🔴 وحید یامینپور: سیدحسن یک رسانهٔ منحصر به فرد بود▪️وحید یامینپور، نویسندۀ کتاب «عربیکا» در گفتوگو با «فرهیختگان»:
🔻سال گذشته که من بیروت رفتم و یک هفته و شاید کمتر از ده روز از آغاز طوفان الاقصی گذشته بود به این نیت رفتم که بتوان آنجا کاری کرد. در کتاب خود نوشتم عامدانه با توصیه یکی از دوستان با پاسپورت معمولی رفتم که سفارت درگیر سفر من نشود. احساس میکردم لبنان در مرحله حساسی است و یک شور درونی بود که نمیتوانستم آن را نبینم و این در متن زندگی من قرار گرفته بود. جنگ که مستقیم به لبنان رسید قبل از شهادت سید حسن نصرالله، سه روز قبل از شهادت سید، من به هر جایی که میدانستم تماس میگرفتم تا امکانی فراهم شود و ما اعزام شویم.
🔻بنایی برای نوشتن این کتاب نداشتم. کتابی را شهریور ماه تمام کرده بودم و به ناشر داده بودم و ویراستاری آن تمام شده بود و طرح جلد و صفحهبندی و همه کارها تمام شده و قرار بود دی ماه منتشر شود. خیلی کتاب مهمی برای من بود.
🔻برای ما شمایل سیدحسن کاریزماتیک بود یعنی حتی پیش از 2000 برای کسانی که در فضای انقلابی بودند، حزبالله لبنان موضوع ویژهای بود و شخصیت سید حسن نصرالله شخصیت ویژهای دیده میشد. بنابراین واقعاً ما ذوق زده بودیم از اینکه میتوانستیم سید حسن نصرالله را ببینیم در عین حال که محاسن سید هنوز سیاه و جوان بود. با این وجود ما خیلی خوشحال بودیم که این دیدار اتفاق میافتد. شاید اولین مواجه من با بیروت و ضاحیه و لبنان این بود که تازه آنجا تماشا کردم و با چشم خود دیدم که حزبالله و سید حسن نصرالله در بیروت به عنوان یک کشور به بخشی از مردم آن کشور و فرهنگ آن کشور و سیاست آن کشور مربوط است و اینطور نیست که مثلا شما در خیابانهای تهران میروید، ممکن است در شمال غربی و جنوب غربی عکس رهبر انقلاب یا امام شهدا یا شهدا را ببینید و این یکپارچگی فرهنگی در فضای شهری سایه انداخته است. در بیروت اصلاً شاهد این نبودید و ممکن بود یک فردی به صورت توریستی به بیروت سفر کند و شاید سه روز در بیروت بتواند به عنوان گردشگر بچرخد و هیچگاه یک تصویر از سید نبیند یا از شهدای حزبالله هم تصویری نبیند. به نظرم این آغازی برای مطالعه جدیتر بود درباره اینکه حزبالله و جبهه مقاومت حقیقتاً در آنجا و در آن جغرافیا و متن سیاست چه جایگاهی دارند و مشکلات آنها چیست؟
🔻چه فارسی و چه غیرفارسی ارزشهای خبری اقتضائی دارد که نور را در جایی میتابانید که مسئله در آنجا وجود دارد و مهمترین مسئله در منطقه ما، مسئله جنگ، انفجار، ترور و امثال آن بوده است. ما معمولاً از این نقطه با فلسطین تماس پیدا کردیم حتی از خود فلسطین تصاویری را که در اینستاگرام مثلاً از کرانه باختری است، ببینید متحیر میشوید که این فلسطین است که چنین شهر و خیابانهایی دارد و برای زندگی جای دیگری است. چون ارزشهای اولیه این اقتضا را داشته که لحظه ترور را نشان دهد. رسانههای جریان اصلی با ما نیز این کار را میکنند. به عنوان مثال تصویری که ما از پاکستان داریم. ما نه با پاکستان دشمن هستیم و نه دشمنی داریم ولی تصویر یک ایرانی از پاکستان چیست؟
🔻به نظر میرسد کار رسانه و ژورنالیسم همیشه این است. شاید نشود انتظار داشت برای مخاطب عام فرصت این پیش بیاید که از فرصت پیچیدگیهای امر سیاست در لبنان بگویید و شاید حوصلهاش نشود. با این وجود اگر از من بپرسید که آیا ما گفتیم یا اهتمامی داشتیم؟ میگویم بله! خود من برخی از اطلاعاتی که درباره تاریخ سیاسی لبنان یا بافت جمعیتی لبنان لازم داشتم، از برخی از برنامههای تحلیلی و مستندهایی گرفتم که خود تلویزیون پخش میکرد. به طور مثال در ایام جنگ چند ماهه اخیر شبکه مستند، مستندهای بسیار خوبی درباره پیچیدگیهای امر سیاسی در لبنان، درباره گذشته لبنان، درباره جنگ داخلی لبنان، درباره شکلگیری تشکیلات حزبالله پخش کرده است.
متن کامل گفتوگوی عاطفه جعفری و حانیه قاسمیان را در سایت بخوانید@FarhikhteganOnline