احسان‌نامه


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


برگزیده‌ها، خوانده‌ها و نوشته‌های یک احسان رضایی. اینجا یادداشت‌ها، مقالات و داستان‌هایم را در معرض دل و دیده شما می‌گذارم، خبر کتاب‌ها و کارهایم را می‌دهم و از کتابهایی که خوانده‌ام می‌گویم، شاید قبول طبع مردم صاحب‌نظر شود

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


🔺 آیا طرفداران ترامپ علیه ویکیپدیا اقدام می‌کنند؟ ایلان ماسک، در توییتی با بازنشر آماری که مطالب افراط‌گرایان دست راستی بیشتر از چپ‌های افراطی در ویکی‌پدیا ویرایش و تعدیل می‌‌شود، خواستار قطع کمکهای نهادها و افراد به این دایره‌المعارف آنلاین شد. جیمی ویلز، بنیان‌گذار ویکی‌پدیا هم نوشت «فکر کنم ایلان ناراحت است که ویکی‌پدیا را نمی‌شود خرید.» در جریان تبلیغات انتخابات امریکا، جنجالی بر سر مدخل قدیمی «اظهارات نادرست یا گمراه‌کننده دونالد ترامپ» ویکیپدیا درگرفت. ایلان ماسک هم از اینکه در مدخل خودش در ویکیپدیا، ژستش در جریان سخنرانی در مراسم تحلیف ترامپ، شبیه سلام نازی‌ها تلقی شده بود، شاکی شده بود. @ehsanname


📚 امروز اختتامیه هفدهمین دورۀ جایزه ادبی جلال برگزار شد. اتفاقی که از این بابت اهمیت دارد که در چند دورۀ قبلی، این جایزه به سمت مستندنگاری و آن هم یک نوع خاص از مستندنگاری رفته بود ولی امسال، دوباره به داستان توجه شد و این تغییر رویکرد مسئولان فرهنگی جدید، جای امیدواری است. در بخش رمان، داستان «سنگ اقبال» مجید قیصری (نشر چشمه) برگزیده شد، «دختران قبیله جنگ» جواد افهمی (انتشارات خط مقدم) و «دم‌اسبی» رامبد خانلری (نشر بان) شایستۀ تقدیر. هر سه، خواندنی. بخش داستان کوتاه هم برگزیده داشت (اثر جناب صمد طاهری) درحالی‌که در اغلب سال‌های اخیر این دو بخش، برگزیده نداشتند @ehsanname


Репост из: مجله الکترونیک واو
📝دعوت به جشن تولد اشتباهی!

🖌#احسان_رضایی نوشت:

🔹قضیه روز تولد از کجا آمده است؟ چند سالی است که باب شده بعضی از اهالی ادبیات، در شبکه‌های مجازی، روز اول بهمن را به عنوان زادروزِ فردوسی بزرگ گرامی می‌دارند و تبریک می‌گویند و طرح و عکس و تفصیلات به کار می‌برند. طبیعتاً هر گونه یادکردی از مفاخر ادبی و فرهنگی‌مان ارزشمند است و هر روزی که در آن به ادبیات و شعر و فرهنگ توجه شود روزی مبارک است، اما راستش این که این تعیین تاریخ روز تولد فردوسی، چندان هم دقیق و مستند نیست.

🔹تبریک زادروز و بزرگداشت شاعر خیلی خوب است، اما بهترین کار برای احترام یک شاعر توجه به اثرش است. کاش در روز اول بهمن، یا هر روز دیگری، با هم قرار بگذاریم تا یک داستان یا چند صفحه و بیت از این استاد همه شاعران را بخوانیم.

