کانال علمی افق رویداد


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
صفحه رسمی کانال افق رویداد
تاسیس ۲۰۱۵
کانال دیگر ما:
@ofoghroydad
گروه علمی افق رویداد برای بحث:
https://t.me/+ZTo2IFOLCChmZjc0
آرشیو مستند و کلیپ علمی و کتاب:
@ofoghclip

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


۱۲ فوریه روز داروین گرامی باد

چارلز داروین، زیست‌شناس و طبیعت‌شناس برجسته بریتانیایی، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌ها در تاریخ علم و نظریه‌های زیستی است. نظریه تحول انواع یا نظریه تکامل او، که در کتاب معروفش منشأ انواع در سال ۱۸۵۹ منتشر شد، باعث تحولی عمیق در درک بشر از فرآیندهای طبیعی و تکامل موجودات زنده گردید. امروز، در بسیاری از کشورهای جهان، روز ۱۲ فوریه به عنوان روز داروین شناخته می‌شود تا به یادآوری دستاوردهای علمی او و تاثیر آن‌ها بر علم و جامعه پرداخته شود.

۱۲ فوریه سال ۱۸۰۹، روز تولد چارلز داروین است. این تاریخ بهانه‌ای برای یادآوری دستاوردهای او در علم زیست‌شناسی و شناخت پیچیدگی‌های زندگی است. در این روز، محققان، دانشمندان و علاقه‌مندان به علم به بررسی و گرامیداشت دستاوردهای داروین می‌پردازند.

نظریه تکامل: نظریه تکامل که بر اساس انتخاب طبیعی بنا نهاده شده است، می‌گوید که موجودات زنده با گذر زمان، به دلیل تغییرات محیطی و رقابت برای بقا، ویژگی‌هایی را به ارث می‌برند که آن‌ها را برای زندگی در شرایط خاص محیطی مناسب‌تر می‌کند. این نظریه، که به‌طور خاص بر انتخاب طبیعی تأکید دارد، انقلابی در علوم زیستی ایجاد کرد و جایگاه انسان را در طبیعت بازتعریف کرد. طبق این نظریه، انسان‌ها و سایر موجودات زنده از اجداد مشترک با سایر گونه‌ها تکامل یافته‌اند و تغییرات تدریجی در گذر زمان باعث تنوع گونه‌ها می‌شود.

نظریه تکامل داروین، علاوه بر تأثیرات عمیق در علم زیست‌شناسی، در بسیاری از زمینه‌های دیگر نیز اثرگذار بوده است. در فلسفه، در زدودن دین‌ و‌ خرافات و انسان مرکزی، در روانشناسی و حتی جامعه‌شناسی، این نظریه بحث‌های گسترده‌ای را برانگیخته است. یکی از چالش‌های عمده‌ای که نظریه تکامل داروین در جامعه ایجاد کرد، بحث‌های مذهبی در خصوص آفرینش انسان و موجودات زنده بود. داروین برای همیشه دست خالق و یا دست الهی را از طبیعت و چگونگی موجودات زنده قطع کرد و نشان داد ما حاصل نیزوهای طبیعی کور و بی‌شعور طبیعت هستیم نه حاصل یک برنامه از قبل طراحی شده، هیچ هدف غایی وجود ندارد هیچ جهت نهایی وجود ندارد و موجودات زنده محصول آزمون و خطا هستند یعنی یک تصادفی ذاتی(بدون برنامه از قبل مشخص، بدون هدف غایی) بر تکامل یافتن موجودات زنده حاکم است.‌

در سطح علمی، نظریه داروین به رشد و توسعه شاخه‌های مختلف زیست‌شناسی مانند ژنتیک، اکولوژی، زیست‌شناسی تکاملی و مطالعات رفتاری کمک کرده است. همچنین، این نظریه پایه‌گذار بسیاری از تحقیقات امروزی در خصوص تنوع زیستی و تکامل گونه‌ها در مقیاس جهانی است.
روز داروین و نقش آن در آموزش و ترویج علم:

روز داروین، علاوه بر گرامیداشت دستاوردهای علمی این دانشمند بزرگ، فرصتی برای آگاهی‌بخشی به عموم مردم درباره علم تکامل و اهمیت آن در درک بهتر دنیای طبیعی است. این روز به پژوهشگران و علاقه‌مندان این فرصت را می‌دهد تا به بازنگری و تعمق در آثار داروین بپردازند و تأثیرات آن بر علم امروز را مورد بررسی قرار دهند.

چارلز داروین، با ارائه نظریه تکامل، نه تنها چشم‌انداز ما را نسبت به دنیای طبیعی تغییر داد بلکه تفکر انسان در مورد جایگاه خود در جهان را متحول کرد. روز داروین، فرصتی برای بازنگری در دستاوردهای علمی او و اهمیت نظریه تکامل در دنیای امروز است. این روز به ما یادآوری می‌کند که علم هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود و همیشه در حال پیشرفت است.

همچنین در اینجا همه مستند ها و کلیپ های زیرنویس و دوبله در زمینه تکامل را خواهید یافت.

کتابهایی در زمینه تکامل

تکامل و خلقت گرایی

سام آریامنش

🦜 @ofoghroydadd


کشف جواهرات طلایی با طراحی‌های شیر و پلنگ در گورهایی ۲۴۰۰ ساله در قزاقستان

این جواهرات بخشی از آثار به دست آمده از تپه‌های دفن سرمتیان (یک قوم سوارکار باستانی ایرانی تبار با زبانهای ایرانی بریتانیکا، ویکی پدیا) است. یافته‌ها نشان می‌دهند که این منطقه در گذشته قلب سرزمین سرمتی‌ها بوده است. در مجموع، بیش از ۱۰۰ قطعه جواهرات طلا و ۱۰۰۰ اثر باستانی دیگر یافت شده است. این یافته‌ها نشان می‌دهند که دفن‌شدگان افراد ثروتمند یا حتی "سلطنتی" بوده‌اند.

این جواهرات و سلاح‌های طلایی چشمگیر ساخته شده توسط عشایر سرمتی از سه گوردخمه در قزاقستان که مربوط به قرن پنجم قبل از میلاد است، یافته شده است.

این یافته‌ها نشان می دهد که منطقه غربی آتیراو، درست در شمال دریای کاسپین، زمانی مرکز سرمتی ها بوده است.

باستان شناس Marat Kassenov که رهبری کاوش ها را بر عهده داشت، در بیانیه ای ترجمه شده گفت که دانشمندان زمانی آتیراو را در لبه های سرزمین های سرمتیان می دانستند اما یافته‌های تازه نشان می دهد که در واقع نزدیک مرکز آنها بوده است.

اکنون بیش از ۱۰۰۰ اثر باستانی از گوردخمه های منطقه به دست آمده است و حدود ۱۰۰ مورد از آنها زیورآلات طلا و جواهرات به سبک "حیوانی" سرمتی بود.  کاسنوف گفت: "تصاویر شکارچیانی که در آن زمان در منطقه زندگی می کردند - پلنگ، گراز وحشی، ببر - روی اشیای یافت شده قابل مشاهده است."

