جمهوری اسلامی در منطقه نیاز خواهد بود.

اینکه روند وقایع تا کجا رفته و سطح افزایش تنش تا چه حد پیش رود تا دامن عربستان را هم بگیرد، بستگی به شرایط دارد. در واقع اگر بن سلمان در موارد دیگر، خواسته های ترامپ را اجرا نکند احتمال ایجاد تنش بین ایران و عربستان می رود. اگرچه احتمال وقوع آن هم نزدیک به صفر است و عرب ها با مکانیسم های متفاوت پشت پرده، مانع وقوع آن خواهند شد.

هرچه عربستان نسبت به عادی سازی روابط با تل آویو زودتر اقدام کند، بیشتر به نفع مردم ایران است. در غیر اینصورت به نقش رژیم تهران به عنوان بازیگری مخرب و خطرناک در منطقه موقتا نیاز خواهد بود.

تحریمها وضعیت معیشت، حقوق بشر و سطح زندگی شهروندان را به نازل ترین حد ممکن خواهد رساند. کودکان و زنان در این شرایط اولین قربانیان تحریمها هستند. روند دستگیری، اعدام، شکنجه و سرکوب های فعالان سیاسی-مدنی نیز فزونی خواهد یافت. سطح خدمات دولتی نزول بیشتر یافته و فساد اجتماعی-اداری، گسترش بیشتری خواهد یافت. در نهایت جامعه مدنی در طی این پروسه بیشترین آسیب را متحمل خواهد شد. یک اپوزوسیون منسجم و با برنامه، در این موارد می‌توانست راهگشا و تسکین دهنده باشد!

ممکن است رژیم در میانه تحریمها با چشمک زدن های موقت و چراغ سبز نشان دادن های جدی و کوتاه مدت و یا حتی با مذاکرات سطحی، اقدام به کنترل سطح تنش ها، کنترل قیمت دلار و سست نمودن روند بین المللی اجرای تحریمها را نماید. نوسان گیری حکومت و ایجاد ضرر های موقتی و کوتاه مدت برای خریداران ارز و فلزات گرانبها در میانه این گونه آشفتگی های بازار نیز قابل پیش بینی ست. پروژه های کوتاه مدت و اما پر سود دولت در جهت کلاهبرداری و کسب درآمد از شهروندان نیز شدت خواهد یافت.

احتمال اینکه ترامپ در پشت پرده با رژیم بسته که تحریمها نصفه و نیمه پا برجا باشند و رژیم بدون مذاکره علنی و تعهد کتبی به خواسته های ترامپ گردن نهد را نمیدانم؛ اگرچه احتمال ش را بسیار ضعیف میدانم.

باید در نظر داشت که این شرایط و زیست رژیم تحت تحریم‌های حداکثری به مدت طولانی قابل اجرا نیست. در مقاله ای با عنوان «ولی نفع مسلمین» شرح داده ام که خامنه ای چگونه از اجرای اینگونه تحریمها هراس داشته و چگونه در دوران اوباما با آنها برخورد نموده است. او می داند اجرای میان مدت این تحریم ها میتواند به سقوط حکومت منجر گردد.

رژیم به همکاری با آژانس با شدت و شفافیت تمام ادامه خواهد داد و هرگز به سمت ساخت سلاح هسته ای پیش نخواهد رفت. به گمانم حتی رژیم فتیله مانورهای نظامی، شلیک و لانچ های موشکی و تحرکات نیروهای نیابتی را هم پایین خواهد کشید.
معتقدم از حالا اکثر موارد مدنظر ترامپ، توسط خامنه ای اجرا خواهد شد. تنها بدون آنکه علنی اعلام گردد. در عوض شعارها و عربده های سرداران در طی این مدت، فزونی خواهد یافت؛ جهت مصرف داخل البته!

بحث استعفای پزشکیان و ظریف نیز شوخی بیش نیست و اصلا نباید به آن توجه نمود. در عوض سپاه، بسیج و نیروهای امنیتی بیش از پیش بر اقتصاد و بر کشور ایران مسلط خواهند شد. به اعتقاد اینجانب، منبعد این تسلط برای طبقه روحانی در جمهوری اسلامی به مرحله بسیار خطرناکی خواهد رسید.

ممکن است بین یک تا حداکثر دو سال خامنه ای بتواند وضعیت اقتصادی دهشتناک ناشی از تحریمها را تحمل نماید. پس طی این مدت نسبت به شروع مذاکرات با غرب، اقدام خواهند نمود.

ادامه مقاله 👇
@Human_rights_for_world

Показано 20 последних публикаций.