نزد عدهای از طلاب علم، اگر از فردی پرسیده شود: چه علومی را میدانی و خواندهای؟
اگر در پاسخ، علومی را که خوانده و در آن توانایی و مهارت تدریس دارد، نام بگیرد، انسان پخته و فهمیدهای نیست؛ جاهلی مغرور و نادان است که خودستایی میکند.
و اگر در پاسخ گفت: من چیزی نخواندهام، نادان و بیسوادی بیش نیستم؛ این نشانهٔ تواضع و علم و پختگی است!
الله متعال میفرماید: وَأَمَّا بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثۡ/ و از نعمت پروردگارت (که به تو داده) سخن بگوى.
هر انسان چیزفهمی، برای آنچه میداند نیازمند مخاطب و شنونده است، وگرنه حق داشتههایش ادا نکرده است. مقصد بزرگ بازگویی نعمتهای الهی، ایجاد اطمینان در دلهای مخاطبان است، تا به حرفت توجه کنند و چیزی را که در دست داری، به اختیار شان بگذاری.
اینجا الله متعال به پیامبر صلی الله علیه و سلم، دستور میدهد که از نعمت نبوت که من به تو بخشیدهام، برای مردم سخن بگوی؛ تا مردم به رسالت تو گوش بسپارند.
جایی خوانده بودم که شخصی همواره خودش را تحقیر میکرد و گاهی به خود دشنام میداد و میگفت: من خیلی بیچاره و ذلیل و بدبخت و کودن و غیره هستم!
شیخی برایش گفته بود: چرا خودت را تحقیر میکنی، این را تواضع نمیگویند، خداوند متعال برایت کرامت و عزت و نعمت داده است!
در پاسخ گفت بود: راست میگویید جناب شیخ، من خیلی احمق و نادان و جاهل و خر بودم که این را نفهمیدم و رعایت نکردم؛ تشکر که منِ نجس و پلید را متوجه ساختید.
شیخ گفته بود: انگار تو دوست نداری هرگز از این بیماریات شفایاب شوی!
غرور و تکبر و تواضع و فروتنی و مانند آن، از کردارهای قلب است. و تنها خداوند متعال از قلبها باخبر است. خودستایی اگر به نیت تکبر و غرور و تحقیر دیگران نباشد؛ رذیلت نیست. گاهی فضیلت است و حتا ضرورت است. نیتها را نیز الله متعال میداند، پس به الله رهایش کنید و ما مسئول قضاوت دربارهٔ نیت کسی نیستیم.
صبغت الله عاکف
@Sebghatullah_Akef
اگر در پاسخ، علومی را که خوانده و در آن توانایی و مهارت تدریس دارد، نام بگیرد، انسان پخته و فهمیدهای نیست؛ جاهلی مغرور و نادان است که خودستایی میکند.
و اگر در پاسخ گفت: من چیزی نخواندهام، نادان و بیسوادی بیش نیستم؛ این نشانهٔ تواضع و علم و پختگی است!
الله متعال میفرماید: وَأَمَّا بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثۡ/ و از نعمت پروردگارت (که به تو داده) سخن بگوى.
هر انسان چیزفهمی، برای آنچه میداند نیازمند مخاطب و شنونده است، وگرنه حق داشتههایش ادا نکرده است. مقصد بزرگ بازگویی نعمتهای الهی، ایجاد اطمینان در دلهای مخاطبان است، تا به حرفت توجه کنند و چیزی را که در دست داری، به اختیار شان بگذاری.
اینجا الله متعال به پیامبر صلی الله علیه و سلم، دستور میدهد که از نعمت نبوت که من به تو بخشیدهام، برای مردم سخن بگوی؛ تا مردم به رسالت تو گوش بسپارند.
جایی خوانده بودم که شخصی همواره خودش را تحقیر میکرد و گاهی به خود دشنام میداد و میگفت: من خیلی بیچاره و ذلیل و بدبخت و کودن و غیره هستم!
شیخی برایش گفته بود: چرا خودت را تحقیر میکنی، این را تواضع نمیگویند، خداوند متعال برایت کرامت و عزت و نعمت داده است!
در پاسخ گفت بود: راست میگویید جناب شیخ، من خیلی احمق و نادان و جاهل و خر بودم که این را نفهمیدم و رعایت نکردم؛ تشکر که منِ نجس و پلید را متوجه ساختید.
شیخ گفته بود: انگار تو دوست نداری هرگز از این بیماریات شفایاب شوی!
غرور و تکبر و تواضع و فروتنی و مانند آن، از کردارهای قلب است. و تنها خداوند متعال از قلبها باخبر است. خودستایی اگر به نیت تکبر و غرور و تحقیر دیگران نباشد؛ رذیلت نیست. گاهی فضیلت است و حتا ضرورت است. نیتها را نیز الله متعال میداند، پس به الله رهایش کنید و ما مسئول قضاوت دربارهٔ نیت کسی نیستیم.
صبغت الله عاکف
@Sebghatullah_Akef