زینب بهرامی در ژاپن


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Telegram


کانال کامنت و گفتگو از ساعت سه عصر تا یک بامداد باز است، در ساعت غیر از این کامنت شما توسط ربات حذف میشود🙏🏻

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Telegram
Статистика
Фильтр публикаций


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
زمینهای ورزشیشون خیلی ویوهای جالبی داشتن
هرکدوم رو به یه کوه و شهر (درواقع رو به یه چی چی کُلا😅)


هر کدوم از کلاسها رفتم از این برگه های توضیحات انضباطی قوانین پوششی دارن
اینیکی نوشته جوراب رنگی و براق ممنوع جوراب زیر مچ ممنوع
کلا هرچیزی که برق بزنه ممنوع:)
از بچه ها پرسیدم چرا اینا دست نویسن؟
گفتن چون اعضای شورای پایه های مختلف خودشون باید با دست بنویسن و هرچیزی رو پرینت نگیرن، چون دائم تایپ کردن باعث میشه نوشتن خیلی از کانجیها یادشون بره

اینجا ظاهراً همه اطلاعیه های دانش اموزی رو با دست مینویسن

1.2k 0 11 15 76

کل سالنها جلوی کلاسها از این لاکرها دارن
باید اول صبح موبایلشونو بذارن توش
هرچی دوست دارن توش نگه میدارن


قرار بود با پسرا ساعت ناهار بریم دوتا استخر عظیم مدرسه‌شونو نشونم بدن
خیلی سرد بود منصرف شدیم:)
معمولاً دبیرستانها استخر ندارن.

تو راه برگشت به هتل، یه مدرسه ابتدایی خیلی بزرگ و خوشگل دیدم، از استخرش عکس گرفتم
استخر باید روباز و قابل رویت از بیرون مدرسه باشه.
البته زمستان درس شنا ندارن، فقط اعضای کلوپ شنا هرهفته دو سه جلسه شنا رو دارن.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
امروز که آفتاب زده بود ولی سردتر از دیروز بود:) همه بچه ها داشتن تو زمینهای مختلف بازی میکردن


میگم این مدرسه بخشای قدیمیشو دست نزده:)
این دستشویی بغل زمین بیس بال بود
فقط کیسه توری صابونها:)
شیر آبو باز میکردی تیکه تیکه یخ میریخت بیرون، ولی پسرا بازیشون تموم شد اومدن دستشونو شستن
البته تمام روشویی های داخل ساختمانها هم ابشون سرده ولی شیک ترن
کلا مدارس ژاپن آب گرم ندارن

1.4k 0 11 36 67

جاکفشی بخش مهمان این مدرسه دیگه قطعاً زیر هشتاد سال عمر نداره:)


امروز، روز تولد امام زمان، یه دروغ گفتم که اومدم اینجا پیش چندهزارنفر اعتراف کنم شاید خدا ببخشه😅

امروز باید درمورد اقداماتی که هرفرد میتونه برای بهبود جامعه‌ش انجام بده صحبت کردیم و موضوع کار «داوطلبانه» بود من باید درمورد یک نهاد کار داوطلبی در ایران توضیح میدادم و میگفتم خودم چه کاری انجام دادم.
من روی تخته نوشتم بزرگترین نهاد کار داوطلبانه در ایران اسمش «گروه های جهادی» هست (تا نوشتم جیهادی گروپز، قیافه مدیر آمریکایی برنامه دیدنی بود😂 با چشم و ابرو اشاره کرد که درمورد جنگ و اینا صحبت نکنی::))))
خلاصه توضیح دادم که ایران چون خیلی بزرگه، تقریباً پنج برابر ژاپنه و اکثرش هم کوهستانی و صعب العبوره، وقتی زلزله بیاد یا سیل یا حتی اتفاقاتی مثل پاندمی کرونا، گاهی رسیدن نیروهای سازمانی خیلی زمان میبره، اینه که خیلی از مردم عضو این نهاد گروه های جهادی میشن تا بتونن داوطلبانه کمک کنن.

