-اونجای شیخا گندهس؟!
نیشخندی زد و دستشو روی باسنم کشید
-کجاشون کوچولو؟!
به خشتکش نگاه کردم و همون لحظه با دیدن بزرگی که از زیر شلوار هم معلوم بود کپ کردم
-چیشد ترسیدی حسنا؟ نترس جوری می کنم که دردت نگیره
بغض کرده نگاهش کردم
-دروغ نگو مامانم می گفت درد داره ولی نباید ناله کنم چون بهم میگن هرزه
خنده ی کوتاهی کرد و با چشم های خمارش شلوارمو پایین داد
-تو فقط زیرم ناله کن حسنا جوری که همه بشنون زیر شیخ وهاب داری جر می خوری❗️❌🔞
https://t.me/+UdgMSTjLodI2YjM0
نیشخندی زد و دستشو روی باسنم کشید
-کجاشون کوچولو؟!
به خشتکش نگاه کردم و همون لحظه با دیدن بزرگی که از زیر شلوار هم معلوم بود کپ کردم
-چیشد ترسیدی حسنا؟ نترس جوری می کنم که دردت نگیره
بغض کرده نگاهش کردم
-دروغ نگو مامانم می گفت درد داره ولی نباید ناله کنم چون بهم میگن هرزه
خنده ی کوتاهی کرد و با چشم های خمارش شلوارمو پایین داد
-تو فقط زیرم ناله کن حسنا جوری که همه بشنون زیر شیخ وهاب داری جر می خوری❗️❌🔞
https://t.me/+UdgMSTjLodI2YjM0