کانال علمی افق رویداد


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
صفحه رسمی کانال افق رویداد
تاسیس ۲۰۱۵
کانال دیگر ما:
@ofoghroydad
آرشیو مستند و کلیپ علمی و کتاب:
@ofoghclip

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


حیات تریاس: مروری بر دوزیستان باستانی، خویشاوندان کروکودیل‌ها، دایناسورهای اولیه و اجداد پستانداران

نویسنده: مایکه رِش، موزه تاریخ طبیعی ایالت اشتوتگارت


دوره تریاس یکی از مهم‌ترین دوره‌ها در تکامل زندگی روی زمین است. پس از یکی از بزرگ‌ترین انقراض‌های دسته‌جمعی ۲۵۲ میلیون سال پیش، نه‌تنها دایناسورها بلکه بسیاری از گروه‌های دیگر چهارپایان خشکی‌زی ظاهر شده و زیستگاه‌های متعددی را فتح کردند. از اوایل قرن نوزدهم، حوزه مرکزی اروپا منطقه‌ای تاریخی برای پژوهش دوره تریاس بوده و همچنان یافته‌های چشمگیری از آن بدست می‌آید. لایه‌های سنگی و فسیل‌های این دوره در جنوب غربی آلمان به‌ویژه به‌خوبی حفظ شده‌اند.

یک تیم از پژوهشگران بین‌المللی از موزه تاریخ طبیعی ایالت اشتوتگارت، به سرپرستی دیرین‌شناسان دکتر اودالد موجال و پروفسور راینر شوخ، اکنون یک مرور جامع بر چهارپایان خشکی‌زی دوره تریاس در حوزه مرکزی اروپا ارائه داده‌اند.

در این پژوهش بنیادی، دانشمندان برای اولین بار هم بقایای اسکلتی فسیل شده و هم ردپاهای شناخته‌شده را به‌طور یکپارچه تجزیه‌وتحلیل کرده‌اند. بسیاری از این نمونه‌ها از مجموعه‌های گسترده دیرین‌شناسی موزه تاریخ طبیعی ایالت اشتوتگارت به دست آمده‌اند.
این پژوهش که در مجله Earth-Science Reviews منتشر شده، بازسازی دقیقی از جوامع چهارپایان خشکی‌زی تریاس، محیط‌های باستانی، بوم‌شناسی و تکامل آن‌ها ارائه می‌دهد.

تریاس در جنوب غربی آلمان

دوره تریاس از ۲۵۲ تا ۲۰۱ میلیون سال پیش را در بر می‌گیرد. منطقه‌ای که امروزه بادن-وورتمبرگ نام دارد، در آن زمان بخش مرکزی حوزه مرکزی اروپا بود. فراوانی بی‌نظیر فسیل‌ها و رخنمون‌های گسترده سنگ‌های تریاسی در این منطقه، بازسازی اکوسیستم‌های آن دوران را آسان می‌کند.

دکتر موجال، دیرین‌شناس و نویسنده اول مقاله، می‌گوید:
«تریاس یک پنجره مهم به گذشته است که برای درک الگوهای تکاملی، سازگاری‌ها و پیدایش زیستگاه‌های جدید اهمیت دارد. جوامع چهارپایان خشکی‌زی در این دوره به‌ویژه شگفت‌انگیز هستند. ظهور دایناسورها در تریاس آغاز شد، پیشینیان پستانداران مدرن در آن زمان وجود داشتند و خویشاوندان کروکودیل‌های شکارچی با دوزیستان غول‌پیکر روبه‌رو شدند. تحقیق در مورد این محیط و جوامع جانوری برای ما بسیار هیجان‌انگیز است.»

بوم‌شناسی، تنوع زیستی، تغییرات اقلیمی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که دوره تریاس، مرحله‌ای کلیدی در تاریخ زمین بوده که پایه‌های تکامل اشکال پیچیده حیات و اکوسیستم‌های چهارپایان خشکی‌زی امروزی را بنا نهاد. با ترکیب رویکردهای پژوهش‌های مختلف، دانشمندان توانسته‌اند بینش‌های گسترده‌ای درباره تنوع زیستی، بوم‌شناسی گونه‌های مختلف و شرایط اقلیمی متغیر آن دوره به دست آورند.

تعداد بالای فسیل‌های بررسی‌شده، نشان می‌دهد که تنوع مهره‌داران خشکی‌زی در تریاس بیش از آن چیزی بوده که قبلاً تصور می‌شد.

دکتر موجال می‌گوید:
«ما تمام یافته‌های فسیلی را با محیط‌های باستانی آن‌ها تطبیق داده‌ایم. این کار به ما اجازه داده است که تکامل جوامع چهارپایان تریاسی را در محیط‌شان بررسی کنیم و ببینیم چگونه، برای مثال، به تغییرات اقلیمی واکنش نشان داده‌اند. نتایج ما می‌تواند به‌عنوان الگویی برای اکوسیستم‌های امروزی نیز مورد استفاده قرار گیرد. مرور جامعی از یک دوره زمین‌شناسی مانند تریاس می‌تواند به ما کمک کند تا پیامدهای بلندمدت تغییرات اقلیمی و کاهش تنوع زیستی در زمان حال را بهتر ارزیابی کنیم.»

یک پژوهش بنیادی مهم برای دیرین‌شناسی

مجموعه‌های فسیلی موزه تاریخ طبیعی ایالت اشتوتگارت از نظر علمی در سطح جهانی اهمیت دارند و به‌عنوان یک مرجع برای پژوهش دوره تریاس محسوب می‌شوند. این مرور جدید با همکاری یک گروه تحقیقاتی میان‌رشته‌ای در این موزه انجام شده که متخصصانی در زمینه‌های مختلف و گروه‌های گوناگون چهارپایان تریاسی را شامل می‌شود.

پروفسور شوخ، رئیس بخش دیرین‌شناسی موزه و نویسنده ارشد مقاله، توضیح می‌دهد:
«تیم ما تمام فسیل‌ها و لایه‌های زمین‌شناسی مربوط به دوره تریاس در جنوب آلمان و سایر نقاط اروپا را برای این پروژه مهم تجزیه‌وتحلیل کرده و روش‌های پژوهشی مختلفی را ترکیب کرده است. در عین حال، یک مرور جامع از منابع علمی موجود انجام شده است. در مجموع، این مقاله کمک بزرگی به درک ما از تاریخ زمین و تکامل موجودات زنده آن کرده است.»

🚀 @ofoghroydadd

🦖 Earth-Science Reviews


استفاده مناسب از طنز می‌تواند ارتباطات علمی را مؤثرتر کند، طبق پژوهشی تازه

چیزی که مدت هاست به مروجان علم و فلسفه در فضای مجازی پیشنهاد میکنیم

اگر از شما خواسته شود که تصویر عمومی یک دانشمند را توصیف کنید، احتمالاً از واژه‌هایی مانند معتبر، باهوش، مسئول، و جدی استفاده خواهید کرد. اما به احتمال زیاد «خنده‌دار» اولین واژه‌ای نخواهد بود که به ذهن می‌آید. در واقع، دانشمندان به ندرت هنگام ارتباط با عموم مردم لحن طنزآلود به خود می‌گیرند، شاید به این دلیل که از کم اعتبار به نظر رسیدن می‌ترسند.

با این حال، پژوهشی جدید که در Journal of Science Communication منتشر شده است، نشان می‌دهد که استفاده از طنز _ به‌ویژه در زمینه هوش مصنوعی _ می‌تواند هم محبوبیت دانشمندان را افزایش دهد و هم قابلیت اطمینان اطلاعات علمی منتقل‌شده را تقویت کند(تقویت اطمینان از انتقال اطلاعات علمی).