حالا دروغم چی بود؟!
آقا من هرررچی فکر کردم یادم نیومد کار داوطلبانه انجام داده باشم🤦🏻‍♀️
صدقه و کمک خیریه داشتم ولی کار داوطلبانه یادم نیومد😢

چون دیدم پیش اینهمه بچه ژاپنی آبروی اسلام و مسلمین درخطره😁 گفتم یبار که زلزله اومده بود منم به گروه های جهادی برای بسته بندی غذا کمک کردم😢

حداقل نیتشو داشتم که!🥲
آخه همه کلی خاطره و سابقه کار داوطلبانه داشتن:(( از کار رایگان تو بیمارستان و مدارس وتمیزکردن پارکها و ..

1.6k 0 11 71 212

زنگای تفریح توی سالنها بچه های کلوپهای ورزشی رو میدیدم که میومدن دوستاشونو تو ورکشاپ ببینن. شنیده بودم تیم فوتبال این مدرسه، قهرمان غرب ژاپنه و کلی از اعتبار مدرسه‌شون بخاطر ایناست.
امروز یکی از این پسرها که کاپشن کلوپ فوتبال داشت رو نگه داشتم گفتم تو تیم فوتبال آمریکایی هستی یا فوتبال؟(آخه اینجا به فوتبال میگن ساکر)
گفت نه همون فوتبالم.
گفتم من از ایران اومدم.
یهو دوستشو صدا کرد گفت وای ایرانیه! تیم فوتبال ایران بهترین آسیاست!
گفتم از ایرانیا کیو میشناسی؟
گفت سردار آزمون، بیروانوند، علیرضا (فک کنم جهانبخش)..
گفتم طارمی چی؟!
گفت وای آره طارمی هم ایرانیه! من همه بازیهاشو میبینم حتی تکرارشونم نگاه میکنم!!

عجله داشت بره قبل اینکه زنگ بخوره، گفتم تو خیلی خوشتیپی! بذار باهات عکس بگیرم بعداً معروف شدی بگم من میشناختمش😅

پرسیدم تو کجای زمین بازی میکنی؟!
درحالیکه بدو بدو داشت میرفت گفت من موقعیتم عین سردار آزمونه! میخوام مثل کاپیتان آزمون بشم!

خب من نهایت اطلاعات فوتبالیم در این حده که سردار آزمون قطعاً دروازه بان نیست:(🥲

1.8k 0 10 34 173

یادآور گالری گوشیم یه عکس رندوم از فرودگاه ترکیه آورده
اسم این کیک و دونات فروشیه اینه: چای ساعآتی!
یعنی وقت چای❤️

این چند ده هزار عکس گوشیمو قراره چکار کنم؟!🥹 الان چندتا مدرسه ای که این اواخر رفتم دیگه اصلأ از بچه ها عکس نگرفتم! هرچی میخوام کم کنم بازم تعداد عکسای گالریم بیشماره:(

2.5k 0 6 19 101

حرف از سلیقه لباس بین نسلها شد یاد یه چیزی افتادم.
چندوقت قبل رفته بودیم داخل یه فروشگاهی، مهدیه همینطوری داشت لباسهای مختلفو نگاه میکرد گاهی پروو میکرد.
یدونه کت بارونی برداشت همونجا تو سالن جلوی آینه پوشید.
این لباس بقدری سایز و تیپش اندازه و قشنگ بود که انگار یه خیاط خیلی گرون و حرفه ای با کلی وسواس مخصوص مهدیه دوخته! همه چیز اندازه شیک رسمی شق و رق!
دهنمو باز کردم بگم واااای چقدر بهت میاد چه شیکهه..!
که مثل برق از تنش درآورد گفت وای شبیه فیلمای دهه شصتی شدم!!!!!!
و رفت عین دخترای ژاپنی یه کت برداشت حداقل دو سایز بزرگتر از خودش با شونه های افتاده و شل و ول و دوختای عجیب غریب و کلی ذوق کرد🤦🏻‍♀️