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔺رودکی‌خوانی پزشکیان و امامعلی رحمان، رییس‌جمهورهای ایران و تاجیکستان در انتهای سخنرانی مشترک‌شان. اینجا که خودمانیم، امامعلی رحمان شعر مناسبتری برای این مجلس خواند @ehsanname


یه روز عبید زاکانی به ایرج میرزا گفت: خوب شد ما به موقع مُردیم!
➖سیدابراهیم نبوی (۲۲ آبان ۱۳۳۷ – ۲۵ دی ۱۴۰۳) 


Репост из: احسان‌نامه
📖معروفترین پدرهای دنیای ادبیات
@ehsanname
برخلاف شخصیت مادرها، تصویر پدرها در دنیای ادبیات تنوع زیادی دارد و نویسندگان نگاه‌های متفاوتی به رابطه پدر و فرزندی دارند. این، فهرستی است که من (احسان رضایی) از پدرهای خیالی در داستان‌هایی که خوانده‌ام، در ذهن داشتم و آنها را طبق الگوهای متفاوت رابطه با فرزندان، در چند دسته تقسیم کردم. قاعدتا به این سیاهه می‌شود اسم‌های دیگر هم اضافه کرد و آن فهرست کاملتر را برای مطالعات بعدی استفاده کرد. فعلا همین را داشته باشید:
@ehsanname
😵پدرهای کشته به دست پسر
ادیپ، پدرش (لایوس) را می‌کشد/ ضحاک پدرش (مرداس) را می‌کشد/ «برادران کارامازوف» (جز آلیوشا) پدرشان را می‌کشند/ در «آتش بدون دود» یک مورد پدرکشی هست/ ولدمورت «هری پاتر» پدر ماگلش را کشته

😰پدرهایی که پسرشان را کشتند
اودیسه و تلگونوس/ رستم و سهراب (داستان دنباله‌هایی در مورد برزو، پسر سهراب و شهریار، پسر برزو هم دارد که با رستم می‌جنگند)/ گشتاسپ، اسفندیار را به جنگ رستم می‌فرستد و عملاً او را به کشتن می‌دهد/ پدر نیل در «انجمن شاعران مرده» (ن. اچ. کلاین‌بام) آن‌قدر فشار می‌آورد که نیل خودکشی می‌کند
@ehsanname
😔پدرهای ناکام و خیرندیده از فرزند
پریام، پادشاه تروا/ فریدون در «شاهنامه»/ «شاه لیر» و دخترهایش (شکسپیر)/ پدر مقتولِ «هملت» (شکسپیر)/ «باباگوریو» و دو دخترش (بالزاک)/ «پدر خانواده» (دنیس دیدرو)/ بابای بازاروفِ جوان در «پدران و پسران» (تورگنیف)/ پدر رمان «ماهی بزرگ» (دانیل والاس) که بچه‌ها هیچوقت حرفهایش را باور نمی‌کنند/ اغلب پدرهای «آتش بدون دود» (نادر ابراهیمی)

😎پدرهای قدرتمند
«پدرخوانده»های ماریو پوزو/ پدر سارا کرو (فرانسیس هادسن بارنت) که خیلی خرپول است/ بابای جسی در «خداحافظ گری کوپر» (رومن گاری)/ لرد عزریل در «نیروی اهریمنی اش» (فیلیپ پولمن)
@ehsanname
😡پدرهای زیادی گیر
پدر تام (گدا) در «شاهزاده و گدا» (مارک تواین)/ دنتور و پسرهایش در «ارباب حلقه‌ها» (تالکین)/ پدر «خانواده تیبو» (روژه مارتن دوگار)

😴پدرهای بی‌مسئولیت
تناردیه پدر در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ بابای اسکارلت «بربادرفته» (مارگارت میچل)/ هنچارد که «شهردار کاستربریج» هم می‌شود ولی فکر فروختن بچه‌اش رهایش نمی‌کند (تامس هاردی)/ دکتر هورنیکور «گهواره گربه» (کورت ونه‌گات)