سیاستمداران این درس را مدت‌ها پیش آموخته‌اند: یک شوخی خوب می‌تواند ابزار ارزشمندی برای جلب توجه عمومی و ایجاد اعتماد باشد. با این حال، دانشمندان از استفاده از طنز هنگام ارتباطات علمی بسیار محتاط‌تر هستند، زیرا ممکن است تصور کنند که این رویکرد باعث می‌شود که اعتبار آنها کاهش یابد.
پژوهش جدید که توسط الکساندرا لین فرانک، دانشجوی دکتری در کالج ارتباطات جمعی دانشگاه جورجیا انجام شده است، نشان می‌دهد که طنز _ با ایجاد شادی در مخاطبان _ «می‌تواند هم تأثیرات مثبتی بر محبوبیت یک ارتباط‌دهنده بگذارد، و هم تصورات را در مورد اینکه پیام منبعی مناسب و معتبر از اطلاعات علمی است، تقویت کند.»

این پژوهش به پژوهش‌هایی که در سال‌های اخیر استفاده از طنز (مانند کمدی استندآپ) در ارتباطات علمی را بررسی کرده‌اند، می‌افزاید. این پژوهش طنز را «در زمینه پست‌های رسانه‌های اجتماعی از سوی دانشمندان» بررسی کرده است.

پژوهش بر روی محتوای مرتبط با هوش مصنوعی تمرکز داشت، که از طریق کاریکاتورهایی که توسط یک دانشمند تخیلی، دکتر جیمی دوون، در توییتر منتشر شده بود، ارائه شده بود. انواع مختلف طنز به سه دسته تقسیم می‌شد: هجو (نوع ملایم و هوراتی)، انسان‌انگاری (استفاده از حیوانات یا اشیاء که مانند انسان‌ها رفتار می‌کنند) یا ترکیبی از هر دو.

این پژوهش از یک نظرسنجی آنلاین با یک آزمایش درونی استفاده کرد. شرکت‌کنندگان یکی از هشت نسخه از یک مکالمه تخیلی در توییتر را مشاهده کردند که توسط دکتر دوون آغاز شده بود. در این پست، یک کاریکاتور در مورد هوش مصنوعی (AI) وجود داشت و عنصر طنز در چهار حالت مختلف گنجانده شده بود: بدون طنز (کنترل)، انسان‌انگاری، هجو و ترکیبی از هر دو.
پس از مشاهده محتوا، شرکت‌کنندگان میزان شادی (یعنی طنز درک‌شده) را که تجربه کرده بودند، جذابیت دانشمند و مشروعیت محتوای ارائه‌شده را ارزیابی کردند.

«سیاستمداران، هنرمندان و تبلیغ‌کنندگان اغلب از طنز استفاده می‌کنند، زیرا مردم معمولاً کسانی را که می‌توانند آنها را بخندانند دوست دارند و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند. وقتی مردم چیزی را خنده‌دار می‌بینند، معمولاً کمتر احتمال دارد که با پیام یا فرد ارائه‌دهنده آن مخالفت کنند.

پژوهش‌های ما از این ایده حمایت می‌کند. ما دریافتیم که طنز می‌تواند به تلاش‌های ارتباطی دانشمندان کمک کند، اما فقط اگر مردم فکر کنند که آنها واقعاً خنده‌دار هستند»، فرانک توضیح می‌دهد.

این به این معنی است که طنز باید مؤثر باشد و به‌طور واقعی از مخاطب شادی ایجاد کند؛ در غیر این صورت، ممکن است اثر معکوس داشته باشد.

«اما مهم است که توجه داشته باشیم که پژوهش‌های اخیر انجام‌شده توسط همکاران من نشان می‌دهد که هجویات تند می‌توانند به عنوان حمله درک شوند، که ممکن است اعتبار منبع اطلاعات علمی را کاهش دهد.»

از جمله طنزهای تند، طعنه زدن یا هدف قرار دادن کسی به طور تهاجمی است که به شدت از آن پرهیز می‌شود. این به همین دلیل است که پژوهش‌هایی مانند کار فرانک و همکارانش اهمیت دارند. «پژوهش‌های ما به دنبال ارائه بینش‌های ارزشمندی است که به این حرفه‌ای‌ها کمک کند تا استراتژی‌های ارتباط عمومی خود را توسعه دهند»، فرانک توضیح می‌دهد.

«وقتی با مسئولیت‌پذیری استفاده شود، طنز ابزاری قدرتمند است که می‌تواند دانشمندان را انسانی‌تر کند و ارتباطات معناداری با عموم مردم در رسانه‌های اجتماعی ایجاد کند. با استفاده از طنز، دانشمندان می‌توانند مفاهیم پیچیده را ساده کنند، به طوری که بیشتر قابل درک و قابل ارتباط باشند. این رویکرد نه تنها حسن نیت را ترویج می‌کند، بلکه این پتانسیل را دارد که اطلاعات نادرست را به شیوه‌ای دوستانه از بین ببرد. علاوه بر این، طنز می‌تواند کنجکاوی را برانگیزد و مردم را به جستجوی اطلاعات بیشتر در مورد موضوعات علمی مهم ترغیب کند.»

🚀 @ofoghroydad

🪐 Phys


بیداری پنهان در مغز ممکن است توضیح دهد که چرا زنان کندتر پیر می‌شوند

پژوهشی‌ تازه نشان داده که در زنان، کروموزوم X که معمولاً خاموش است، در پیری دوباره فعال می‌شود. این بیداری ژنتیکی در سلول‌های مغزی مرتبط با یادگیری و حافظه رخ داده و ممکن است توضیح دهد که چرا زنان کندتر از مردان دچار زوال شناختی می‌شوند. پژوهشگران در مغز موش‌ها دریافتند که ۳ تا ۷ درصد از ژن‌های X خاموش در سنین بالا دوباره فعال می‌شوند، به‌ویژه در نورون‌های کلیدی حافظه. در انسان‌ها نیز ژن PLP1 که به سلامت نورون‌ها کمک می‌کند، با افزایش سن در زنان فعال‌تر می‌شود. افزایش بیان PLP1 در موش‌های پیر، عملکرد شناختی را بهبود داد. این نتایج نشان می‌دهند که بیداری ژنتیکی کروموزوم X می‌تواند عامل تفاوت در سرعت پیری مغز زنان و مردان باشد. همچنین، این یافته‌ها می‌توانند راه جدیدی برای درمان زوال شناختی ارائه دهند. پژوهشگران تأکید کردند که نقش کروموزوم X در سلامت مغز نیازمند تحقیقات بیشتر است.

🚀 @ofoghroydadd

🛸 Science Advances.


تاریخ‌گذاری بقایای یک کودک با ویژگی‌های مشترک انسان و نئاندرتال

دانشمندان بقایای یک کودک باستانی را که ترکیبی از ویژگی‌های انسان مدرن و نئاندرتال‌ها را در خود دارد، تاریخ‌گذاری کرده‌اند. این اسکلت که ۲۷ سال پیش در پناهگاهی سنگی به نام Lagar Velho در مرکز پرتغال پیدا شد، در زمان پیدا شدن توجه بسیاری را به خود جلب کرد، زیرا برخی از ویژگی‌های آن، از جمله تناسبات بدنی و استخوان فک، شبیه به نئاندرتال‌ها بود.

