#پارت696
يه جورييم نيما
، دلم ميلرزه، دست خودم نيست ...
نيما منو محکم چسبوند به خودش ..
.--:چرا بدنت داره مي لرزه میترا؟؟ ...
منو ببخش ، تقصير منه كه شلوغش كردم، يادم نبود تو وقتي ذوق زده ميشي آرامش مي خواي ...
ببخش، از
بس ذوق كرده بودم فقط مي خواستم خودمو خالي كنم ،
نگو دل كوچيک تو هراسون بوده... میترا از اين به بعد از هيچي نترس ،
فکر هيچي رو نکن ، حالا ديگه تو مال مني ،
ما دو تا ديگه تنها نيستيم ، ديگه من مي تونم جلوي هر
كسي بايستم و بگم میترا عشقمه ،
جونمه ، درد و غمات ديگه مال منه ،
نترس عزيزم ، آروم باش، بهم اطمينان داشته باش ،
من عاشقتم، ....نيما منو نوازش ميکرد و آروم در گوشم حرف ميزد،
نيما از عشق و زندگي ميگفت ،حركت
دستاش رو بدنم غوغا مي كرد
عزیزان رمان #راز خیلی طولانیه بسیار هیجانیه هر کی کاملشو میخواد پیام بده الان بگه رمان #راز رو میخوام براشون ارسال بشه 👇👇👇👇👇👇
@tabliq660👈👈👈👈
يه جورييم نيما
، دلم ميلرزه، دست خودم نيست ...
نيما منو محکم چسبوند به خودش ..
.--:چرا بدنت داره مي لرزه میترا؟؟ ...
منو ببخش ، تقصير منه كه شلوغش كردم، يادم نبود تو وقتي ذوق زده ميشي آرامش مي خواي ...
ببخش، از
بس ذوق كرده بودم فقط مي خواستم خودمو خالي كنم ،
نگو دل كوچيک تو هراسون بوده... میترا از اين به بعد از هيچي نترس ،
فکر هيچي رو نکن ، حالا ديگه تو مال مني ،
ما دو تا ديگه تنها نيستيم ، ديگه من مي تونم جلوي هر
كسي بايستم و بگم میترا عشقمه ،
جونمه ، درد و غمات ديگه مال منه ،
نترس عزيزم ، آروم باش، بهم اطمينان داشته باش ،
من عاشقتم، ....نيما منو نوازش ميکرد و آروم در گوشم حرف ميزد،
نيما از عشق و زندگي ميگفت ،حركت
دستاش رو بدنم غوغا مي كرد
عزیزان رمان #راز خیلی طولانیه بسیار هیجانیه هر کی کاملشو میخواد پیام بده الان بگه رمان #راز رو میخوام براشون ارسال بشه 👇👇👇👇👇👇
@tabliq660👈👈👈👈