🤕پدرهای بی‌عرضه
پدر مومو در «زندگی در پیش رو» (رومن گاری)/ پدر مخترع بوگیر کفش در «گودال‌ها» (لوییس ساکار)
@ehsanname
😇پدرهای مؤثر در تربیت بچه
بابای کیتی در «آنا کارنینا» و باقی کارهای تولستوی/ سروانِ «دختر سروان» (پوشکین)/ آتیکوس فینچ در «کشتن مرغ مینا» (هارپر لی) که خیلی از منتقدها او را بهترین تصویر پدر در دنیای ادبیات می‌دانند/ پدر راوی در «راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟» (بلیک ماریسن)

🤔پدرهای با شخصیت پیچیده
پراپسرو در نمایشنامه «طوفان» (شکسپیر)/ پدر سونیا در «جنایت و مکافات» (داستایوسکی)/ پدر نیک در قصۀ «پدرها و پسرها» (همینگوی)/ قصه‌های دن چاون/ «گاوخونی» (جعفر مدرس صادقی)
@ehsanname
😜پدرهای بامزه
«قصه‌های بابام» (ارسکین کالدول)/ کمیک «قصه‌های من و بابام» (اریش اُزِر)/ داستان جراحی «زبان کوچک بابام» در «شلوارهای وصله‌دار» (رسول پرویزی)/ پدر سعید در «دایی‌جان ناپلئون» (پزشکزاد)/ پدر مهاجرت‌کردۀ «عطر سنبل، بوی کاج» (فیروزه جزایری دوما)

🤗پدرخوانده‌ها
پدر ژپتو در «پینوکیو» (کارلو کلودی)/ ژان والژان در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ «بابا لنگ‌دراز»ِ جودی ابوت (جین وبستر)
@ehsanname
😀پدربزرگ‌های حامی
بابابزرگ نل (قصه «جعبه جواهر» چارلز دیکنز)/بابابزرگ «هایدی» (جوانا اسپیری)/ پدربزرگ سوفی در «راز داوینچی» (دن براون)/ باباجونِ علی فتاح در «من او» (رضا امیرخانی)


🎼 قطعه «پادشه خوبان»، ابیاتی از سعدی و حافظ با تنبور و آواز درویش خلیل عالی‌نژاد از آلبوم «ثنای علی (ع)» @ehsanname


✉️ خدا به شما دلتنگی ندهد
امیرکبیر در یک نامه‌اش به ناصرالدین شاه هشدار داده بود: «خدا به شما دلتنگی ندهد زیرا خیال مثل درختی است که از خود کرم بیرون می‌آورد، و کم کم می‌پوساند، تا به جزئی صدمه‌ای تمام می‌شود».
@ehsanname
➖ کتاب «امیرکبیر و ایران» فریدون آدمیت، صفحه ۴۸


آقای فریدون شهبازیان- که دیروز خبر درگذشتش آمد- یک کاستی هم داشت با دکلمۀ آقای شاملو و آواز عالیجناب شجریان به اسم «رباعیات خیام». جادوی خالص، هنر محض، ضیافت بی‌پایان برای گوش. بعدها جایی دیدم ایراد گرفته بود که فلان مصرع را شاملو اشتباه خوانده و قرائت درست اینطوری است و چه. تازه دیدم این‌همه وقت ما جزئیات را نمی فهمیدیم و مسحور آن ترکیب شگفت بودیم. گمانم خود آقای خیام هم اگر می‌شنید راضی بود @ehsanname