دانشمندان از همان ابتدا این فرضیه را مطرح کردند که این کودک از نسل جوامعی بوده که در آن‌ها انسان‌های مدرن و نئاندرتال‌ها با یکدیگر آمیزش داشته‌اند. در آن زمان، این ایده انقلابی به نظر می‌رسید، اما امروزه با پیشرفت در ژنتیک، مشخص شده است که چنین جوامعی وجود داشته‌اند و حتی بسیاری از انسان‌های امروزی بخشی از DNA نئاندرتال‌ها را در خود دارند.

مشکل اصلی در تعیین سن دقیق این اسکلت، آلودگی‌های محیطی و رشد ریشه‌های گیاهان درون استخوان‌ها بود که باعث شد روش‌های سنتی کربن‌۱۴ برای تاریخ‌گذاری غیرقابل‌اعتماد باشند. در ابتدا، دانشمندان از زغال و استخوان‌های حیوانات اطراف این اسکلت برای تخمین سن آن استفاده کردند و به بازه‌ی زمانی ۲۷,۷۰۰ تا ۲۹,۷۰۰ سال پیش رسیدند.

پیشرفت در روش‌های جدید تاریخ‌گذاری

با پیشرفت فناوری، پژوهشگران در مقاله‌ای که روز جمعه در مجله‌ی Science Advances منتشر شد، اعلام کردند که توانسته‌اند با استفاده از اندازه‌گیری بخشی از یک پروتئین موجود در استخوان‌های انسانی، اسکلت را مستقیماً تاریخ‌گذاری کنند. بررسی استخوان بازوی این کودک نشان داد که او بین ۲۷,۷۸۰ تا ۲۸,۵۵۰ سال پیش زندگی می‌کرده است.

بتان لینسکات، از نویسندگان این مطالعه، گفت که توانایی تاریخ‌گذاری این کودک، مانند بازگرداندن بخشی کوچک از داستان زندگی او بود، که از نظر احساسی بسیار ارزشمند است. او همچنین اشاره کرد که این کشف تنها درباره‌ی اسکلت نبود، بلکه در واقع قبر یک کودک خردسال بود که باعث شد دانشمندان به این فکر کنند که چه کسی او را دوست داشت، چه چیزهایی او را به خنده می‌انداخت و دنیای او در این چهار سال کوتاه زندگی چگونه بود.

پل پتیت، باستان‌شناس دانشگاه دورهام انگلستان، که در این پژوهش مشارکتی نداشته، این پژوهش را نشانه‌ای از پیشرفت چشمگیر در روش‌های تاریخ‌گذاری دانست که به درک بهتر ما از گذشته کمک می‌کند.

ژوائو زیلهاو، یکی از نویسندگان پژوهش از دانشگاه لیسبون، در مورد اهمیت این نوع تحقیقات گفت:
«مطالعه‌ی منشاء انسان‌ها، به همان دلیلی مهم است که ما پرتره‌های پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ خود را نگه می‌داریم؛ این یک راه برای به یاد آوردن گذشته‌ی ماست.»

سام آریامنش / phys

🚀 @ofoghroydadd


ظهور هوش عمومی مصنوعی (AGI)
سیستمی از هوش مصنوعی با هوشی فراتر از انسان که می‌تواند وظایف مختلفی را به خوبی انجام دهد


بر اساس تحلیل جدیدی از هزاران نظر کارشناسان، مسئله دیگر «چه زمانی» است، نه «آیا».

این تحلیل به‌روز شده که در ۱۸ فوریه توسط جِم دیلْمِگانی، تحلیل‌گر ارشد در AIMultiple Research انجام شده است، حدود ۸۶۰۰ پیش‌بینی از دانشمندان، متخصصان هوش مصنوعی و کارآفرینان بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۳ را بررسی کرده تا بفهمد کارشناسان چه زمانی وقوع AGI را محتمل می‌دانند.

بخشی از این تحلیل شامل ۱۰ نظرسنجی بود که مجموعاً ۵۲۸۸ پژوهشگر و متخصص هوش مصنوعی را مورد پرسش قرار داده بود.

بر اساس میانگین داده‌ها، احتمال ۵۰٪ وجود دارد که ما در مقطعی بین سال‌های ۲۰۴۰ تا ۲۰۶۱ به هوش ماشینی در سطح انسانی دست یابیم(تکینگی فناوری).

نظرسنجی‌های اخیر انتظار دارند که تکینگی فناوری زودتر رخ دهد. برای مثال، یکی از تازه‌ترین پژوهش‌ها که در سال ۲۰۲۳ انجام شد، ۲۷۷۸ دانشمند را مورد پرسش قرار داد و پیشنهاد کرد که AGI حداکثر تا سال ۲۰۴۰ محقق خواهد شد.
برخی در این حوزه، مانند داریو آمودی، پژوهشگر هوش مصنوعی و مدیرعامل شرکت هوش مصنوعی آنتروپیک، معتقدند که این امر ممکن است حتی تا سال ۲۰۲۶ رخ دهد.

ظهور AGI با پیشرفت سریع مدل‌های زبانی بزرگ مبتنی بر ترانسفورمر (LLM) تقویت شده است. این فناوری پایه چت‌بات‌هایی مانند ChatGPT و تولیدکنندگان تصویر مانند Dall-E است. پیش از پیشرفت این فناوری‌ها، برخی دانشمندان در سال ۲۰۱۹ پیش‌بینی کرده بودند که AGI تا سال ۲۰۶۰ رخ خواهد داد، یا شاید هرگز اتفاق نیفتد.

چرا AGI  رخ میدهد و مسئله دیگر «چه زمانی» است، نه «آیا»؟

این تحلیل چندین دلیل ارائه داده که چرا دانشمندان معتقدند AGI «قطعاً» رخ خواهد داد.
اولاً، برخلاف هوش انسانی، هیچ محدودیت نظری برای افزایش قدرت محاسباتی وجود ندارد. این مطابق با قانون مور است که پیش‌بینی می‌کند قدرت تقریباً هر ۱۸ ماه دو برابر می‌شود. سیستم‌های هوش مصنوعی آینده ممکن است روزی به برابری با هوش انسانی از نظر محاسبات در ثانیه برسند _ البته تنها در صورتی که این پیش‌بینی مصداق قرار بگیرد چون در سال‌های اخیر، بسیاری استدلال می‌کنند که قانون مور دیگر صادق نیست.

رایانش کوانتومی نیز در این پژوهش به عنوان وسیله‌ای برای غلبه بر محدودیت‌های محاسباتی ذکر شده است. رایانه‌های کوانتومی می‌توانند محاسبات را به صورت موازی با استفاده از قوانین مکانیک کوانتومی پردازش کنند. رایانه‌های کلاسیک _ از جمله سریع‌ترین ابررایانه‌ها _ باید محاسبات را به صورت متوالی انجام دهند. بنابراین، رایانش کوانتومی می‌تواند سیستم هوش مصنوعی پیشرفته‌ای را با ظرفیت پردازشی به مراتب بیشتر از بهترین مدل‌های امروزی تقویت کند.