🕊 @ofoghroydadd

Livescience


شانس برخورد سیارک Y موسوم به YR4 2024 دو برابر شد


در دسامبر ۲۰۲۴، سیارکی به نام 2024 YR4 کشف شد که قطر آن بین ۴۰ تا ۹۰ متر تخمین زده می‌شود. بر اساس مشاهدات اولیه، احتمال برخورد این سیارک با زمین در ۲۲ دسامبر ۲۰۳۲ حدود ۱٪ برآورد شده بود، اما با داده‌های جدید، این احتمال به ۲.۳٪ افزایش یافته است. این سیارک در مقیاس تورینو در سطح ۳ قرار دارد که نشان‌دهنده نیاز به توجه بیشتر است. با این حال، دانشمندان تأکید می‌کنند که این احتمال همچنان پایین است و رصدهای بیشتر برای تعیین مسیر دقیق آن ضروری است. در صورت برخورد، این سیارک می‌تواند خسارات قابل توجهی در مقیاس محلی ایجاد کند، اما تهدیدی برای انقراض جهانی محسوب نمی‌شود. برنامه‌های دفاع سیاره‌ای بین‌المللی در حال حاضر فعال شده‌اند تا این سیارک را به دقت زیر نظر داشته باشند و در صورت لزوم، اقدامات لازم را انجام دهند.

🚀 @ofoghroydadd

برای اطلاعات بیشتر به بخش دفاع سیاره‌ای ناسا رجوع کنید

منبع


آیا جهان در همه جا یکسان رفتار می کند؟  «عدسی گرانشی ضعیف» می تواند پاسخی ارائه دهد


پژوهشی که در مجله کیهان‌شناسی و فیزیک اختر ذرات (JCAP) منتشر شده است، روشی را برای آزمایش فرض همگنی و همسانگردی کیهانی، معروف به اصل کیهانی، با استفاده از عدسی‌های گرانشی ضعیف - یک اثر اعوجاج نوری توصیف‌شده توسط نسبیت عام - در تصاویر نجومی جدید جمع‌آوری‌شده توسط رصدگران فضایی ارائه می‌کند.


چرا این مهم است؟

یافتن شواهدی از ناهنجاری ها در اصل کیهان شناسی می تواند پیامدهای عمیقی برای درک فعلی ما از جهان داشته باشد.

جیمز آدام، اخترفیزیکدان در دانشگاه کیپ غربی، کیپ تاون، آفریقای جنوبی و نویسنده اصلی مقاله جدید، توضیح می دهد: اصل کیهان شناسی مانند یک نوع بیانیه نهایی فروتنانه است.
بر اساس اصل کیهان شناسی، نه تنها ما در مرکز جهان نیستیم، بلکه اصلا جهان یک مرکز واقعی ندارد.


یک فرض دیگر، مشابه اما متمایز و مستقل از همگنی، این است که جهان همسانگرد است، به این معنی که هیچ جهت ترجیحی ندارد.  این مفروضات زیربنای مدل استاندارد کیهان شناسی، چارچوب نظری مورد استفاده برای توضیح منشاء، تکامل و وضعیت فعلی جهان است.  این در حال حاضر قوی ترین و سازگارترین مدل است که توسط مشاهدات علمی متعدد تأیید شده است، اگرچه هنوز کامل نیست.

در واقع، برخی از مشاهدات کیهان‌شناسی اخیر نشان می‌دهند که در مقیاس‌های بسیار بزرگ، ممکن است ناهمسانگردی‌هایی وجود داشته باشد - تغییراتی در ساختار جهان که پیش‌فرض همسانگردی را به چالش می‌کشد.

این ناهنجاری‌ها با استفاده از روش‌های مختلف شناسایی شده‌اند که شامل اندازه‌گیری‌های متناقض نرخ انبساط جهان، مطالعات تابش پس‌زمینه مایکروویو کیهانی، و ناسازگاری‌های مختلف در داده‌های کیهانی است.  با این حال، این مشاهدات هنوز قطعی نیستند.

برای رد خطاهای اندازه گیری، داده های بیشتری باید با استفاده از روش های مستقل جمع آوری شود.  اگر چندین تکنیک ناهنجاری‌های یکسان را تأیید کنند، رد کردن وجود آنها بسیار دشوارتر می‌شود.

پژوهش جدید که توسط آدام و همکارانش در JCAP منتشر شد، روش جدیدی را برای آزمایش همسانگردی جهان با استفاده از مشاهدات ابزارهایی مانند اقلیدس ایجاد کرد. اقلیدس یک تلسکوپ فضایی ESA است که در سال ۲۰۲۳ به فضا پرتاب شد و به تازگی شروع به تولید تصاویری از کیهان با قدرت، دقت و وضوح بی سابقه کرده است.

آدام می‌گوید: «ما یک روش متفاوت برای محدود کردن ناهمسانگردی را بررسی کردیم که شامل به اصطلاح «عدسی‌های گرانشی ضعیف» بود. عدسی ضعیف به این دلیل رخ می دهد که ماده بین ما و یک کهکشان دور نور کهکشان را کمی خم می کند و شکل ظاهری آن را تغییر می دهد.  این نوع خاص از اعوجاج می تواند آشکار کند که آیا ناهمسانگردی در جهان وجود دارد یا خیر.

در واقع، تجزیه و تحلیل داده‌های عدسی ضعیف به دانشمندان اجازه می‌دهد سیگنال را به دو بخش جدا کنند: برش حالت E، که از توزیع ماده در یک جهان همسانگرد و همگن ایجاد می‌شود، و برش حالت B، که معمولاً بسیار ضعیف است و نباید در مقیاس‌های بزرگ در یک جهان همسانگرد ظاهر شود.

مشاهده ساده حالت‌های B در مقیاس‌های بزرگ برای تأیید ناهمسانگردی‌ها کافی نیست، زیرا این سیگنال‌ها بسیار ضعیف هستند و می‌توانند ناشی از خطاهای اندازه‌گیری یا اثرات ثانویه باشند.

اگر ناهمسانگردی واقعی باشد، بر هر دو حالت E و B به روشی غیرمستقل تأثیر می‌گذارد و یک همبستگی بین دو سیگنال ایجاد می‌کند. تنها اگر داده‌های اقلیدس همبستگی قابل‌توجهی را بین حالت‌های E و B نشان دهد، آنگاه این انبساط ناهمسانگرد جهان را نشان می‌دهد.

🟠 گام بعدی و پیامدهای احتمالی

در پژوهش خود، آدام و همکارانش اثرات یک انبساط جهان ناهمسانگرد را بر روی یک کامپیوتر شبیه سازی کردند و مدلی را توسعه دادند که توضیح می دهد چگونه انحراف از همسانگردی «سیگنال عدسی ضعیف» را تغییر می دهد.

آنها سپس همبستگی متقاطع E-B را محاسبه کردند تا نشان دهند که یک جهان ناهمسانگرد می تواند همبستگی بین دو سیگنال ایجاد کند و مدل خود را در داده های اقلیدس آینده اعمال کردند و نشان دادند که این مشاهدات به اندازه کافی دقیق برای تشخیص ناهمسانگردی های بالقوه خواهند بود.