هم احساس پیری کردم هم اینکه سلیقه ماها خیلی بهتره😅

2.4k 0 9 15 233

غروب از داخل فروشگاه رد شدم
زیاد حوصله سروصدا و نور فروشگاها رو ندارم
ولی درحد دوسه تا عکس ایستادم.
قوریه خیلی عشقه!❤️

لباسو ببینید جالبه.
اینجا فروشگاهای فروش لباس افراد مسن، کاملا با فروشگاه لباس جوانان فرق داره.
افراد مسن سیستم قدیمی دارن، لباس شیک و اتوکشیده و رسمی و گرون با تعداد بسیار کم میخرن
جوانان عاشق فست فشنن. لباس شل و ول و جنس ارزون و کم کیفیت که زود هم از مد میفته.

2.3k 0 10 10 88

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بچه های ژاپنی واقعاً مدارسشونو دوست دارن!
اینا سوم راهنمایی هستن و بیست روز بعد جشن فارغ‌التحصیلی شونه.
البته ده روز بعدش هم وارد دبیرستان میشن که بازم همین مدرسه اس.
جشن فارغ‌التحصیلی در ژاپن خیلی خیلی جدی و باشکوه و بیادماندنیه. هم ششم ابتدایی هم سوم راهنمایی هم دبیرستان.
بچه هایی که یکسال مونده فارغ التحصیل بشن مسئول برگزاری جشن برای بچه های سال بالان. یکسال همه چیز تمرین میشه حتی نحوه قدم برداشتن برای گرفتن مدرک.سرود فارغ‌التحصیلی ملی هم دارن
خیلی باکلاس و سطح بالا و درجه یک و بدون اشتباه و مشکل اجرا میشه. تازه پدربزرگ مادربزرگ ها و دایی و عموها..علاوه بر عیدی سال نو، رسم یه هدیه مخصوص هم برای فارغ‌التحصیلی و ورود بچه ها به مرحله بعدی تحصیلی دارن.
هرکسی یه جور داره خودشو آماده میکنه.یکی از دخترا روز شمار طراحی درست کرده،از چهل روز مونده به جشن.


معمولاً بچه های سوم راهنمایی که مدرسه دولتی هستن الان سخت ترین روزهای زندگی پونزده ساله‌شونو دارن میگذرونن!همه دارن انواع کنکورهای دبیرستان رو میدن و رقابت خیلی سنگینه،ولی بچه های این مدرسه کلاس ششم کنکور دادن برای این مدرسه و تا آخر دبیرستان خیالشون راحته.

2.3k 0 38 6 115

تو پیاده روی غروب به سمت هتل، شیطون میخواست گولم بزنه وارد یه جنگل پیچ درپیچ بشم که من دست رد به سینه شیطان زدم😎

2.3k 0 4 16 130

روز اول، بعدازظهر، موضوع درس، جامعه inclusive بود (با اینکه خودم مترجمم ولی نمیدونم واقعاً چی باید ترجمه کرد؟ جامعه همه‌شمول؟ جامعه دربرگیرنده همه؟ جامعه ای که همه دربرداشته میشوند؟
جمله هستا، کلمه نیست)
خلاصه.

مدیر برنامه داشت توضیح میداد که در یک جامعه پیشرفته و عادل و اینکلوسیو، همه ساکنان جامعه حس تعلق دارن، احساس جداافتادگی وبی توجهی ندارن، مثلاً خارجی های ساکن، افراد معلول و کم توان، اقلیت ها و .. نیازهای همه این افراد به شکل مقتضی در نظر گرفته میشه و بهش پاسخ داده میشه، کسی سرگردان و سرخورده نمیشه.

بعد گفت بچه ها به نظرتون ژاپن از هرنظر یه جامعه اینکلوسیوه؟!
بچه ها داشتن فکر میکردن.
پرسید خب الان بیاین شهر کیوتو رو در نظر بگیریم که خارجی زیاد داره.
چه کسانی در کیوتو زندگی میکنن؟

توی کلاس تنها کسی از کیوتو بود من بودم.