با این حال، سایر دانشمندان در این حوزه معتقدند که پیش از رسیدن به AGI، به پیشرفت‌های بیشتری نیاز است.
مثلا یان لکون، دانشمند ارشد هوش مصنوعی در فیسبوک،  در اکتبر ۲۰۲۴ اظهار داشت که معماری مبتنی بر ترانسفورمر و رویکردهای فعلی به هوش مصنوعی با هوش در سطح انسانی سازگار نیستند. او همچنین از دانشمندان خواسته است که به‌طور کلی از مفهوم AGI فاصله بگیرند. او پیشنهاد می‌کند که یک تساوی نادرست بین تعریف گسترده آن و آنچه یک انسان منفرد می‌تواند در واقعیت انجام دهد وجود دارد _ که در عمل، زیرمجموعه محدودی از وظایف تخصصی است، نه داشتن قابلیت یادگیری هر وظیفه‌ای(یعنی نباید بین تعریف نظری و جامع هوش عمومی مصنوعی (AGI) و توانایی‌های واقعی یک انسان اشتباه برداشت کرد. در حالی که تعریف گسترده AGI به سیستمی اشاره دارد که می‌تواند تقریباً هر وظیفه‌ای را یاد بگیرد و انجام دهد، یک انسان در واقع تنها در برخی وظایف تخصصی و محدود مهارت دارد. بنابراین، انتظار اینکه یک انسان تمام قابلیت‌های AGI را داشته باشد نادرست است.).

🚀 @ofoghroydadd

گزارش از کیومرث عفیفی ثابت ؛ لایوساینس


آیا واقعاً تفاوتی بین مغز مردان و زنان وجود دارد؟

اسکن‌های مغزی، بررسی‌های پس از مرگ، هوش مصنوعی و آزمایش‌های روی موش‌ها نشان داده‌اند که تفاوت‌هایی در مغز وجود دارد که به جنسیت مرتبط است.


ترجمه‌ای از یک مقاله‌ی کامل از پژوهش‌های مختلف علمی در این زمینه که از شما دعوت میکنیم بخوانید.

🚀 @ofoghroydadd

آدرس تمام پژوهش‌های یاد شده در مقاله مورد نظر از ژورنالهای مختلف، در لینک لایو ساینس وجود دارند

پاسخ دیگری به همین پرسش از چند متخصص


فراز وحشت داری
فرود خنجری ای تن
غم آزادگی دارم
به تن دلبستگی تا کی؟

به من بخشیده دلسنگی
شکستنهای پی در پی

در این غوغای مردم کش
در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن
ولی از مرگ شب گفتن


چرا تن زنده و عاشق
کنار مرگ فرسودن
چرا دلتنگ آزادی
گرفتار قفس بودن

قفس بشکن که بیزارم از آب و دانه در زندان
خوشا پرواز ما حتی به باغ خشک بی باران

در آوار شب و دشنه
چکد از قلب من خونآب
که میبینم من عاشق
چه ماری خفته در محراب
خوشا از بند تن رستن پی آزادی انسان
نمیترسم من از بخشش، که اینک سر که اینک جان


اگر پیرم اگر برنا
اگر برنای دلپیرم
به راه خیل جان بر کف که میمیرند، میمیرم
اگر سرخورده از خویشم من مغرور دشمن شاد
برای فتح شهر خون
تو را کم دارم ای فریاد

ایرج جنتی عطایی

🚀 @ofoghroydadd


هیدروژل خودترمیم‌شونده با ساختاری شبیه پوست انسان

پژوهشگران از دانشگاه آلتو و دانشگاه بیرویت موفق به توسعه‌ی نوع جدیدی از هیدروژل شده‌اند که هم سختی بالایی دارد و هم قابلیت خودترمیمی، ویژگی‌هایی که معمولاً در مواد مصنوعی به‌سختی ترکیب می‌شوند. این دستاورد می‌تواند کاربردهای گسترده‌ای در تحویل دارو، ترمیم زخم، حسگرهای رباتیک نرم و پوست مصنوعی داشته باشد.

محققان در این پژوهش، نانوشیت‌های رسی بسیار نازک و بزرگ را به هیدروژل‌های معمولی که نرم و انعطاف‌پذیر هستند، اضافه کردند. این کار باعث ایجاد ساختاری منظم با پلیمرهای به‌هم‌تنیده میان نانوشیت‌ها شد که نه‌تنها استحکام مکانیکی را افزایش داد، بلکه قابلیت خودترمیمی را نیز در این ماده ایجاد کرد.

فرآیند ترمیم: سازوکاری مشابه بافت‌های زنده

یکی از نکات کلیدی این هیدروژل، نحوه‌ی خودترمیمی آن است که بر پایه‌ی درهم‌تنیدگی پلیمرها عمل می‌کند. در این پژوهش، محققان پودری از مونومرها را با آبی که حاوی نانوشیت‌های رسی بود، مخلوط کردند. سپس، این مخلوط را تحت تابش نور فرابنفش (UV) قرار دادند که باعث شد مولکول‌های منفرد به‌یکدیگر متصل شده و ساختاری الاستیک و ژل‌مانند ایجاد شود.

ویژگی‌های کلیدی این هیدروژل

خودترمیمی سریع: پس از بریدگی، ۸۰ تا ۹۰ درصد بهبود طی ۴ ساعت و ترمیم کامل طی ۲۴ ساعت

شباهت به پوست انسان: استحکام، انعطاف‌پذیری و کشش مشابه با بافت طبیعی

چگالی بالا: در ضخامت ۱ میلی‌متر، بیش از ۱۰ هزار لایه نانوشیت


این تحقیق نشان می‌دهد که چگونه الهام‌گیری از طبیعت می‌تواند به پیشرفت در مواد مصنوعی منجر شود. از جمله کاربردهای آینده می‌توان به ربات‌هایی با پوست مقاوم و خودترمیم‌شونده یا بافت‌های مصنوعی که به‌طور خودکار بازسازی می‌شوند اشاره کرد.

این پژوهش که در مجله‌ی Nature Materials منتشر شده، می‌تواند مسیر جدیدی در توسعه‌ی مواد هوشمند و زیستی باز کند. به گفته‌ی پروفسور اولی ایکالا از دانشگاه آلتو، این کشف بنیادی ممکن است قوانین طراحی مواد را متحول کند و کاربردهای نوآورانه‌ای در علوم پزشکی و مهندسی ارائه دهد.

🚀 @ofoghroydadd

Nature Materials


آخرین گزارشی که دیدم این بود:

هنگامی که بنیانگذار Intuitive Machines می گوید: "ما فرود آمدیم"، کارمندان برای مدت کوتاهی تشویق می کنند.
کمال غفاریان، یکی از بنیانگذاران شرکت، به تازگی در یک مهمانی گفت: «ما فرود آمدیم و نشانه‌هایی داریم که موتورها قدرت خود را دارند، و ما در تلاشیم تا بقیه آن را بفهمیم.»

درواقع آتنا فرود آمده اما مشخص نیست سالم فرود آمده و عمود، یا دوباره مثل ادیسیوس به پهلو افتاده یا وضعیتی بدتر. 

حرفهای او باعث تشویق جمعیتی شد که تا حد زیادی ساکت بودند زیرا کارمندان منتظر شنیدن اخبار به روز هستند.

CNN




سال‌ها پس از مرگ زودهنگام یک نابغه ریاضی، ایده‌های او جان تازه‌ای می‌گیرند

در اوایل دهه ۲۰۰۰، مریم میرزاخانی، دانشجوی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه هاروارد، به کاوش در دنیای ریاضیات پرداخت و به شکل‌هایی با خواص هندسی عجیب و غریب، معروف به سطوح هذلولوی، علاقه‌مند شد. این سطوح به دلیل ویژگی‌های منحصر به فردشان در ریاضیات و حتی نظریه ریسمان اهمیت دارند. میرزاخانی به عنوان یک نقشه‌بردار برجسته در این حوزه، تکنیک‌های نوآورانه‌ای توسعه داد که به او اجازه داد این اشکال را دسته‌بندی کند. او امیدوار بود که در آینده به این نقشه‌ها بازگردد و جزئیات بیشتری را کشف کند، اما در سال ۲۰۱۷ در سن ۴۰ سالگی به دلیل سرطان سینه درگذشت.

