❌صهیونیسم سیاسی و منطق استثناگرایی
استثناگرایی (Exceptionalism) به زبان عامیانه اشاره به دیدگاهی است که موضع سیاسی/حقوقی/اخلاقی خود را ورای هنجارهای عام و جهانشمول میداند؛ به زبان بسیار ساده میتوان گفت که یک موجودیت استثناگرا، خود را تافتهی جدا بافته میپندارد. این اصطلاح در حقوق و روابط بینالملل خاصه به مثابه وصفی از سیاستهای ایالات متحده ـ به عنوان یک ابرقدرت (Hegemon) ـ به کار میرود و به رفتارهای سیاسی امریکا اشاره دارد که فراتر از یا مخالف استانداردهای مقبول جامعهی جهانی است.
برخی از ناظران منازعهی اعراب فلسطینی و اسراییل، مدعیاند که تاریخ جنبش صهیونیسم سیاسی و تأسیس اسراییل، عاری از هر گونه استثناگراییِ حقوقی و اخلاقی بوده و بنابراین رفتارهای رهبران نخستین سازمانهای صهیونیستی، کاملا یا تا حد بسیار زیادی موجه است. از جمله یکی از نویسندگان فارسیزبان در مطلبی آورده است:
اگر چنین باشد که این قبیل نویسندگان ادعا میکنند، بنابراین مسألهای به نام کوچاندن تمام یا بخشی از اعراب از برخی مناطق فلسطینِ تحت قیومیت بریتانیا، منطقا نمیبایست بخشی از پروژه یا آرمان پدران بنیانگذار اسراییل بوده باشد. اما حقیقت این است که صهیونیسم سیاسی و آبای فکری آن، حذف مؤثر مسألهای به نام "اعراب فلسطینی" را همواره جزء لاینفکی از آرمان و موجودیت و ماهیت دولت یهودی قلمداد میکردند. در اینجا ما فقط به بیان یکی از بزرگترین مورخین صهیونیستِ تاریخ تکوین اسراییل اشاره میکنیم و تصریحات سایر متفکران و سیاستسازانِ مدافع موجودیت اسراییل ـ نظیر آیزایا برلین و زبیگنیف برِژینسکی[3] ـ را از قلم میاندازیم. مورخ بزرگ اسراییلی بنی موریس در تأیید استثناگراییِ حقوقی و اخلاقی پدران صهیونیسم سیاسی مینویسد:
ــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. امین قضایی، نوشتار فیسبوکی با عنوان: چهار اسطوره درباره اسراییل.
[2]. "The Zionist leaders felt that the Jews' need for a country with empty spaces able to absorb future immigrants morally outweighed the rights of the indigenous Arabs - who were no different than their brothers across the Jordan or Litani and could relocate there with relative ease if the transfer was well compensated and well organized" (Benny Morris, Righteous Victims: A History of the Zionist-Arab Conflict (1881-2001), p. 140, VINTAGE BOOKS, 1999)
[3]. درباره دیدگاه برژینسکی اینجا مفصلا نوشتهایم.
✍️عدنان فلّاحی
https://t.me/AdnanFallahi
استثناگرایی (Exceptionalism) به زبان عامیانه اشاره به دیدگاهی است که موضع سیاسی/حقوقی/اخلاقی خود را ورای هنجارهای عام و جهانشمول میداند؛ به زبان بسیار ساده میتوان گفت که یک موجودیت استثناگرا، خود را تافتهی جدا بافته میپندارد. این اصطلاح در حقوق و روابط بینالملل خاصه به مثابه وصفی از سیاستهای ایالات متحده ـ به عنوان یک ابرقدرت (Hegemon) ـ به کار میرود و به رفتارهای سیاسی امریکا اشاره دارد که فراتر از یا مخالف استانداردهای مقبول جامعهی جهانی است.
برخی از ناظران منازعهی اعراب فلسطینی و اسراییل، مدعیاند که تاریخ جنبش صهیونیسم سیاسی و تأسیس اسراییل، عاری از هر گونه استثناگراییِ حقوقی و اخلاقی بوده و بنابراین رفتارهای رهبران نخستین سازمانهای صهیونیستی، کاملا یا تا حد بسیار زیادی موجه است. از جمله یکی از نویسندگان فارسیزبان در مطلبی آورده است:
یهودیان هرگز زمین های اعراب را به زور از ایشان غصب نکردند. مهاجرت آنها قانونی بود (البته تا قبل از محدودیت های دولت بریتانیا بر مهاجرت یهودیان در سال 1939).. اما این مهاجرت جای کسی را تنگ نمی کرد. این سرزمین در زمان ورود مهاجرین یهود، تقریبا خالی از سکنه بود"[1].
اگر چنین باشد که این قبیل نویسندگان ادعا میکنند، بنابراین مسألهای به نام کوچاندن تمام یا بخشی از اعراب از برخی مناطق فلسطینِ تحت قیومیت بریتانیا، منطقا نمیبایست بخشی از پروژه یا آرمان پدران بنیانگذار اسراییل بوده باشد. اما حقیقت این است که صهیونیسم سیاسی و آبای فکری آن، حذف مؤثر مسألهای به نام "اعراب فلسطینی" را همواره جزء لاینفکی از آرمان و موجودیت و ماهیت دولت یهودی قلمداد میکردند. در اینجا ما فقط به بیان یکی از بزرگترین مورخین صهیونیستِ تاریخ تکوین اسراییل اشاره میکنیم و تصریحات سایر متفکران و سیاستسازانِ مدافع موجودیت اسراییل ـ نظیر آیزایا برلین و زبیگنیف برِژینسکی[3] ـ را از قلم میاندازیم. مورخ بزرگ اسراییلی بنی موریس در تأیید استثناگراییِ حقوقی و اخلاقی پدران صهیونیسم سیاسی مینویسد:
رهبران صهیونیست احساس کردند که نیاز یهودیان به کشوری با فضاهای خالی که بتواند مهاجران آینده را جذب کند، از نظر اخلاقی بر حقوق اعراب بومی برتری دارد؛ اعرابی که تفاوتی با برادرانشان در سراسر اردن یا لیتانی [در لبنان] نداشتند و می توانستند با سهولت نسبی به آنجا نقل مکان کنند، اگر که غرامت این نقل و انتقال به خوبی جبران و ساماندهی میشد"[2].
ــــــــــــ
ارجاعات:
[1]. امین قضایی، نوشتار فیسبوکی با عنوان: چهار اسطوره درباره اسراییل.
[2]. "The Zionist leaders felt that the Jews' need for a country with empty spaces able to absorb future immigrants morally outweighed the rights of the indigenous Arabs - who were no different than their brothers across the Jordan or Litani and could relocate there with relative ease if the transfer was well compensated and well organized" (Benny Morris, Righteous Victims: A History of the Zionist-Arab Conflict (1881-2001), p. 140, VINTAGE BOOKS, 1999)
[3]. درباره دیدگاه برژینسکی اینجا مفصلا نوشتهایم.
✍️عدنان فلّاحی
https://t.me/AdnanFallahi