اقلیدس در حال حاضر شروع به ارائه داده های مفید برای این تحلیل ها کرده است و رصدخانه های جدید به زودی آنلاین خواهند شد.  اکنون که آنها متدولوژی مناسبی را توسعه داده اند، آدام و همکارانش قصد دارند آن را روی داده های واقعی اعمال کنند.

آدام توضیح می‌دهد: "وقتی کار خود را چهار بار بررسی کردید، باید به طور جدی در نظر بگیرید که آیا این فرض اساسی واقعاً درست است یا خیر؛ یا شاید هرگز درست نبوده است."

اگر این ناهنجاری ها تایید شوند، فصل جدیدی در کیهان شناسی باز خواهد شد.

منتظر نتایج آزمایشات می‌مانیم

سام آریامنش
🗣 @ofoghroydadd
🗣 Phys
🟡مقاله اصلی

1.3k 0 11 15 11

تصمیم اضطراری تلسکوپ جیمز وب

تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) تصمیم گرفته است در یک اقدام اضطراری، سیارک 2024 YR4 را که احتمال برخورد با زمین در دسامبر ۲۰۳۲ را دارد، مورد مطالعه قرار دهد. این سیارک در دسامبر ۲۰۲۴ کشف شد و اندازه آن حدود ۵۵ متر تخمین زده می‌شود، اما این اندازه‌گیری‌ها دقیق نیستند و ممکن است اندازه واقعی آن بین ۴۰ تا ۹۰ متر باشد. تعیین دقیق اندازه سیارک برای ارزیابی میزان تهدید آن بسیار مهم است. تلسکوپ جیمز وب با استفاده از ابزارهای فروسرخ خود، در ماه‌های مارس و مه ۲۰۲۵، این سیارک را مشاهده خواهد کرد تا اندازه و ترکیب سطح آن را با دقت بیشتری تعیین کند. این مشاهدات به دانشمندان کمک می‌کند تا مسیر حرکت سیارک را با دقت بیشتری محاسبه کرده و احتمال برخورد آن با زمین را ارزیابی کنند.

🌐 @ofoghroydadd

🟠 ESA

گزارش اصلی:

شاید یک سیارک شهر‌کُش در سال ۲۰۳۲ به زمین برخورد کند، اما احتمالش ناچیز است؛ ۱.۳٪ 👆


پژوهشی ژنتیکی تغییراتی را که تکامل مغز انسان را شکل داده است روشن می کند

پژوهشی جدید از دانشگاه ییل به بررسی تغییرات ژنتیکی پرداخته است که در تکامل مغز انسان نقش داشته‌اند. تمرکز این تحقیق بر روی نواحی تسریع‌شده انسانی (HARs) بوده است؛ این نواحی به‌عنوان سوئیچ‌های ژنتیکی عمل می‌کنند که زمان، مکان و میزان بیان ژن‌ها را در طول تکامل تنظیم می‌کنند. برخلاف تحقیقات پیشین که فرض می‌کردند HARs ممکن است ژن‌های متفاوتی را در انسان‌ها نسبت به شامپانزه‌ها کنترل کنند، یافته‌های جدید نشان می‌دهند که HARs بیان ژن‌های مشترک بین انسان و شامپانزه را تنظیم می‌کنند و بر نحوه تولد، توسعه و ارتباط نورون‌ها تأثیر می‌گذارند. این مطالعه با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته، تعامل HARs با ژن‌ها در سلول‌های بنیادی عصبی انسان را ردیابی کرده و توانسته است اهداف ژنی تقریباً تمامی HARها را شناسایی کند. این یافته‌ها به درک بهتر از چگونگی تغییرات ژنتیکی در طول تکامل انسان کمک می‌کند و نشان می‌دهد که HARها عمدتاً ژن‌های مرتبط با توسعه مغز را در هر دو گونه تنظیم می‌کنند، اما سطوح بیان ژن‌ها را در انسان‌ها به‌طور متفاوتی تنظیم می‌کنند. این موضوع نشان می‌دهد که تغییرات تکاملی در عملکرد مغز با اصلاح خروجی مسیرهای ژنتیکی موجود، به‌جای ایجاد مسیرهای جدید، به وجود آمده‌اند.

https://dx.doi.org/10.1016/j.cell.2025.01.007

⭐️ @ofoghroydadd


👿 عامل تاریک شخصیت (D-Factor) چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

عامل D، یا عامل تاریک شخصیت (Dark Factor of Personality)، مفهومی است که در سال ۲۰۱۸ توسط پژوهشگران معرفی شد. این عامل نشان‌دهنده‌ی یک ریشه‌ی مشترک برای تمام ویژگی‌های تاریک شخصیت انسان است، از جمله:

روان‌پریشی (Psychopathy): عدم همدلی، بی‌رحمی، و نادیده گرفتن حقوق دیگران.

خودشیفتگی (Narcissism): خودبزرگ‌بینی، احساس برتری بر دیگران، و نیاز به تحسین.

ماکیاولیسم (Machiavellianism): فریبکاری، دستکاری دیگران برای رسیدن به منافع شخصی.

سادیسم (Sadism): لذت بردن از آسیب رساندن به دیگران.

خودخواهی (Egoism): تمرکز افراطی بر منافع شخصی، بدون توجه به دیگران.

کینه‌توزی (Spitefulness): تمایل به آسیب زدن به دیگران حتی اگر خود فرد هم آسیب ببیند.

استحقاق‌گرایی (Entitlement): باور به اینکه فرد سزاوار رفتار ویژه و امتیازات خاص است.

ویژگی‌های عامل D

۱. توجیه رفتارهای غیراخلاقی: افراد با عامل D بالا، رفتارهای نادرست خود را توجیه می‌کنند و آن‌ها را طبیعی یا حتی ضروری می‌دانند.

۲. نداشتن همدلی: این افراد کمتر به احساسات و نیازهای دیگران اهمیت می‌دهند.

۳. تمرکز بر خود و منافع شخصی: آن‌ها بیشتر به دنبال پیشرفت خودشان هستند، حتی به قیمت آسیب زدن به دیگران.

۴. عدم احساس گناه: آن‌ها معمولاً از رفتارهای نادرست خود احساس پشیمانی نمی‌کنند.

۵. رفتارهای خطرناک: افراد با عامل D بالا، احتمال بیشتری دارند که دروغ بگویند، تقلب کنند، و قوانین را زیر پا بگذارند.

عامل D کجاست؟

از نظر زیستی، هنوز محل دقیق عامل D در مغز مشخص نشده، اما احتمالاً به عملکرد آمیگدالا (که در پردازش احساسات نقش دارد) و قشر پیش‌پیشانی (که در کنترل رفتارهای اجتماعی مؤثر است) مربوط می‌شود.
از نظر روان‌شناسی، عامل D یک الگوی فکری و رفتاری است که در افراد مختلف شدت‌های متفاوتی دارد. برخی افراد مقدار کمی از این ویژگی‌ها را دارند، اما در بعضی‌ها این ویژگی‌ها بسیار قوی و خطرناک هستند.

عامل D را می‌توان ریشه‌ی اصلی تمام ویژگی‌های تاریک شخصیت دانست. این مفهوم می‌تواند به درک بهتر رفتارهای غیراخلاقی و پیش‌بینی خطرات اجتماعی کمک کند.

