نوریه علویه مولان؛ زنی در تقاطع دو ناسیونالیسم🔻
✍ نوریه علویه مولان سیموک در سال ١٨٩٣ میلادی در خانوادهای چرکس به دنیا آمد. نوریه در ششسالگی از طریق مردی به نام حاجی ابلوس بیگ به حرمسرای سلطان عبدالحمید دوم در کاخ ایلدیز استانبول سپرده شد. نوریه در کاخ به تحصیل مشغول شد و آداب معاشرت درباری را آموخت و در سال ۱۹۰۶ میلادی در سیزدهسالگی بنا بر قوانین حرمسرای کاخ با هولوس افندی، برادر رضاعی سلطان، ازدواج کرد که در آن زمان ۷۶ ساله بود. دو سال بعد با پیروزی مشروطهخواهان تنظیمات عثمانی آغاز شد، دورهای که همزمان بود با اصلاحاتی در زمینهی قوانین ازدواج، طلاق، چندهمسری و نیز حق تحصیل عمومی برای دختران. به لطف قوانین جدید، علویه پس از مرگ همسرش در سال ۱۹۱۳ توانست بهعنوان بیوهای مستقل از کاخ خارج شود و زندگی مستقلی را در پیش بگیرد.
✍ جنبش زنان عثمانی ثمرهی تجددگرایی، دینزدایی و اصلاحات اجتماعی بود. با وجود این، زمینههای اقتصادی و سیاسی نیز در شکلگیری و توسعهی آن نقش مهمی داست. علویه به لطف ثروتی که پس از مرگ همسر به ارث برده بود، «انجمن حمایت از نسوان عثمانی» را تأسیس کرد و از نفوذ خود در دربار برای دعوت از زنان تحصیلکرده به همکاری بهره برد. او در سال ۱۹۱۳ میلادی با مولانزاده ازدواج کرد و در هفدهم آوریل همان سال روزنامهی «دنیای زنان» را افتتاح کرد. در سال ۱۹۲۳ در گیرودار فروپاشیِ حکومت مرکزی و تعطیلی روزنامهی «دنیای زنان»، سیزده نفر از زنان عضو هیئت تحریریهی این روزنامه «حزب خلق زنان» را به ریاست نزیهه محیالدین تشکیل دادند. این اتفاق درست پیش از تشکیل حزب ج.ه.پ به رهبری مصطفی کمال پاشا و اعلام جمهوری رخ داد. در آن زمان، مردان هنوز در قالب انجمن «دفاع از حقوق آناتولی و رومیلی» مشغول فعالیت بودند. با این حال، حزب خلق زنان میکوشید با تمرکز بر حقوق زنان مشارکت سیاسیِ آنها در جامعهی نوظهور را افزایش دهد. این حزب هشت ماه به فعالیت ادامه داد و در شهرهای مختلف دربارهی حق رأی زنان و حضور فعال آنان در سیاست و قدرت سخن گفت. در سراسر این دوره، این حزب با حملاتِ مردان روشنفکر، روزنامهنگار و سیاستمداری روبهرو بود که فعالیتِ آنها را «مهمانی زنانه» میخواندند.
✍ در نهایت، حزب خلق زنان به دستور دولت منحل شد و اعضای آن ناگزیر از هفتم فوریهی ۱۹۲۴ میلادی در قالب «اتحادیهی زنان ترکیه» به فعالیتِ خود ادامه دادند. اما فشار بر اعضای این اتحادیه پایان نیافت و دولت آنها را مجبور کرد که با تن دادن به عضویت مردان در این اتحادیه آن را از حالت تکجنسیتی خارج کنند. با وجود این، دولت جمهوری ترکیه هرگز نامزدیِ اعضای این اتحادیه، اعم از زن یا مرد، را در هیچ انتخاباتی نپذیرفت و فشارها و شایعات تا جایی پیش رفت که سرانجام این اتحادیه عملاً به یک گروه فمینیست دولتی تبدیل شد. در سال ۱۹۲۷ میلادی با طرح اتهاماتی نزیهه محیالدین را از ریاست اتحادیه کنار گذاشتند و لطیفه بکیر را جایگزین او کردند. از آن پس این اتحادیه از مطالبهی حقوق سیاسیِ زنان دست برداشت و اعلام کرد که «ما مانند نزیهه خانم دنبال رؤیا نمیرویم.» به دستور آتاتورک این اتحادیه صرفاً به فعالیتهای خیریه و آموزشی پرداخت و سرانجام در سال ۱۹۳۵ منحل شد. نزیهه محیالدین مدتی به اتهام بههم خوردن تعادل روانی در تیمارستان بستری شد و بعدها دولتِ وقت بارها تقاضای او برای نامزدیِ در انتخابات مجلس و شهرداری را رد کرد. او تا واپسین روزهای عمر به نگارش رمانها و داستانهایی مشغول بود که تصویری از تنهایی و سرخوردگیِ زنان در حکومت مردان ارائه میکرد. او در سال ۱۹۵۸ میلادی از دنیا رفت.