Репост из: کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
📰 زرین‌‏کوب از پاییز 1335 تا تابستان 1336، مدیریت بنگاه ترجمه و نشر کتاب را پذیرفت، زیرا احسان یارشاطر، مدیرعامل و ایرج افشار، قائم‏‌مقام آن در ایران نبودند. او هم‏چنین در نیمه‌دوم این دهه، در سال‏های 1336 و 1338، «دو قرن سکوت» و «نقد ادبی» را منتشر کرد. در آغاز دهه 40، به دعوت مجتبی مینوی، به موسسه فرانکلین رفت تا ایده‌‏ای را که همایون صنعتی‏‌زاده درسر می‏‌پروراند، عملی کنند و آن، راه‌‏اندازی موسسه لغت‏نامه فرانکلین بود که اگرچه پژوهش‌‏ها و سفرهای بسیاری مصروف آن شد اما هیچ‏‌وقت به اجرا نرسید. هرچند وقتی در همان موسسه، غلام‏حسین مصاحب، دایره‌المعارف فارسی را آغاز کرد، همکاری موثری با آن داشت و مقالات زیادی برای آن نوشت. در سال 1342، ایرج افشار به‌‏سبب سفر به خارج از کشور، اداره کلی مجله راهنمای کتاب را به او و البته، سردبیری‌‏اش را به قمر آریان سپرد. در سال‏های 1343 و 1344، «ارزش میراث صوفیه» و «با کاروان حله» را در انتشارات و کتاب‏فروشی‏ آریا در سه‏‌راه ژاله که به‏‌اتفاق برادرانش داشت، نشر داد...


🦉@goftemaann


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
یک نفر چقدر می‌تواند ایران را دوست داشته باشد؟ سخنان کوتاه خانم دکتر ژاله آموزگار، استاد برجستۀ ادبیات ایران باستان، در مراسم رونمایی از کتاب «از ستیز تا ستایش: فردوسی و شاهنامه به روایت شاعران ایران» (۱۶ دی ۱۴۰۳) @ehsanname


Репост из: خانه شعر و ادبیات
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
فرق این‌مجموعه با سایر کتاب‌های تاریخی ایران که توسط اساتید و پژوهشگران در بازار نشر عرضه شده، مصور بودن آن است و این‌که از ۶ نوع تصویر در این کتاب استفاده شده است. بعضی تصاویر عکاسی شده، برخی بازسازی شده و …

صحبت‌های #احسان_رضایی و ماجرای کتاب‌ #تاریخ_مصور_ایران_باستان را ببینید و بشنوید …

برنامه #کتاب_یک کاری مشترک از خانه شعر و ادبیات، شبکه یک و تلویزیون اینترنتی کتاب، این روزها به‌صورت میان‌برنامه از شبکه یک سیما پخش می‌شود.

#خانه_شعر_و_ادبیات
@khanehadabiat 📄


🔹... این مقدار شنودم که دوتن با یکدیگر می‌گفتند که «خواجه بوسهل را برین که آورد که آبِ (آبروی) خویش‌ ببَرد؟» ... و نصرِ خلف دوست من بود، از وی پرسیدم که چه رفت؟ گفت که چون حسنک بیامد، خواجه بر پای خاست، چون او این مکرمت‌ بکرد، همه اگر خواستند یا نه‌، بر پای خاستند. بوسهلِ زوزنی بر خشم خود طاقت نداشت، برخاست نه تمام‌ و بر خویشتن می‌ژکید. خواجه احمد او را گفت «در همه کارها ناتمامی!»
@ehsanname
➖این عبارتِ «در همه کارها ناتمامی» هم (که بیهقی در ماجرای بر دار کردن حسنک و در وصف رجالِ وقت) آورده چقدر زبان حال است.


📚در فهرست کتابهایی که بیل گیتس در پایان سال جاری میلادی پیشنهاد کرده (+) این دو عنوان به فارسی ترجمه شده است. گیتس در مورد «موج پیش رو» گفته «از بین تمام کتاب‌های مربوط به هوش مصنوعی، این یکی را من خیلی توصیه می‌کنم.» گیتس کتاب «نسل مضطرب» را هم «یک کتاب ترسناک» توصیف کرده، کتابی که در مورد تاثیرات روانی منفی محصولات دیجیتال روی بچه‌هاست @ehsanname