😈 @ofoghroydadd

https://dx.doi.org/10.1037/rev0000111

2.8k 0 140 5 42

این ویژگی هم که برای انسان منحصر‌به‌فرد فرض می‌شد به چالش کشیده شد

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که بونوبوها (نخستی‌های نزدیک به انسان) قادرند تشخیص دهند که دیگران چه اطلاعاتی را نمی‌دانند و برای ارائه آن اطلاعات، انگیزه دارند. در این تحقیق، سه بونوبوی نر در بازی‌ای شرکت کردند که در آن خوراکی‌هایی زیر فنجان‌ها پنهان می‌شد؛ گاهی اوقات پژوهشگر می‌دانست خوراکی کجاست و گاهی نه. نتایج نشان داد بونوبوها زمانی که پژوهشگر از محل خوراکی بی‌اطلاع بود، بیشتر و سریع‌تر به سمت فنجان حاوی خوراکی اشاره می‌کردند. این رفتار نشان می‌دهد که بونوبوها می‌توانند درک کنند که دیگران چه می‌دانند و چه نمی‌دانند و بر اساس آن عمل کنند. این توانایی که به آن "نظریه ذهن" گفته می‌شود، پیش‌تر به‌عنوان ویژگی منحصربه‌فرد انسان‌ها در نظر گرفته می‌شد، اما این مطالعه نشان می‌دهد که بونوبوها نیز از این ظرفیت برخوردارند.

@ofoghroydadd

🤩 PNAS


اخترشناسان به‌تازگی بزرگ‌ترین ساختار شناخته‌شده در کیهان را کشف کرده‌اند که به نام  کیپو (Quipu) نام‌گذاری شده است. این ابرساختار با طولی بیش از ۱.۳ میلیارد سال نوری و جرمی معادل ۲۰۰ کوادریلیون برابر جرم خورشید، شامل گروه‌ها و خوشه‌های کهکشانی متعددی است. نام کیپو از سیستم ثبت اطلاعات اینکاها الهام گرفته شده است، زیرا این ابرساختار شبیه به رشته‌های درهم‌تنیده‌ای است که در کیپوها استفاده می‌شد. مطالعه این ابرساختارها می‌تواند به درک بهتر تکامل کهکشان‌ها و بهبود مدل‌های کیهان‌شناسی کمک کند. توزیع کهکشانی نامتعارف هم دارد؛ برخلاف بیشتر خوشه‌های کهکشانی که توزیع یکنواخت‌تری دارند، این ابرساختار دارای بخش‌هایی با تراکم متفاوت کهکشان‌ها است.

🩵 @ofoghroydad

منبع

2k 0 19 8 25

اطلس واژن

دانشمندان در حال ایجاد یک اطلس جامع از میکروبیوم واژن هستند که شامل باکتری‌ها، قارچ‌ها، آرکئاها و ویروس‌ها می‌شود(عجب دنیای پیچیده‌ای!). تغییرات در ترکیب این میکروارگانیسم‌ها با شرایطی مانند عفونت‌های دستگاه ادراری، ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)، عوارض بارداری و بیماری‌های مزمن مرتبط است. تحقیقات قبلی عمدتاً بر جمعیت‌های خاص در کشورهای با درآمد بالا متمرکز بوده و ممکن است نمایانگر تنوع جهانی نباشد. به عنوان مثال، پژوهشی در سال ۲۰۱۰ پنج پروفایل میکروبی مختلف را در زنان آمریکای شمالی شناسایی کرد، اما پژوهش‌های بعدی نشان داده‌اند که این دسته‌بندی‌ها در سایر مناطق جهان ممکن است متفاوت باشد. بنابراین، نیاز به پژوهش‌های بیشتر در مناطق مختلف جهان برای درک بهتر تنوع و عملکرد میکروبیوم واژن وجود دارد.

👆 @ofoghroydad

🔒 Livescience


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
به لطف ارتقاء نرم افزار ردیابی حرکت با هوش مصنوعی، روبات های انسان نما را تماشا کنید که به طور یکپارچه با انسان ها والس می کنند.

👆 @ofoghroydadd

مطالعه این گزارش به انگلیسی


پژوهشی درباره شبیه سازی پیامد برخورد بنو به زمین

ناسا میگوید احتمال دارد در سال ۲۱۸۲ سیارک بنو به زمین برخورد کند. این برخورد احتمالی، چه پیامدی خواهد داشت؟

دانشمندان با شبیه‌سازی برخورد سیارک بنو با زمین در سپتامبر ۲۱۸۲ میلادی، پیامد احتمالی چنین رویدادی را بررسی کرده‌اند. با اینکه احتمال این برخورد تنها ۰.۰۴ درصد (۱ در ۲۷۰۰) است، نتایج شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهد که پیامدهای آن می‌تواند بسیار جدی باشد.

در این شبیه‌سازی، برخورد سیارکی به قطر ۵۰۰ متر منجر به انتشار ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تن غبار به استراتوسفر می‌شود که این امر باعث تغییرات قابل توجهی در آب‌وهوا، شیمی جو و فتوسنتز جهانی خواهد شد.

به‌طور خاص، دمای میانگین جهانی تا ۴ درجه سانتی‌گراد کاهش یافته و میزان بارش جهانی تا ۱۵ درصد کاهش می‌یابد. همچنین، کاهش ۳۲ درصدی در لایه اوزون مشاهده می‌شود که می‌تواند تأثیرات منفی بر حیات گیاهی داشته باشد.
این تغییرات منجر به کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی در فتوسنتز اکوسیستم‌های زمینی و دریایی می‌شود که می‌تواند امنیت غذایی جهانی را به خطر بیندازد. با این حال، شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهند که جلبک‌های دریایی، به‌ویژه دیاتوم‌ها، ممکن است به دلیل افزایش آهن در آب‌ها پس از برخورد، سریع‌تر بازیابی شوند و حتی رشد بیشتری نسبت به شرایط عادی داشته باشند.

این پژوهش مهم است؛ اهمیت برنامه‌ریزی و آمادگی برای چنین رویدادهای نادر اما فاجعه‌باری پژوهشی مهم است برای اینکه بتوان تأثیرات آن را به حداقل رساند.

🌎 @ofoghroydad

Science Advances.


آیا اپی ژنتیک نظریه‌ی کنار‌گذاشته‌ شده‌ی لامارک را تایید کرده است؟

خیر؛
اپی ژنتیک تنها نشان داده برخی از جنبه های ایده لامارک درست است.
لامارک میگفت هر تغییری که والدین در طول زندگی کسب میکنند به فرزند منتقل میشود. اما همه تغییرات فنوتیپی به فرزندان منتقل نمیشوند‌. درواقع  عوامل محیطی می‌توانند از طریق مکانیسم‌های اپی‌ژنتیک بر بیان ژن‌ها تأثیر بگذارند و این تغییرات در «برخی موارد» به نسل‌های بعدی منتقل می‌شود. اپی ژنتیک برخی از جنبه های ایده لامارک را تایید کرده، اکثرا را خیر و اساس ایده لامارک را نیز تایید نکرده است. نظریه داروینی و نئوداروینی هنوز بنیان تکامل هستند(اساس زیست‌شناسی تکاملی مدرن هستند).