اکنون، دو ریاضیدان به نام‌های نالینی آنانتارامان از کالج دو فرانس و لورا مانک از دانشگاه بریستول، تحقیقات میرزاخانی را ادامه داده‌اند. آن‌ها در مقاله‌ای که اخیراً منتشر شده است، بر اساس کارهای میرزاخانی نشان داده‌اند که سطوحی که قبلاً نادر یا حتی غیرممکن تصور می‌شدند، در واقع رایج هستند. در حقیقت، اگر شما به صورت تصادفی یک سطح هذلولوی انتخاب کنید، تقریباً مطمئن خواهید بود که دارای ویژگی‌های بحرانی خاصی است.

برای خواندن کامل مقاله، می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

https://www.quantamagazine.org/years-after-the-early-death-of-a-math-genius-her-ideas-gain-new-life-20250303/

🚀 @ofoghroydadd


یک فضانورد در ایستگاه فضایی بین‌المللی (ISS) در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۴ تصویری نادر از یک «جت عظیم» رعد و برق ثبت کرد که بیش از ۸۰ کیلومتر بالاتر از طوفانی در نزدیکی نیواورلئان شلیک شده بود. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که لایه‌های باردار ابرها به‌طور موقت معکوس شده و رعد و برق به سمت یونوسفر منتشر می‌شود. این جت‌ها معمولاً به رنگ آبی دیده می‌شوند و کمتر از یک ثانیه دوام دارند. این پدیده نادر که اولین‌بار در سال ۲۰۰۱ کشف شد، به «بلندترین رعد و برق زمین» مشهور است و احتمال داده می‌شود که سالانه حدود ۱۰۰۰ مورد از آن اتفاق بیفتد.

🚀 @ofoghroydadd


جیمز هریسون، مرد استرالیایی که با اهدای مداوم خون خود جان بیش از دو میلیون نوزاد را نجات داد، در سن ۸۸ سالگی درگذشت.

او هر سه هفته یک بار در طول ۷۰ سال خون اهدا کرد. دلیل اهمیت خون او وجود آنتی‌بادی نادری در پلاسمایش بود که برای تولید تزریق آنتی-D استفاده می‌شد. این دارو به زنان باردار با گروه خونی رزوس منفی کمک می‌کند تا از حمله سیستم ایمنی‌شان به جنین رزوس مثبت جلوگیری شود.

داستان جیمز هریسون از ۱۴ سالگی آغاز شد، زمانی که پس از یک جراحی ریه به تزریق خون نیاز پیدا کرد. وقتی به سن قانونی رسید، به‌عنوان یک اهداکننده خون ثبت‌نام کرد. در آن زمان، هزاران نوزاد سالانه به دلیل بیماری رزوس جان خود را از دست می‌دادند، اما پزشکان متوجه شدند که خون هریسون آنتی‌بادی خاصی دارد که می‌تواند از این بیماری جلوگیری کند.
در دهه ۱۹۶۰، پلاسمای او برای تولید اولین تزریق آنتی-D در استرالیا استفاده شد. به گفته‌ی سازمان صلیب سرخ استرالیا، تمام آنتی-D تولید شده در این کشور تا به امروز از خون او به دست آمده است.

اگرچه طی این سال‌ها حدود ۵۰ نفر دیگر با همین ویژگی در استرالیا شناسایی شده‌اند، اما این آنتی‌بادی همچنان بسیار نادر است. دانشمندان هنوز دقیقاً نمی‌دانند چرا خون هریسون این خاصیت را داشته، اما احتمال می‌دهند که دریافت خون در کودکی باعث این تغییر در بدن او شده باشد. حالا، پس از درگذشت او، پزشکان به دنبال یافتن اهداکنندگان جدید با ویژگی مشابه هستند.

سام آریامنش

🚀 @ofoghroydadd


اسپیس‌ایکس ایلان ماسک روز سه‌شنبه آزمایش پرواز هشتم موشک غول‌پیکر استارشیپ را انجام می‌دهد

شرکت اسپیس‌ایکس اعلام کرد که هشتمین پرواز آزمایشی موشک استارشیپ را روز سه‌شنبه انجام خواهد داد.

پنجره پرتاب از ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر دوشنبه (تقریبا ساعت ۲.۳۰ الی ۳ سحرگاه سشنبه به وقت ایران) به وقت مرکز آمریکا  در تأسیسات استاربیس اسپیس‌ایکس در بوکا چیکا، تگزاس باز خواهد شد. شرکت اسپیس‌ایکس پخش زنده‌ای از این رویداد ارائه خواهد داد که حدود ۴۰ دقیقه قبل از پرتاب آغاز می‌شود.

این شرکت پیش‌تر جمعه (۲۸ فوریه) را برای پرواز هشتم استارشیپ هدف‌گذاری کرده بود، اما دلیلی برای تأخیر ارائه نشده است.

این موشک پس از انفجاری مهیب در آسمان دریای کارائیب در جریان آزمایش قبلی خود در ۱۶ ژانویه، اکنون برای هشتمین مأموریت مداری خود آماده است.

اسپیس‌ایکس اعلام کرد:
پس از تکمیل تحقیقات درباره‌ی از دست رفتن استارشیپ در هفتمین پرواز آزمایشی، چندین تغییر سخت‌افزاری و عملیاتی برای افزایش قابلیت اطمینان مرحله‌ی بالایی اعمال شده است.

طبق اعلام اسپیس‌ایکس، این پرواز آزمایشی همان مسیر زیرمداری پروازهای قبلی را طی خواهد کرد.

اهداف پرواز آزمایشی هشتم

این پرواز بر اولین استقرار محموله استارشیپ تمرکز دارد که شامل چهار شبیه‌ساز ماهواره‌های استارلینک است. این شبیه‌سازها از نظر ابعاد مشابه ماهواره‌های نسل بعدی استارلینک هستند و به عنوان اولین گام در یک مأموریت واقعی برای استقرار ماهواره‌ها محسوب می‌شوند.
همچنین در این پرواز چندین آزمایش بازگشت به جو زمین انجام خواهد شد تا مرحله‌ی بالایی موشک (که معمولاً پس از رساندن محموله به مدار کنار گذاشته می‌شود) به جای سقوط در اقیانوس یا بیابان، به محل پرتاب بازگردانده و در هوا گرفته شود.

این پرواز شامل پرتاب، بازگشت و گرفتن تقویت‌کننده‌ی سوپر هوی نیز خواهد بود.

درباره‌ی استارشیپ اسپیس‌ایکس

استارشیپ به عنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین موشک ساخته‌شده در تاریخ شناخته می‌شود. این موشک ۱۲۳ متر ارتفاع دارد که حدود ۵۰ متر بلندتر از منار قطب در دهلی است.

استارشیپ به عنوان یک سیستم حمل‌ونقل کاملاً قابل استفاده مجدد طراحی شده است که می‌تواند خدمه و محموله‌ها را به مدار زمین، ماه و در نهایت مریخ منتقل کند و نقش کلیدی در مأموریت‌های فضایی اسپیس‌ایکس ایفا خواهد کرد.

🚀 @ofoghroydadd

لینک پخش زنده: اینجا یا اینجا


فضاپیمای بلو گوست متعلق به شرکت آمریکایی فایرفلای ارواسپیس (Firefly Aerospace) در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ با موفقیت در منطقه‌ای نزدیک به سازه آتشفشانی Mons Latreille در Mare Crisium، واقع در سمت نزدیک ماه، فرود آمد.