Репост из: احسان‌نامه
✍️ احسان رضایی: جشن شب یلدا، از قدیمی‌ترین مراسم ایرانی است و نشانه‌اش استفاده از تصویر شب یلدا در شعر قدیمی‌ترین گویندگان شعر فارسی، از قبیل عنصری و منوچهری و ناصر خسرو و دیگران است، تا به امروز.
@ehsanname
🍉در بین این تصاویر شاعرانۀ فراوان، معمولاً کمتر شاعری است که به خود شب یلدا روی خوش نشان بدهد و بیشترشان، از یلدا برای حرفهای دیگر استفاده می‌کنند. مثلاً ناصرخسرو در نکوهش افرادی که درونشان به زیبایی ظاهرشان نیست، می‌گوید:
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

🍉سعدی هم که معلم زندگی است، اینطوری درس تلاش و کوشش و خسته نشدن در برابر مشکلات زندگی می‌دهد که سیاهی شب باید به اندازه یلدا طول بکشد تا سپیده بزند:
باد آسایش گیتی نزند بر دلِ ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

🍉خواجه حافظ هم که حالا اسمش با شب یلدا گره خورده، از تشبیه این شب برای زدن حرفهای سیاسی استفاده کرده:
صحبت حکّام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید

🍉صائب برای ترساندن طرف از قدرت آه خودش، می‌گوید فکر نکن شب یلدا مثل باقی شبهاست:
آه ما رعناترست از آه ماتم‌دیدگان
آنچنان کز جملۀ شبها شب یلدا یکی است

🍉بعضی‌ها هم برای توصیف سیاهی و بلندیِ زلف یار از تشبیهِ شب یلدا استفاده کرده‌اند. یک نمونۀ بامزه‌اش را رضاقلی‌خان هدایت، جد بزرگ صادق هدایت، در وصف معشوقی که گیس‌هایش را از دو طرف می‌بسته، گفته:
در سالی اگر شبی است یلدا
در یک مَهِ آن صنم دو یلداست

🍉خلاصه که همۀ این شاعران بزرگ در شعرهایشان با موضوع شب یلدا، برای چیزهای دیگری جز شب یلدا شعر گفته‌اند. فقط یک بیت از قدسی مشهدی، شاعر قرن یازدهم را سراغ دارم که در آن شاعر با ذکر دلیلی ظریف، می‌گوید چشم انتظار رسیدن این شب است:
هرچه با زلف تو می‌مانَد دل از کف می‌برَد
روز عمرم در تمنای شب یلدا گذشت
@ehsanname
🍉قدسی مشهدی، به هندوستان مهاجرت کرده و در دربار شاه جهان (همان که برای مزار همسر ایرانی‌اش، تاج‌محل را ساخت) زندگی می‌کرد و عاقبت هم در کشمیر درگذشت. آیا دوری او از وطن، در سرودن این بیت با آن غم درونی تأثیر داشته؟ نمی‌دانیم.▫️


علمني حبك كيف الليل يضخم احزان الغرباء...

عشقت به من آموخت که چگونه شب، غم غریبان را ضخیم می‌کند ...

➖از «قصیدة الحزن» #نزار_قبانی


Репост из: رسول جعفریان
مسائل مختلفی در عقب افتادگی علمی ما مهم است، اما شاید کمتر عاملی به اهمیت«چاپ» در رشد علم در اروپا و عقب ماندگی علمی میان ما مهم باشد.
چاپ یک کتاب در هزار مجلد، تا تکثیر یک دستنوشته در یک یا چند نسخه در توزیع علم، نقش مهمی دارد.
حالا مروری بر تاریخ های زیر بفرمایید
اولین کتاب چاپ در اروپا در سال 1455 میلادی «گوتنبرگ». (می گویند قبلش در چین هم بوده است).
اولین کتاب چاپ شده در عثمانی توسط یهود و ارامنه در سال 1493 در حالی که مسلمانان ممنوع می دانستند و ابراهیم متفرقه اولین بار در سال 1729 چاپخانه ای در استانبول دایر کرد.
اولین کتاب چاپی در شبه قاره توسط پرتغالی ها در شهر گوا به سال 1556، و اولین کتاب از سوی مسلمانان و هندی ها در شبه قاره در سا ل1808
اولین کتاب چاپی در ایران (در چاپخانه ارامنه حوالی سال 1638 در جلفای اصفهان) و اولین کتاب توسط مسلمانان در سال 1818 (1233 ق).
این تاریخ ها را با یکدیگر مقایسه کنید ببینید فاصله ما با اروپا چه قدر است. 1455 در اروپا و 1818 در ایران. یعنی 363 سه سال بعد. حدود چهار قرن. این همان مقدار عقب افتادگی ما را نشان می دهد.
این در حالی است که کتابهای چاپی از زمان شاه عباس (سلطنت از 1588 م ـ 996 ـ 1038ق) وارد ایران می شد. در دوره شاهان بعدی هم کتابهای چاپی توسط خارجی ها به آنان اهدا می شد. اما نخستین بار در سال 1818 در دوره سلطنت فتحعلی شاه ما کتاب چاپ کردیم.
چه چیزی در سر ما بوده است که با چاپ موافقت نکرده ایم در حالی که از زمان صفویه می توانستیم این کار را انجام دهیم.