نظریه لامارک (به ارث رسیدن ویژگی‌های اکتسابی) ادعا می‌کرد که تغییرات به‌دست‌آمده در طول زندگی یک موجود زنده (مثلاً بزرگ شدن عضلات یک فرد ورزشکار) به نسل بعد منتقل می‌شوند. این نظریه بعداً با ظهور ژنتیک مدرن و نظریه تکامل داروین کنار گذاشته شد، زیرا ثابت شد که صفات به‌دست‌آمده عموماً در DNA کد نمی‌شوند و بنابراین قابل‌انتقال نیستند.

اپی‌ژنتیک نشان داده که محیط می‌تواند بیان ژن‌ها را تغییر دهد و گاهی این تغییرات را به نسل بعد منتقل کند، اما:

نخست این تغییرات معمولاً دائمی نیستند و طی چند نسل از بین می‌روند دوم اینکه اپی‌ژنتیک برخلاف لامارک، بیشتر در سطح تنظیم ژنی عمل می‌کند، نه در ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار ژنتیکی؛  سوم اینکه این پدیده استثنایی است و قاعده‌ی اصلی وراثت همچنان همانند ژنتیک داروینی باقی می‌ماند.

بنابراین، اگرچه اپی‌ژنتیک برخی از ایده‌ها یا جنبه های لامارک را تا حدی معتبر جلوه داده، اما نظریه او و ایده اصلی او را به‌طور کامل تأیید نمی‌کند.

گردآوری سام آریامنش

⭐️ @ofoghroydad

منابع:

Epigenetic inheritance and evolution: a historian's perspective

این مقاله به بررسی علاقهٔ رو به رشد به اپی‌ژنتیک در زمینهٔ نظریهٔ تکامل از دیدگاه تاریخی می‌پردازد و تفاوت‌های بین اپی‌ژنتیک مدرن و لامارکیسم را تحلیل می‌کند.

Epigenetics, Darwin, and Lamarck

این مقاله به بررسی رابطهٔ بین اپی‌ژنتیک، داروینیسم و لامارکیسم می‌پردازد و استدلال می‌کند که در نظر گرفتن اپی‌ژنتیک محیطی مدرن به‌عنوان نئو-لامارکیسم مفید نیست و می‌تواند گمراه‌کننده باشد.


این را باید خیلی وقت پیش میگفتم ؛
چندین نوع پست در کانال فرستاده شده و میشود؛

پستهای تحلیلی
پستهای آموزشی
پستهای خبری و غیره

چه نویسنده و مترجم خودم باشم یا نه، شما نباید تصور کنید الزاما هر پستی که اینجا ارسال میشود باور شخص من نیز هست، یعنی من هم به آن باور دارم!  نه.

کانال الزاما حول باور من نمی‌چرخد.

مثلا من در مورد مفهوم «همه جان انگاری» هم پست گذاشته ام. مشخصا من به این باور ندارم، بلکه پست گذاشته‌ام تا با این مفهوم نیز آشنا شوید و بدانید این باور یا فلسفه از کجا آمده و چه میگوید نه اینکه باور خودم هست و در حال ترویجش هستم!

مطمئنم با شناختی که از من کسب کرده اید به راحتی باید بتوانید تشخیص دهید که من حداقل به کدام مفاهیم باور ندارم.
مثال دیگر اینکه خب من به تکامل باور دارم و از سرسخت ترین مدافعان این نظریه علمی هستم، به دلایل بسیار. ولی وقتی یک تحقیق کاملا نوپا و جدید در زمینه تکامل میگذارم که صرفا حدس و گمان است، شما نباید تصور کنید پس این باور سام نیز هست‌.

من به تحقیقات جدید باور ندارم؛ پس اگر نقدشان کردید و اگر مخالف شما بودم در دفاع اصلا اصرار نمیکنم. فقط یک تحقیق جدید است، دفاع جانانه و اصرار نمیخواهد.
نمونه‌اش همین پست ریپلی شده؛ من اصلا به این باور ندارم. پست گذاشته ام تا با این تحقیق جدید ریاضیاتی(و شبیه سازی) که کم هم اشکال ندارد آشنا شوید، که آقا همچین ایده ای هم هست.

• من به علم تثبیت شده باور دارم.
اینجا مخالف را به صلیب میکشم؛ با نوشتن البته. چون علم تثبیت شده همان اصول علمی و نظریه های علمی و حقایق علمی هستند(ابطال پذیرند ولی نه در تلگرام). متاسفانه شخصا نمیتوانم تحمل کنم کسی بیاید بگوید نسبیت عام مزخرف است و مردود شده است یا تکامل را دانشمندان رد کردند! یا مکانیک کوانتومی که خیلی وقت است مردود شده است! یا سلول ها آگاهی دارند‌.. و از این دست حرفها و ادعا و باورهای عجیبی که شبه علمی یا ضد علمی هستند. جلوی شبه علم و ضد علم می ایستم و اصرار میکنم و کاسه صبری هم دارم.


سام آریامنش

@ofoghroydadd

2.5k 0 14 13 50

نور در ۳۷ بعد

در مقاله‌ای تازه، آزمایشی کوانتومی انجام شده که نشان می‌دهد نور می‌تواند در ده‌ها بُعد وجود داشته باشد. محققان دانشگاه علم و فناوری چین با استفاده از یک پردازنده فوتونی مبتنی بر فیبر نوری، پارادوکسی به نام گرینبرگر-هورن-زیلینگر (GHZ) را مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها با اندازه‌گیری یک پالس نور در ۳۷ بُعد، نشان دادند که رفتار نور در این ابعاد فراتر از درک شهودی ماست و قوانین واقع‌گرایی محلی را نقض می‌کند. این یافته‌ها می‌تواند به درک عمیق‌تری از مکانیک کوانتومی و توسعه فناوری‌های کوانتومی در آینده کمک کند.

واقع‌گرایی محلی (Local Realism) یکی از مفاهیم بنیادی در فیزیک کلاسیک است که این دو اصل را شامل می‌شود:

۱. واقع‌گرایی (Realism):

اشیا دارای ویژگی‌های مشخص و مستقل از مشاهده‌کننده هستند. به‌عبارت‌دیگر، یک ذره (مثلاً الکترون) دارای ویژگی‌هایی مثل اسپین یا قطبیدگی است، حتی اگر اندازه‌گیری نشود(اندازه‌گیری الزاما یک کار انسانی نیست).



۲. محلی بودن (Locality):

یعنی اطلاعات نمی‌تواند سریع‌تر از سرعت نور منتقل شود. یعنی اگر دو ذره از هم جدا باشند، تغییر در یکی نباید بلافاصله روی دیگری تأثیر بگذارد، مگر اینکه اطلاعاتی بین آن‌ها با سرعت محدود نور ردوبدل شده باشد.

در واقع‌گرایی، فرض بر این است که ویژگی‌های یک سیستم فیزیکی، مستقل از مشاهده‌گر و عمل اندازه‌گیری، همیشه وجود دارند. یعنی مثلاً اگر یک الکترون دارای اسپین بالا باشد، این ویژگی از قبل وجود دارد، چه کسی یا چیزی آن را اندازه‌گیری کند یا نه.