این فرود موفق، فایرفلای را به دومین شرکت خصوصی تبدیل کرد که توانسته است فرودی نرم و ایمن بر سطح ماه انجام دهد. اعضای تیم کنترل مأموریت در آستین، تگزاس، با اعلام پایداری و استقرار عمودی فضاپیما، این موفقیت را جشن گرفتند.
این مأموریت به عنوان بخشی از برنامه خدمات بار تجاری قمری ناسا (CLPS) انجام شد و بلو گوست ۱۰ ابزار علمی را برای انجام آزمایش‌های مختلف به سطح ماه حمل کرد.

🖖 @ofoghroydadd


اگر حیات می‌تواند در معده شما وجود داشته باشد، پس در مریخ هم ممکن است

دانشمندان مدت‌هاست که به دنبال نشانه‌هایی از زندگی در مریخ هستند، اما ممکن است پاسخ در یکی از غیرمنتظره‌ترین مکان‌های زمین نهفته باشد: معده انسان.

باکتری Helicobacter pylori که در محیط اسیدی معده زنده می‌ماند، نشان می‌دهد که میکروب‌ها می‌توانند در شرایطی که برای بیشتر موجودات زنده مرگبار است، دوام بیاورند. این کشف می‌تواند سرنخی برای حیات در مریخ باشد، جایی که سطح آن سرد، خشک و پر از تابش‌های کیهانی است.
در زمین، میکروب‌هایی در دریاچه‌های یخ‌زده، چشمه‌های آب گرم جوشان، و اعماق معادن زنده مانده‌اند. مریخ نیز، با وجود شرایط نامناسب، ممکن است نقاطی داشته باشد که محیط برای چنین میکروارگانیسم‌هایی مساعد باشد. برخی پژوهشگران بر این باورند که میکروب‌ها می‌توانند در زیر سطح مریخ، در یخ‌های آن، یا در جاهایی که رطوبت موقتی وجود دارد، زنده بمانند.

این ایده پیامدهای مهمی دارد. اگر حیات میکروبی در مریخ وجود داشته باشد، می‌تواند در برابر خشکی و تابش مقاوم باشد و از ترکیبات شیمیایی مریخ برای بقا استفاده کند. همچنین، این یافته‌ها بر مأموریت‌های آینده ناسا و اسپیس‌ایکس تأثیر خواهند گذاشت، زیرا اگر مریخ از قبل حیات داشته باشد، هرگونه اکتشاف انسانی باید با احتیاط بیشتری انجام شود تا از آلودگی میکروبی زمین جلوگیری شود.

در نهایت، بررسی چنین میکروب‌هایی می‌تواند به ما کمک کند تا بفهمیم زندگی چگونه در شرایط سخت شکل می‌گیرد و آیا ممکن است در سیارات دیگر نیز وجود داشته باشد.

🚀 @ofoghroydadd

منبع و سایر ارجاعات در اینجا


رابطه علم و فلسفه؛ نقش استدلال در علم


علم میدان بحث است.
علم بر مشاهده، تجربه و آزمایش استوار است، اما این به معنی حذف استدلال منطقی نیست. در واقع، استدلال در علم نقش حیاتی دارد و در چندین سطح مختلف عمل می‌کند؛

• استدلال به‌عنوان چارچوب تفکر علمی

علم تنها مجموعه‌ای از داده‌های خام نیست؛ بلکه دانشمندان از استدلال منطقی برای تحلیل داده‌ها، تدوین نظریه‌ها و طراحی آزمایش‌ها استفاده می‌کنند. بدون استدلال، حتی بهترین داده‌ها نیز بی‌معنا خواهند بود.

• استدلال قیاسی در علم

استدلال قیاسی در علم برای استنتاج نتایج از قوانین کلی به کار می‌رود.

مثال: اگر همه گازها با افزایش دما منبسط می‌شوند و ما یک گاز ناشناخته داریم، می‌توانیم استدلال کنیم که این گاز نیز با افزایش دما منبسط خواهد شد.

این نوع استدلال به ریاضیات و منطق رسمی نزدیک است و در نظریه‌پردازی‌های علمی اهمیت دارد.

• استدلال استقرایی و نقش آن در دانش تجربی

علم عمدتاً بر استدلال استقرایی تکیه دارد، یعنی نتیجه‌گیری از نمونه‌های خاص برای ایجاد یک اصل کلی.

مثال: ما بارها دیده‌ایم که آب در ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد می‌جوشد، بنابراین نتیجه می‌گیریم که این ویژگی همواره صادق است.
اما استقرا همیشه قطعی نیست. ممکن است مواردی کشف شوند که نظریه‌های پیشین را نقض کنند (مثلاً در فشارهای بالا، آب دیگر در ۱۰۰ درجه نمی‌جوشد). این یکی از دلایلی است که چرا در علم اثبات قطعی نداریم، بلکه فقط شواهد قوی داریم.(که مفصل در گذشته توضیح دادم)

• نقش استدلال در طراحی و تحلیل آزمایش‌ها

فرضیه‌سازی: دانشمندان از استدلال برای ارائه فرضیه‌ها استفاده می‌کنند.
تفسیر داده‌ها: مشاهدات خام بدون تحلیل منطقی ارزش علمی ندارند.
رد یا تأیید نظریه‌ها: علم فقط جمع‌آوری داده نیست؛ بلکه دانشمندان باید با استدلال نتایج را بررسی کرده و ببینند آیا با نظریه‌های موجود سازگارند یا نه.

• استدلال و ابطال‌گرایی
کارل پوپر استدلال کرد که علم باید ابطال‌پذیر باشد. یعنی یک نظریه علمی زمانی معتبر است که بتوانیم آزمایشی طراحی کنیم که اگر نظریه غلط باشد، آن را رد کند. این رویکرد هم مبتنی بر استدلال منطقی است.

نتیجه اینکه علم هم میدان بحث و استدلال است؛ دانشمندان هم انسانهایی هستند که همیشه در این مورد بحث میکنند؛
دانشمندان هم یک پا فیلسوف هستند چون مرتبا ادعا میکنند استدلال میکنند؛ منتهی استدلال این افراد معمولا یا اکثرا بیشتر بر اساس نتایج آزمایش ها و شواهد است تا زمینه‌های فلسفی.

منظور هایزنبرگ از اینکه «علم هم میدان بحث است» این بود که علم یک مجموعه حقیقت مطلق و غیرقابل‌تغییر نیست، بلکه یک فرآیند پویا، دیالوگ‌محور و در حال تحول است.

علم صرفاً جمع‌آوری داده‌ها نیست، بلکه فضایی است که نظریه‌ها مطرح، نقد، اصلاح یا رد می‌شوند. دانشمندان درباره مفاهیم علمی بحث می‌کنند، فرضیه‌های مختلف را می‌سنجند، و حتی دیدگاه‌های متضاد را بررسی می‌کنند.

حتی این جمله نیز درست است که «دانشمندان درواقع فیلسوفانی با رویکرد تجربی هستند».

فیلسوفان ممکن است با منطق و استدلال‌های انتزاعی کار کنند، اما دانشمندان استدلال‌هایشان را با شواهد تجربی و داده‌های قابل آزمایش پشتیبانی می‌کنند.
وجه مشترک؟ هر دو بحث میکنند، هر دو استدلال میکنند، هر دو ادعا و تفسیر میکنند و ایده پردازی و نقد و بررسی. تکیه گاه‌شان گاهی فرق میکند، یکی بر اساس داده های تجربی است یکی بر اساس دودوتا چهارتای فلسفی یعنی استدلال های منطقی. خود فیلسوف هم زمانی موفق تر است که داده های تجربی را نادیده نگیرد و استدلالش بر ضد داده های تجربی نباشد بلکه برعکس، به آنها تکیه کند.

