شب گذشته این شانس را داشتم در اجرای سهیل پیغمبری، آهنگساز و نوازنده سازهای بادی در بخش پروتستان کلیسای سن پییر در مرکز شهر استراسبورگ فرانسه حضور داشته باشم. این کنسرت سولو (انفرادی) در جای جالبی برگزار شد. کلیسای قدیمی Saint Pierre که تاریخچه آن به قرون وسطی (قرن هفت میلادی-زمان ظهور اسلام) باز میگردد ازین حیث سازه ویژهای است که ترکیبی است از بخشهای کاتولیک و پروتستان در یک بنا؛ هم شاهد معماری رومنس در این اثر هستیم و هم گوتیک. با تأثیرگذاری جنبش پروتستان در قرن شانزدهم بر منطقه آلزاس، طی فرمان لویی چهاردهم کلیسا به دو بخش غربی (کاتولیک) و شرقی (پروتستان) تقسیم شد و کلیسا هویت دوگانه یافت. در واقع خود مکان اجرای کنسرت «مدار» برای من در بدو امر راوی نوعی تنش و البته تاریخچهای از بربریت و جنگ بود، هرچند امروزه به عنوان نمادی از «همزیستی» ادراک میشود؛ جنگ و بربریتی که در جنگهای مذهبی اروپا در طی قرون وسطی شاهد آن بودیم.
پیغمبری اجرای بداهه خود را به چهار بخش تقسیم کرد. در بخشهای اول و آخر اجرا ساز او ملودیکتر بود، و به خصوص در ابتدای کار نوایی آشنا برای مخاطبان ایرانی داشت (قطعاتی الهام گرفته از موسیقی سیستان) اما در دو بخش میانی که تکهی کوتاهی از آن را برای شما گذاشتهام، ساز او در فواصل طولانی از سکوت و بهت به سر میبرد. اجرای منقطع و آشوبناک او روایتی از زمان فاجعه ارائه میداد: بیانی که هم میتواند روایتی تاریخی فهمیده شود و هم چیزی درباره زمانه آشوبناک امروز.
اضطراب نواها و دلسردی عمیق ساز برای اجرای چیزی موزون، به تأسی از جمله مشهور آدورنو این سؤال را پیش میکشید که آیا پس از آشوویتس، شعر معنایی دارد؟
اثر پیغمبری برای من شرحی از آشویتس پراکنده و پردامنه در زمانهای بود که از سر میگذرانیم. و ترکیب محتوای نقوش بر دیوار (صلیب شدن مسیح) با اضطراب آشکار در نواها تاریخ فاجعه را تا امروز ترسیم میکرد؛ چیزی که میتواند در برابر تاریخنگاری رسمی پیش کشیده شود.
@AminBozorgiyan
پیغمبری اجرای بداهه خود را به چهار بخش تقسیم کرد. در بخشهای اول و آخر اجرا ساز او ملودیکتر بود، و به خصوص در ابتدای کار نوایی آشنا برای مخاطبان ایرانی داشت (قطعاتی الهام گرفته از موسیقی سیستان) اما در دو بخش میانی که تکهی کوتاهی از آن را برای شما گذاشتهام، ساز او در فواصل طولانی از سکوت و بهت به سر میبرد. اجرای منقطع و آشوبناک او روایتی از زمان فاجعه ارائه میداد: بیانی که هم میتواند روایتی تاریخی فهمیده شود و هم چیزی درباره زمانه آشوبناک امروز.
اضطراب نواها و دلسردی عمیق ساز برای اجرای چیزی موزون، به تأسی از جمله مشهور آدورنو این سؤال را پیش میکشید که آیا پس از آشوویتس، شعر معنایی دارد؟
اثر پیغمبری برای من شرحی از آشویتس پراکنده و پردامنه در زمانهای بود که از سر میگذرانیم. و ترکیب محتوای نقوش بر دیوار (صلیب شدن مسیح) با اضطراب آشکار در نواها تاریخ فاجعه را تا امروز ترسیم میکرد؛ چیزی که میتواند در برابر تاریخنگاری رسمی پیش کشیده شود.
@AminBozorgiyan