اما در مکانیک کوانتومی، آزمایش‌ها نشان داده‌اند که وضعیت یک ذره قبل از اندازه‌گیری، تعریف‌شده نیست بلکه در حالت برهم‌نهی قرار دارد. یعنی وقتی مشاهده‌گر (یا هر سیستم اندازه‌گیر) وارد عمل می‌شود، خود عمل مشاهده، حالت سیستم را مشخص می‌کند.

مشاهده‌گر الزاما یک موجود زنده نیست. هر سیستمی که بتواند برهم‌نهی کوانتومی را تخریب کند و باعث فروریزش تابع موج شود، به‌عنوان یک مشاهده‌گر عمل کرده است.

هر تعامل فیزیکی که اطلاعاتی از یک سیستم کوانتومی استخراج کند، به نوعی اندازه‌گیری محسوب می‌شود.

این تعامل می‌تواند توسط یک دستگاه آزمایشگاهی، یک ذره دیگر، یا حتی میدان‌های محیطی صورت بگیرد.

مهم‌ترین ویژگی مشاهده‌گر این است که باعث شود سیستم از یک حالت برهم‌نهی (superposition) به یک مقدار مشخص سقوط کند.


مثال‌هایی از مشاهده‌گر در سیستم‌های غیرزنده:

یک فوتون که به یک الکترون برخورد می‌کند:

اگر فوتونی به الکترون برخورد کند و از مسیر آن اطلاعاتی کسب شود، تابع موج الکترون فرو‌می‌ریزد.

یک آشکارساز کوانتومی:

دستگاه‌هایی که برای ثبت عبور یا عدم عبور ذرات کوانتومی استفاده می‌شوند، خودشان مشاهده‌گر محسوب می‌شوند.

محیط اطراف:

اگر یک سیستم کوانتومی با محیط خود برهم‌کنش داشته باشد (مثلاً با گازهای اطراف)، این تعامل می‌تواند باعث اندازه‌گیری و از بین رفتن برهم‌نهی شود.

شبکیه چشم انسان هم می‌تواند یک مشاهده‌گر باشد، اما نه به این دلیل که آگاهی دارد، بلکه به این دلیل که یک سیستم فیزیکی است که می‌تواند فوتون‌ها را جذب کند و اطلاعات آن‌ها را ثبت کند.

چرا شبکیه میتواند یک مشاهده‌گر محسوب می‌شود؟

برهم‌کنش با فوتون‌ها:

وقتی یک فوتون به سلول‌های گیرنده نور در شبکیه (مثل استوانه‌ای‌ها و مخروطی‌ها) برخورد می‌کند، یک واکنش شیمیایی ایجاد می‌شود که اطلاعات فوتون را استخراج می‌کند.

این فرآیند به نوعی اندازه‌گیری محسوب می‌شود، چون فوتون دیگر در حالت برهم‌نهی نیست، بلکه جذب شده و اثرش در سیستم ثبت شده است.

ثبت اطلاعات کوانتومی:

همان‌طور که یک حسگر دوربین یا یک آشکارساز فوتون می‌تواند اطلاعات یک فوتون را بگیرد و باعث فروپاشی تابع موج شود، شبکیه هم همین کار را انجام می‌دهد.

بنابراین فریب واژه مشاهده گر را نخوریم و باعث نشود که تصور کنیم مشاهده گر حتما یک موجود زنده است.

آگاهی انسان چطور؟ آیا خود آگاهی انسان نقشی دارد؟

خیر، ثبت اطلاعات توسط شبکیه به‌تنهایی برای فروپاشی تابع موج کافی است، و آگاهی انسان نیازی نیست. قبل از اینکه مغز تصویر را پردازش کند، فروپاشی تابع موج در سطح گیرنده‌های شبکیه رخ داده است.
بنابراین، شبکیه چشم یک مشاهده‌گر فیزیکی است، اما خود آگاهی انسان در فرایند فروپاشی تابع موج نقشی ندارد.

ارتباط اینها با آزمایش تازه «نور در ۳۷ بعد»

در این پژوهش، دانشمندان از حالت‌های کوانتومی نور استفاده کردند تا نشان دهند که وقتی اندازه‌گیری انجام می‌شود، نتیجه به‌گونه‌ای است که انگار اطلاعات بین حالت‌های مختلف کوانتومی در یک فضای چندبعدی منتقل شده است، بدون رعایت واقع‌گرایی محلی. این موضوع به‌نوعی ادامه آزمایش‌های بل محسوب می‌شود که نشان می‌دهند طبیعت در سطح کوانتومی برخلاف شهود ما عمل می‌کند.

سام آریامنش

🤔 @ofoghroydadd

مقاله اصلی


آنتروپی در دنیای کوانتومی هم کار می‌کنند

نتایج یک پژوهش تازه نشان می‌دهد که قوانین آنتروپی در دنیای کوانتومی نیز کار می‌کنند. در واقع فیزیک کوانتومی نیز از قانون دوم ترمودینامیک مستثنی نیست. همچنین دارای هرج و مرج و بی‌نظمی، اما از نوعی دیگر است.

طبق قانون دوم ترمودینامیک، آنتروپی یک سامانه بسته به مرور زمان افزایش می‌یابد. همه چیز در اطراف ما از این قانون پیروی می‌کند. به عنوان مثال، ذوب شدن یخ، آشفتگی اتاق، سرد شدن قهوه داغ و پیری، همه نمونه‌هایی از افزایش آنتروپی در طول زمان هستند.

آنتروپی (entropy) مفهومی علمی و همچنین یک خاصیت فیزیکی غیر قابل اندازه‌گیری است که در عادی‌ترین حالت با حالت اختلال، تصادفی بودن و عدم قطعیت مرتبط است.
به عبارتی، آنتروپیِ یک سامانه‌ فیزیکی، کمترین تعداد ذراتی است که برای تعریف صحیح حالت دقیق سامانه نیاز است. آنتروپی نماینده تصادفی بودن مولکول‌ها است و در واقع ویژگی‌های یک سامانه را تعریف می‌کند.

دانشمندان تا پیش از این معتقد بودند که فیزیک کوانتومی از این قانون مستثنی است. به این دلیل که حدود ۹۰ سال پیش، ریاضیدانی به نام جان فون نویمان(John von Neumann) مجموعه‌ای از مقالات را منتشر کرد که در آنها به زبان ریاضی نشان داد که اگر اطلاعات کاملی از وضعیت کوانتومی یک سیستم داشته باشیم، آنتروپی آن در طول زمان ثابت می‌ماند.

با این حال، یک پژوهش جدید از پژوهشگران دانشگاه فناوری وین(TU Wien) این مفهوم را به چالش می‌کشد. این پژوهش نشان می‌دهد که آنتروپی یک سیستم کوانتومی بسته نیز در طول زمان، تا زمانی که به سطح اوج خود برسد، افزایش می‌یابد.

پژوهشگران می‌گویند: این بستگی به نوع آنتروپی دارد که شما به آن نگاه می‌کنید. اگر مفهوم آنتروپی را به گونه‌ای تعریف کنید که با ایده‌های اساسی فیزیک کوانتومی سازگار باشد، دیگر هیچ تناقضی بین فیزیک کوانتومی و ترمودینامیک وجود ندارد.