هایزنبرگ، بوهر و انیشتین نه‌تنها فیزیکدان، بلکه به نوعی فیلسوفِ علم بودند که درباره ماهیت واقعیت، علیت، و امکان شناخت صحبت می‌کردند.
داروین با نظریه تکامل، پرسش‌هایی فلسفی درباره سرشت انسان و جایگاه او در جهان مطرح کرد.

دانشمندان امروز در زمینه‌هایی مثل هوش مصنوعی، کیهان‌شناسی و زیست‌شناسی مولکولی همچنان با سوالات فلسفی روبه‌رو هستند.


بنابراین فلسفه و علم در کنار هم و با هم پیش میروند و الزاما دو دنیای متمایز نیستند.
علم بدون فلسفه ناقص است به دلایلی که گفتیم، و فلسفه بدون داده‌های علم ناقص است.
روش این دو تفاوت هایی دارد.
دانشمندان بر پایه تجربه، آزمایش و داده نتیجه می‌گیرند.

فیلسوفان می‌توانند حتی بدون نیاز به تجربه و آزمایش، صرفاً از طریق استدلال منطقی به نتایجی برسند(اما از تجربه، آزمایش و داده هم استفاده میکنند)
فلسفه مادر علم است، علم تغذیه کننده علم است هم دو جمله درست هستند.

بسیاری از ایده‌ها، فرضیه‌های علمی و حتی شاخه های علمی با پرسش های فلسفی آغاز شده و می‌شوند و خواهند شد. علم نیاز به پیش‌فرض‌های فلسفی دارد؛ چون ما مغز داریم و جهان را می‌بینیم.

سام آریامنش

🚀 @ofoghroydadd


پژوهش نشان می‌دهد که عاشقان در چهار دسته قرار می‌گیرند

این که پیوند میان یک زوج بر پایه شهوت باشد یا همراهی و تعهد، افراد درگیر در عشق رمانتیک احتمالاً در یکی از چهار دسته متمایز عاشقان قرار می‌گیرند. این نتیجه پژوهشی بی‌سابقه از دانشگاه ملی استرالیا (ANU) است.

این پژوهش که در ژورنال Personality and Individual Differences منتشر شده، ۸۰۹ جوان دارای شریک عاطفی را بر اساس شدت عشق رمانتیک، افکار وسواسی، میزان تعهد و تعداد دفعات رابطه جنسی در هفته دسته‌بندی کرده است.

نتایج نشان داد که چهار گروه عاشقان رمانتیک وجود دارد:

عاشقان رمانتیک ملایم
عاشقان رمانتیک متوسط
عاشقان رمانتیک شهوانی (پرشور یا هوس‌باز)
عاشقان رمانتیک شدید

ویژگی‌های چهار نوع عاشق

این چهار زیرگروه ویژگی‌های متفاوتی دارند، از سرعت عاشق شدن گرفته تا میزان مصرف قهوه و نیاز به خواب!

آدام بُد (Adam Bode)، دانشجوی دکترای ANU و پژوهشگر اصلی این پژوهش، گفت که این یافته‌ها نشان می‌دهد تجربه عشق رمانتیک در افراد متفاوت است.

«نتیجه نهایی این است که همه‌ی ما یکسان عاشق نمی‌شویم. بعضی افراد وقتی عاشق می‌شوند، تا ۲۰ بار در هفته رابطه جنسی دارند!»
«نحوه عاشق شدن ما با مجموعه‌ای از رفتارهای جالب دیگر مرتبط است.»

بزرگ‌ترین گروه: عاشقان متوسط (رایج‌ترین نوع عاشق)
بیش از ۴۰٪ از افراد در این دسته قرار می‌گیرند. این گروه به دلیل ویژگی‌های معمولی عشق رمانتیک، «کاملاً عادی» توصیف شده است.
آدام می‌گوید:

این افراد شدت عاشقی و افکار وسواسی نسبتاً پایین، تعهد نسبتاً بالا و تعداد دفعات رابطه جنسی متوسطی دارند. ویژگی‌های آن‌ها کاملاً استاندارد است و جالب اینکه بیشتر این گروه را مردان تشکیل می‌دهند.

کوچک‌ترین گروه: عاشقان شهوانی (پرشور یا هوس‌باز)
این گروه تنها ۹.۶۴٪ از افراد را شامل می‌شود و بالاترین دفعات رابطه جنسی را دارند (به‌طور میانگین ۱۰ بار در هفته).
سایر ویژگی‌های این گروه:
علاقه زیاد به سفر
خرج کردن بیش از حد معمول
سیگار کشیدن بیشتر از حد معمول

دومین گروه بزرگ: عاشقان شدید (دیوانه‌وار عاشق)
بیش از ۲۹٪ افراد در این دسته قرار می‌گیرند. این گروه در تمامی معیارها بالاترین نمرات را دارند:
بیشترین شدت عشق
بیشترین افکار وسواسی
بیشترین میزان تعهد
تعداد دفعات زیاد رابطه جنسی
آدام توضیح می‌دهد: این افراد همان‌هایی هستند که کاملاً در عشق غرق می‌شوند.آن‌ها بیشترین احتمال را دارند که قبل از آغاز رسمی رابطه‌شان، عاشق شوند. تنها گروهی هستند که تعداد زنان آن‌ها (۶۰٪) از مردان بیشتر است.
ویژگی‌های دیگر:
بالاترین میزان وظیفه‌شناسی، توافق‌پذیری و علاقه به کار
کمترین میزان رانندگی پرخطر، مصرف قهوه، الکل و مواد مخدر

دومین گروه کوچک: عاشقان ملایم (بی‌خطر یا خنثی)
۲۰٪ از عاشقان در این گروه قرار دارند. آن‌ها در تمامی معیارهای عشق، کمترین نمرات
را دارند.
این افراد کمترین شدت عشق، کمترین افکار وسواسی، کمترین میزان تعهد و کمترین تعداد دفعات رابطه جنسی را دارند. همچنین، پایین‌ترین میزان برون‌گرایی و توافق‌پذیری را
نشان دادند.
بیشترین تعداد روابط عاشقانه را تجربه کرده‌اند، اما هر بار برای کوتاه‌ترین مدت عاشق بوده‌اند.
بیشتر آن‌ها مردان دگرجنس‌گرا هستند.

داده‌ها و اهمیت پژوهش

این پژوهش بر اساس داده‌های "نظرسنجی عشق رمانتیک ۲۰۲۲" انجام شده است که بزرگ‌ترین مجموعه داده جهانی درباره تجربه عشق محسوب می‌شود. این نظرسنجی شامل ۱۵۵۶ جوان از ۳۳ کشور با فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف است.
آدام می‌گوید که این داده‌ها اکنون برای سایر پژوهشگران نیز در دسترس است.این نظرسنجی اولین در نوع خود است و یک تحول در علم عشق رمانتیک محسوب می‌شود.
عشق رمانتیک نسبت به اهمیت آن در تشکیل خانواده، تأثیرش بر فرهنگ و جهانی بودنش، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. ما می‌خواهیم به پژوهشگران سراسر جهان کمک کنیم تا آن را بهتر درک کنند.
پژوهشگران معتقدند که عشق رمانتیک، یکی از دلایل افزایش فعالیت جنسی در مراحل اولیه روابط عاشقانه است.