@NashrAasoo 💭
✍ نوریه علویه مولان سیموک در سال ١٨٩٣ میلادی در خانوادهای چرکس به دنیا آمد. نوریه در ششسالگی از طریق مردی به نام حاجی ابلوس بیگ به حرمسرای سلطان عبدالحمید دوم در کاخ ایلدیز استانبول سپرده شد. نوریه در کاخ به تحصیل مشغول شد و آداب معاشرت درباری را آموخت و در سال ۱۹۰۶ میلادی در سیزدهسالگی بنا بر قوانین حرمسرای کاخ با هولوس افندی، برادر رضاعی سلطان، ازدواج کرد که در آن زمان ۷۶ ساله بود. دو سال بعد با پیروزی مشروطهخواهان تنظیمات عثمانی آغاز شد، دورهای که همزمان بود با اصلاحاتی در زمینهی قوانین ازدواج، طلاق، چندهمسری و نیز حق تحصیل عمومی برای دختران. به لطف قوانین جدید، علویه پس از مرگ همسرش در سال ۱۹۱۳ توانست بهعنوان بیوهای مستقل از کاخ خارج شود و زندگی مستقلی را در پیش بگیرد.
✍ جنبش زنان عثمانی ثمرهی تجددگرایی، دینزدایی و اصلاحات اجتماعی بود. با وجود این، زمینههای اقتصادی و سیاسی نیز در شکلگیری و توسعهی آن نقش مهمی داست. علویه به لطف ثروتی که پس از مرگ همسر به ارث برده بود، «انجمن حمایت از نسوان عثمانی» را تأسیس کرد و از نفوذ خود در دربار برای دعوت از زنان تحصیلکرده به همکاری بهره برد. او در سال ۱۹۱۳ میلادی با مولانزاده ازدواج کرد و در هفدهم آوریل همان سال روزنامهی «دنیای زنان» را افتتاح کرد. در سال ۱۹۲۳ در گیرودار فروپاشیِ حکومت مرکزی و تعطیلی روزنامهی «دنیای زنان»، سیزده نفر از زنان عضو هیئت تحریریهی این روزنامه «حزب خلق زنان» را به ریاست نزیهه محیالدین تشکیل دادند. این اتفاق درست پیش از تشکیل حزب ج.ه.پ به رهبری مصطفی کمال پاشا و اعلام جمهوری رخ داد. در آن زمان، مردان هنوز در قالب انجمن «دفاع از حقوق آناتولی و رومیلی» مشغول فعالیت بودند. با این حال، حزب خلق زنان میکوشید با تمرکز بر حقوق زنان مشارکت سیاسیِ آنها در جامعهی نوظهور را افزایش دهد. این حزب هشت ماه به فعالیت ادامه داد و در شهرهای مختلف دربارهی حق رأی زنان و حضور فعال آنان در سیاست و قدرت سخن گفت. در سراسر این دوره، این حزب با حملاتِ مردان روشنفکر، روزنامهنگار و سیاستمداری روبهرو بود که فعالیتِ آنها را «مهمانی زنانه» میخواندند.
✍ در نهایت، حزب خلق زنان به دستور دولت منحل شد و اعضای آن ناگزیر از هفتم فوریهی ۱۹۲۴ میلادی در قالب «اتحادیهی زنان ترکیه» به فعالیتِ خود ادامه دادند. اما فشار بر اعضای این اتحادیه پایان نیافت و دولت آنها را مجبور کرد که با تن دادن به عضویت مردان در این اتحادیه آن را از حالت تکجنسیتی خارج کنند. با وجود این، دولت جمهوری ترکیه هرگز نامزدیِ اعضای این اتحادیه، اعم از زن یا مرد، را در هیچ انتخاباتی نپذیرفت و فشارها و شایعات تا جایی پیش رفت که سرانجام این اتحادیه عملاً به یک گروه فمینیست دولتی تبدیل شد. در سال ۱۹۲۷ میلادی با طرح اتهاماتی نزیهه محیالدین را از ریاست اتحادیه کنار گذاشتند و لطیفه بکیر را جایگزین او کردند. از آن پس این اتحادیه از مطالبهی حقوق سیاسیِ زنان دست برداشت و اعلام کرد که «ما مانند نزیهه خانم دنبال رؤیا نمیرویم.» به دستور آتاتورک این اتحادیه صرفاً به فعالیتهای خیریه و آموزشی پرداخت و سرانجام در سال ۱۹۳۵ منحل شد. نزیهه محیالدین مدتی به اتهام بههم خوردن تعادل روانی در تیمارستان بستری شد و بعدها دولتِ وقت بارها تقاضای او برای نامزدیِ در انتخابات مجلس و شهرداری را رد کرد. او تا واپسین روزهای عمر به نگارش رمانها و داستانهایی مشغول بود که تصویری از تنهایی و سرخوردگیِ زنان در حکومت مردان ارائه میکرد. او در سال ۱۹۵۸ میلادی از دنیا رفت.
@NashrAasoo 💭