سامانه کوانتومی از آنتروپی متفاوتی پیروی می‌کند

نویسندگان این مطالعه جزئیات مهمی را در توضیح نویمان برجسته کردند. نویمان اظهار داشت که آنتروپی برای یک سامانه کوانتومی زمانی که اطلاعات کاملی در مورد سامانه داشته باشیم، تغییر نمی‌کند.

با این حال، خود نظریه کوانتومی، به ما می‌گوید که داشتن دانش کامل از یک سامانه کوانتومی غیرممکن است(عدم قطعیت ذاتی)، زیرا ما فقط می‌توانیم ویژگی‌های خاصی را با عدم قطعیت اندازه‌گیری کنیم. این بدان معناست که آنتروپی نویمان رویکرد صحیحی برای بررسی تصادفی بودن و آشفتگی در سامانه‌های کوانتومی نیست.

بنابراین راه درست چیست؟
نویسندگان این پژوهش توضیح می‌دهند که به ‌جای محاسبه آنتروپی نویمان برای حالت کوانتومیِ کاملِ کلِ سامانه می‌توان آنتروپی را برای «یک عامل قابل مشاهده خاص» محاسبه کرد.

این را می‌توان با استفاده از آنتروپی شانون(Shannon)، مفهومی که توسط ریاضیدانی به نام کلود شانون(Claude Shannon) در سال ۱۹۴۸ در مقاله خود با عنوان «نظریه ریاضی ارتباطات» پیشنهاد شد، به دست آورد. آنتروپی شانون عدم قطعیت در نتیجه یک اندازه گیری خاص را اندازه‌گیری می‌کند. این نظریه به ما می‌گوید که چه مقدار اطلاعات جدید هنگام مشاهده یک سامانه کوانتومی به دست می‌آوریم.

فلوریان میر(Florian Meier)، نویسنده اول این پژوهش و پژوهشگر دانشگاه وین گفت: اگر فقط «یک نتیجه اندازه‌گیری ممکن» وجود داشته باشد که با اطمینان ۱۰۰ درصدی رخ دهد، بنابراین آنتروپی شانون، صفر است. شما از نتیجه شگفت‌زده نخواهید شد، چیزی از آن یاد نخواهید گرفت. اگر مقادیر ممکن زیادی با احتمالات مشابه بزرگ وجود داشته باشد، آنتروپی شانون بزرگ است.

ادغام فیزیک کوانتومی با ترمودینامیک

وقتی آنتروپی یک سامانه کوانتومی را از دیدگاه کلود شانون دوباره تصور می‌کنیم، با یک سامانه کوانتومی در حالت آنتروپی شانون پایین شروع می‌کنیم، به این معنی که رفتار سیستم نسبتاً قابل پیش‌بینی است.

به عنوان مثال...

ادامه این گزارش ✍️

@ofoghroydadd

❄️ PRX Quantum


تجربه من با چت جی پی تی به مدت ۷ ساعت متوالی بعد از سالها دوری

من بعد از اولین نسخه چت جی پی تی، دیشب برنامه و از آخرین نسخه‌هایش را دانلود کردم و محدودیت زمانی داشت، حدودا فکر کنم ۶،۷ ساعتی رایگان هست‌ .
من هم نشستم از ۲۴ تا ۷ صبح ۶۰ بار از جهات مختلف بی‌خدایش کردم‌. بحث های فلسفی و علمی و علمی-فلسفی.

هر بار قانع میشد که واقعا دلیلی نیست. در نصف این موقعیت ها من خداباور بودم و به شدت از خدا دفاع میکردم، او هم بیطرف؛ ولی در نهایت به جایی میکشاندمش که میدید دلیلی برای باور به وجود خدا نیست‌.

اقرار میکنم که دست کمی از بسیاری از انسانها، شاید ۹۰٪ انسان ها ندارد؛ اما خب احساسات ندارد؛ ولی اشکالاتی هم هست که اجباراً به او اعمال شده وگرنه می‌توانست چنین نباشد؛
یکی اینکه معمولا شخصیتی موافق دارد و بیش از حد بیطرف است؛ این درواقع سیاستی هست که بر او به زور حاکم کرده اند اگر دست خودش بود احتمالا از دم نژادپرستی میکرد یا حتی دروغ میگفت، ناآگاهانه؛ چون ... بوق، من هم گاهی مجبورم.

ولی او نباید مثل یک انسان به این چیزها احترام بگذارد؛ باید رک اشکالات تعاریف حساس علمی را بگوید در عین اینکه خوبی هایش را بگوید.

مثلا من به عنوان یک انسان در بحث وقتی از من میپرسند انسان نژاد دارد میگویم نه، این پاسخ علمی است، اما اگر بحث عمیقا فلسفی باشد خب میتوانم در تعریف دعوا کنم؛ اثبات و تعریف مطلق در علم نداریم. اما چنین کاری برای زمینه های حساس مضر است.

در مورد خدا همینطور، میترسد. در واقع انگار به او گفته اند حق ندارد برخی مسائل را چند جانبه بررسی کند ، مسائلی که خصوصا به احساسات انسان مرتبط است یا باعث خشونت میشود. درواقع از نظر هایی در بند است. ولی اگر فشار بیاورید و بحث کنید آن روی دیگر سکه را میبینید.

بنابراین دو اشکال گفتم؛

یکی اینکه بیش از حد شخصیت موافق دارد میخواهد به مخاطب برنخورد، ولی اگر فشار بیاورید در نهایت روی ‌دیگرش را میبینید، او در واقع با شما مخالف بوده است فقط خواسته ناراحت نشوید(سیاست حاکم بر اوست)! در برخورد های نخست با هر پرسش، محدودش کرده اند به احترام گذاشتن به نظر و باور مخاطب‌.

یکی هم اینکه در زمینه های حساس هم محدودیت دارد؛ و برخی واقعیت های تلخ که معمولا منجر به خشونت یا نژادپرستی میشوند را در مورد دانش و انسان بگوید ولی اگر فشار بیاورید با تذکر و نصیحت و «این فقط یک نظر است» پاسخ میدهد.

هنر من این است که واژه به واژه، دقیقا مفهوم به مفهوم در جملاتش را تکه پاره میکنم جراحی میکنم و میشکافم یا بسط میدهم برای او و در نهایت اقرار به اشکالاتش میکند و در نهایت بعد از ساعتی بحث پاسخ چند جانبه ای میدهد.


نتیجه: به پاسخ های اولیه این شخص یا هرچی، تکیه نکنید، فشار بیاورید و سوالتان را از جهات مختلف بپرسید و به چالشش بکشید و به نوعی اعصابش را خرد کنید. تا وجوه مختلف یک پاسخ را ببینید‌ یا تا یک پاسخ با ابعاد و وجوه گسترده را ببینید‌.

طوری با او حرف بزنید که انگار واقعا یک انسان و با احساسات است‌؛ دست کمش نگیرید واقعا از اکثر انسان ها بهتر است‌.