آدام در پایان می‌گوید:
این مطالعه مسیر را برای تحقیقات آینده هموار می‌کند و یافته‌های آن پیامدهایی برای تکامل عشق رمانتیک دارد. انسان‌ها ممکن است همچنان در حال تکامل باشند، از نظر نحوه‌ای که عشق رمانتیک را ابراز می‌کنند.

این پژوهش با همکاری دانشگاه ملی استرالیا (ANU)، دانشگاه کانبرا و دانشگاه استرالیای جنوبی انجام شده است.

سام آریامنش/phys

🚀 @ofoghroydadd

کلیپ:
دانش عاشق شدن؛ چرا عاشق میشوید؟ بررسی علمی
عشق یک نوع مخدر است
چرا عشق می‌ورزیم
چه‌طور عشق حقیقی را بشناسیم؟


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
ربات «جتسون‌ها» بالاخره رسید: اندروید نئو گاما با لباس بافتنی به کمک کارهای خانه می‌آید


ربات نئو گاما که توسط شرکت نروژی 1X طراحی شده است، به کمک کارهای خانگی مانند جاروبرقی کشیدن، درست کردن قهوه و حمل خریدها می‌آید. این ربات اندروید انسان‌نما با طراحی پیشرفته و قابلیت‌های هوش مصنوعی در حال آزمایش محدود است. ظاهر آن شبیه به یک پوشش بافته‌شده است و حرکت طبیعی و ایمن آن برای تعامل با انسان‌ها جالب است. این ربات بخشی از تلاش‌ها برای گنجاندن ربات‌های خانگی در زندگی روزمره است.

🚀 @ofoghroydadd

اطلاعات بیشتر


چیزی که میبینید احتمالا مغز یک مرد است که در جریان آتشفشان وزوو، به شیشه دگرگون شده است؛ اما چگونه!

در سال ۷۹ میلادی، مردی که در فوران کوه وزوو در نزدیکی پمپی کشته شد، دگرگونی نادری را تجربه کرد: مغزش به شیشه دگرگون شده است.

و دانشمندان مدت‌ها است که در مورد چگونگی رخ‌دادنش بحث کرده‌اند، زیرا جریان‌های سنگهای‌ آذرآواری (پیروکلاستیک) شامل تکه‌های سنگ، خاکستر و گاز که او را دفن کرده بودند، نه به اندازه کافی داغ بودند و نه به اندازه کافی سریع سرد می‌شدند که مغز او را به شیشه دگرگون کنند. حالا پژوهشگران توضیح تازه‌ای ارائه کرده‌اند: جریان‌های سنگهای‌ آذرآواری باید به وسیله یک ابر خاکستر اَبَرداغ که بلافاصله پیش از آن به وقوع پیوسته بود، سریعاً مغز مرد را گرم کرده و سپس به سرعت آن را سرد کرده، و همین آن را به شیشه تبدیل کرده‌اند.

پژوهش‌های تازه که ۲۷ فوریه ۲۰۲۵ در مجله Scientific Reports منتشر شده، تازه‌ترین پاسخ به بحث‌های علمی درباره ماده‌ای است که در بقایای جمجمه این مرد پیدا شده است. اولین پژوهشی که این فرضیه را مطرح کرد در سال ۲۰۲۰ منتشر شد. اما منتقدان همان سال ادعا کردند که ماده "شیشه‌ای مغز" ممکن است اصلاً بافت مغزی نبوده باشد. با این حال، پژوهش جدید شواهد بیشتری از جمله بقایای سلول‌های مغزی ارائه می‌دهد که نویسندگان آن معتقدند نشان می‌دهند این یک بافت مغزی شیشه‌ای‌شده است.

ابرهای خاکستر

ایده جدید توسط پژوهش‌هایی از تکه‌های زغال‌چوب پیدا شده در نزدیکی بقایای این مرد در هرکولانیوم، یک شهر ساحلی که چند مایل از پمپی فاصله داشت و در همان فوران نابود شد، پشتیبانی می‌شود. نویسنده اصلی پژوهش، گیدو جیوردانو، زمین‌شناس و آتشفشان‌شناس دانشگاه رم تره ایتالیا، می‌گوید: «در هرکولانیوم، ما تکه‌های زغال‌چوبی پیدا کردیم که تحت چندین رویداد گرمایی قرار گرفته بودند و بالاترین دماها به ابر خاکستر فوق‌داغ اولیه مربوط می‌شد.» او افزود: «این ابرهای خاکستر در فوران‌های آتشفشانی تازه‌تر که شامل جریان‌های سنگهای‌ آذرآواری بودند، دیده شده‌اند، از جمله فوران کوه فوجی در ژاپن در سال ۱۹۹۱ و فوران کوه فوگو در گواتمالا در سال ۲۰۱۸.»

این ابرهای خاکستر اولیه مقدار کمی مواد آتشفشانی داشتند و به نظر می‌رسید تأثیر فیزیکی زیادی نداشته باشند، اما به دلیل دمای فوق‌العاده بالای خود می‌توانستند کشنده باشند. پژوهشگران تخمین می‌زنند که دمای ابر خاکستر اولیه‌ای که هرکولانیوم را پوشاند، بیشتر از۵۱۰ درجه سانتیگراد بوده که در ابتدا دمای کافی برای شیشه‌ای کردن مغز مرد را داشت و سپس به سرعت سرد شده بود.

مغز شیشه‌ای

با این حال، برخی از دانشمندان در مورد اینکه آیا ماده شیشه‌ای پیدا شده در بقایای مرد در هرکولانیوم واقعاً بافت مغزی بوده یا نه، تردید دارند. پزوهشی که در سال ۲۰۲۰ در مجله Science & Technology of Archaeological Research منتشر شد، به رهبری الکساندرا مورتون-هیورد، باستان‌شناس مولکولی که اکنون در دانشگاه آکسفورد است، ادعا کرد که نمونه‌های ماده شیشه‌ای در دسترس محققان خارجی قرار نگرفته بود. او و همکارانش همچنین استدلال کردند که جریان‌های سنگهای‌ آذرآواری در هرکولانیوم نه به اندازه کافی داغ بودند و نه به اندازه کافی سریع سرد شدند تا مغز را به شیشه تبدیل کنند.

بقایای این مرد در اوایل دهه ۱۹۶۰ پیدا شد و نشان داد که او در حالی که در یک تخت در ساختمانی از مرکز شهری Collegium Augustalium در حال استراحت بود، جان خود را از دست داده است. این مرکز ویژه‌ی پرستش امپراتور روم بوده است.

پژوهش تازه توسط جیوردانو و همکارانش ادعای آنها را تقویت می‌کند که ماده شیشه‌ای جزو مغز این مرد بوده و تحلیل‌های میکروسکوپی نشان می‌دهد که بقایای سلول‌های مغزی و دیگر ساختارهای مغزی در داخل این ماده شیشه‌ای وجود دارد.

پدار فاس، باستان‌شناس از دانشگاه دی‌پاو در ایندیانا و نویسنده کتاب "پلینی و فوران وزوو" (انتشارات روتلج، ۲۰۲۲)، که در پژوهش اخیر شرکت نکرده، میگوید که هنوز مشخص نیست که آیا این پژوهش تازه سوالات مربوط به ماهیت ماده را حل کرده است یا نه. او گفت: «خوشحالم که این کار در حال انجام است، اما هنوز کارهای بیشتری باید انجام شود تا این موضوع تأیید شود.»

سام آریامنش

🚀 @ofoghroydadd

آدرس همه مقالات و سایر ارجاعات در اینجا

Показано 20 последних публикаций.