ویدیویی دیدم از آقای کارشناسی که در توجیه اصرار بر قانون حجاب در این شرایط، می‌فرمایند: جوانان مذهبی اگر ببینید حکومت خیلی اسلامی نیست، وقتی برای کشور مشکلی ایجاد شود جلوی تیر نمی‌روند. (اینجا) قاعدتاً جوانان مومن خودشان می‌دانند و این جناب که وطن‌دوستی‌شان را زیر سوال برده است. من فقط از باب یادآوری تاریخی و ادبی عرض می‌کنم که ایران‌دوست‌ترین نویسندۀ زبان فارسی، فردوسی بزرگ که عمرش را بر سر «شاهنامه» گذاشت، از بسیاری مدعیان امروزی مذهبی‌تر بوده است. او در زمانه‌ای که اظهار تشیع، آزار و فشار در پی داشت به بانگ بلند می‌سرود:
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
@ehsanname


🔹حامد هادیان نوشته است: سال گذشته یکی از ایرادات وزارت ارشاد به کتابم این بود که "این عنوان برگرفته از رشوه‌ای دو دلاری به ماموران حکومت سوریه است برای موافقت با ورود غیرقانونی نویسنده از لبنان به سوریه است. در تمام صفحات اصلاح یا حذف شود" چشمان‌مان را سال‌ها روی فساد یک حکومت بسته بودیم...


🔺درس گرفتن از تاریخ، خیلی خوب و لازم است، اما به شرطی که اول تاریخ را درست بخوانیم. مثلا در مورد این متن باید گفت: مرزهای تاریخی ایران، خیلی اوقات فراتر از رود فرات بوده. شاهنشاهی هخامنشی تا آناتولی و شام و مصر گسترده بود. فقط در مصر یک دورۀ ۱۱۵ساله و بار دوم ۱۲ سال حضور داشتند که دست آخر در جریان جنگ با اسکندر مصر را از دست دادند. یا در جنگهای ایران ساسانی و روم/بیزانس، بارها صحنه‌ی نبرد بسیار دورتر از فرات بود (یکبار انوشیروان در حرکتی نمایشی، در ساحل انطاکیه شنا کرد تا بگوید فقط دریا جلویش را گرفته). ساسانی‌ها بیشتر از یک دهه مصر را در تصرف داشتند تا عاقبت با توافق شهربراز (سرداری که آرزوی پادشاهی داشت و روی حمایت بیزانس حساب کرده بود) ارتش ایران، مصر را تخلیه کرد. شاخه‌ی غربی سلجوقیان هم دو قرن و اندی در آناتولی حکومت کردند (تا پیش از عثمانی‌ها). خلاصه که مشابه‌سازی‌های تاریخی را خیلی هم جدی نگیرید، چه رسد که آنها را مبنای تصمیم و کشورداری هم قرار بدهید! @ehsanname

Показано 20 последних публикаций.