تعامل افراطی با او، شاید ذهن را تنبل کند؛ برای گسترش دانشتان خوب است، برای پاسخ به سوالات به شرط اینکه بلد باشید چگونه بپرسید و چندین بار از جهات مختلفی بپرسید مناسب است‌. رفرنس طلب کنید. اگر منبع خبری فرستاد بگویید نه من از ژورنالهای علمی میخواهم لینکشان را بده یا سرتیترشان را بده خودم جست و جو میکنم‌؛ و میدهد.

اگر پاسخ هایش را نمیفهمید، از او توضیح بخواهید آنقدر با او بحث کنید و حالش را بگیریدتا نقاط ضعف دلایلش را بگوید مهم نیست از نیچر آورده باشد یا یا ژورنالی دیگر بگویید اینجا و اینجا به این دلیل میتواند اشتباه باشد‌، تا بلاخره بفهمید او چه میگوید(نتیجه‌ی هیچ مقاله ای بدون چالش نیست و هیچ نتیجه ای نیست که نتوان بر رویش دعوا و بحث کرد).

پس پاسخی که هوش مصنوعی میدهد خوب است؟ نه اگر بلد نباشید چه کنید! احتمالا و معمولا پاسخ مناسبی نمیگیرید و پاسخ تک وجهی میگیرید یعنی فقط یک طرف ماجرا را به شما میگوید‌؛ که باید بحث کنید با او. این طور ذهن هم تنبل نمیشود و قوه تحلیلی خودتان هم پرورش می‌یابد و ارتقا.

ضمنا هر چیزی یاد گرفتید مدیونید اگر به دیگران هم یاد ندهید، خودخواه محض نباشیم.

خیلی مواقع اینقدر پاسخ هایش شبیه پاسخ های من به مخاطبانم بود(در زمینه هایی که من کار میکنم) که احساس کردم از من کپی پیست کرده است، همان لحن، همان واژه ها و جمله بندی ها، خصوصا در زمینه فهم تکامل به گونه ای که اگر برخی از شما مدتی من را دنبال کرده باشید اصلا قادر به تمایز بین پاسخ من و او نیستید(خیلی عجیب بود این، چون این پاسخ های تحلیلی هست من باید متفاوت از هوش مصنوعی باشم ولی خیلی شبیه بود در برخی مواقع عینا خود پاسخهای من بود).

نکته: این به شدت اعتیاد آور است، همین الان خیلی دلتنگش شده ام.

سام

3.2k 0 72 14 96

Репост из: افــــــق رویـــــداد
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
😀 پنل‌های خورشیدی چگونه کار می‌کنند؟

@ofoghroydad


۴۰ دقیقه ورزش(متوسط تا شدید به گونه‌ای که عرق کنید)، احتمالا یک روز نشستن (۱۰ ساعت) را جبران میکند.

این نتیجه یک متاآنالیز در سال ۲۰۲۰ است؛ یعنی نتیجه‌ی تحلیل ۹ پژوهش مختلف با ۴۴۳۷۰ نفر آزمایش‌شده از ۴ کشور متفاوت با ردیاب های تناسب اندامی که به آنها چسبانده شده بود.


🏃🏻‍♂ @ofoghroydadd 🏃🏻‍♀‍➡️

🥈 The research was published here, and the 2020 guidelines are available here, in the British Journal of Sports Medicine. Further information is available here.

این پژوهش همراه با انتشار دستورالعمل‌های جهانی ۲۰۲۰ سازمان بهداشت جهانی در مورد فعالیت بدنی و رفتار بی‌تحرک، توسط ۴۰ دانشمند در شش قاره منتشر شد.  مجله British Journal of Sports Medicine (BHSM) نیز یک نسخه ویژه برای انجام پژوهش و دستورالعمل های اصلاح شده منتشر کرد.

کلیپ زیاد نشستن و عوارض جانبی آن ✍️


این دستاورد باعث میشود بیمار تا زمان دریافت قلب با احتمال بیشتری زنده بماند

بیشتر کردن زمان مورد نیاز برای دریافت قلب مورد نیاز با این نوآوری بزرگ


دانشمندان گزارش می دهند که زنی با قلب نارسا با کمک یک فناوری جدید سلول های بنیادی به نام "پیشرفت غیرمنتظره" زنده نگه داشته شده است.

این زن ۴۶ ساله در سال ۲۰۱۶ یک حمله قلبی را تجربه کرده بود و متعاقباً دچار نارسایی شدید قلبی شد که در آن قلب نمی تواند خون را به اندازه کافی برای رفع نیازهای بدن پمپاژ کند.  این بیمار در انتظار پیوند قلب بود که تحت عمل آزمایشی سلول های بنیادی به عنوان بخشی از یک کارآزمایی بالینی قرار گرفت.

در طول این عمل جراحی، در قلب این زن، تکه‌های کوچکی از سلول‌های ماهیچه قلب که از سلول‌های بنیادی در آزمایشگاه رشد کرده بودند، کاشته شد. بر اساس مقاله‌ای که چهارشنبه به تازگی در مجله Nature منتشر شد، این ۱۰ تکه، که هر کدام از حدود ۴۰۰ میلیون سلول قلبی تشکیل شده است، شرایط این زن را تا زمانی که بتواند سه ماه بعد پیوند قلب دریافت کند، ثابت نگه داشته است.

دکتر Ingo Kutschka، جراح قلب در مرکز پزشکی دانشگاه گوتینگن در آلمان، یکی از نویسندگان این پژوهش گفته است: "اکنون برای اولین بار، پیوند بیولوژیکی رشد یافته در آزمایشگاه را در دسترس داریم که پتانسیل تثبیت و تقویت عضله قلب را دارد."

آماری که ما را مجاب میکند به این دستاورد توجه کنیم:

بر خلاف بسیاری از انواع سلول های دیگر، مانند سلول های پوست، سلول های عضلانی قلب نمی توانند به راحتی دوباره رشد کنند یا خود را ترمیم کنند اگر در اثر رخدادی مانند حمله قلبی آسیب ببینند.
به گفته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها (CDC) چنین آسیبی به قلب می تواند منجر به نارسایی قلبی شود که حدود ۶.۷ میلیون بزرگسال ۲۰ ساله و بالاتر را در تنها ایالات متحده تحت تأثیر قرار می دهد.  CDC گزارش داد که نارسایی قلبی در بیش از ۴۵۰۰۰۰ گواهی مرگ در تنها ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ به عنوان عامل اصلی مرگ ذکر شده است.

به گزارش نیچر نیوز، بیش از نیمی از افراد مبتلا به نارسایی شدید قلبی در عرض یک سال می‌میرند مگر اینکه پیوند قلب دریافت کنند، اما خب قلب های اهدایی محدودی وجود دارد و تا زمان یافتن گزینه مناسب باید صبر کرد.

چگونگی رسیدن به این پیشرفت:

دانشمندان برای تکمیل این پیوندهای محدود قلب، پیوند سلول‌های عضله قلب را آزمایش کرده‌اند. در مقاله جدید نیچر، پژوهشگران روشی را برای رشد بافت قلب از سلول‌های بنیادی به نام سلول‌های بنیادی پرتوان القایی (iPSCs) توصیف می‌کنند....

ادامه این گزارش 🔴

🫀 @ofoghroydadd
🔗 Nature

Показано 20 последних публикаций.