بچه ها یه نگاهی دور و بر کردن و گفتن زینب سنسی!
مدیر برنامه گفت خب زینب سنسی چه ملیتی داره؟!

من داشتم با یه لبخند خیلی بزرگ و چهره ذوق زده بچه ها رو نگاه میکردم.
همون لحظه معاون مدرسه و مدیر کمپانی که ما براش کارمیکنیم برای سرکشی رسیده بودن پشت پنجره کلاس و داشتن گوش میدادن.

خلاصه من خیلی ذوق زده داشتم به بچه ها نگاه میکردم و بزور جلوی خودمو گرفته بودم بهشون تقلب نرسونم و اینکه خودشون بگن.

طفلک بچه ها از صبح کلی خارجی دیده بودن و اسم هزارتا کشور رو شنیده بودن.
یکی از پسرها همینطور که زل زده بود به من، بلند و کشدار گفت پاااااکستان!

قیافه من یهو رفت تو هم😂

یه مرتبه دیدم شلیک خنده از بیرون کلاس بلند شد! اون چندنفر پشت پنجره و بچه های تو کلاس مرده بودن از خنده!

گفتم چی شده؟!

مدیر برنامه اومد تو در حال نفس نفس زدن گفت وای ما داشتیم نگاه میکردیم، تغییر حالت چهره تو اصلا عجیببب بود😂 ای کاش اون لحظه فیلم میگرفتیم، ماندگار ترین صحنه برنامه بود😅
انگار نه تنها از این پسره و از این کلاس، از کل ژاپن و حتی از کل بشریت ناامید شدی!😂 بابا طفلکیا بچه‌ن قاطی میکنن خب:))

گفتم آقا من از ایرانم! سر اسم ایرانی تعصب دارم! هرکی یه کشور دیگه بگه قاطی میکنم، عمدی نبوده!😅

دیگه از صبح روز بعدش هرکی منو میبینه اینجوریه: صبح بخیر زینب از ایران! زینب از ایران شکلات میخوری؟ زینب از ایران لطفاً درو می‌بندی؟ زینب از ایران برگه ها کجاست؟!😂
تازه مدیر برنامه که کلا منو میس ایران صدا میکنه! ژاپنی ها هم ذوق کردن میگن ایران خانم خیلی راحت تر از زینبه! کلا شدم میس ایران😂

2.2k 0 23 33 264

اطلاعیه کمیته اخلاق و انضباط مدرسه‌شون درمورد قوانین جدید:
هرنوع گل سر یا کش مو باید دقیقاً همرنگ موها باشه (کلی لطف کردن! چون همه جا گل سر ممنوعه هررنگی که باشه، فقط کش مشکی نازک ساده که خود مدرسه میده)
دامن کوتاه تر از زانو نباشه
زیر یونیفرم، پوشیدن لباسهای رنگی پنگی و گل منگلی ممنوعه

نحوه گذاشتن کوله پشتی

پنج دقیقه تأخیر در زمان ورود باید برگه اجازه ورود به کلاس پر بشه (بچه ها همه از شهرهای مختلف و دور و نزدیک میان)
هدفون گوشی هندزفری و .. کلا ممنوعه
..

اینا تازه الحاقیه اس!
یک کتابچه اول ثبت نام به مدرسه میدن چندهزار قانون و تبصره توش داره!!

2.4k 0 50 96 152

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
برکه وسط مدرسه یخ زده بود! کلللی انواع توپ های بچه ها توش یخ زدن:)

2.8k 0 4 103 102

بعد از تموم شدن کار مدرسه، یازده هزار و پونصد قدم پیاده رفتم شهر رو کشف کنم:)

شهری پر از برکه و جنگل.

2.8k 0 6 10 136

ویوی سمت رستوران مدرسه:)
انققدر هوا سرد بود اول غذامو خوردم بعد عکس گرفتم😂


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
از صبح تا ظهر برف میبارید
این چندتا زمینهای بازی سمت بخش راهنماییه.
مدرسه کلا رو کوه و تپه هاست
طفلک بچه ها کلا درحال کوهپیمایی ان😅

Показано 20 последних публикаций.