وقتی جنسیت به سلاح سرکوب دیجیتال تبدیل میشود🔻
🔸 «گیرت بیاورم، ترتیبت را میدهم.» جملهای تهدیدآمیز که میتواند هر شنوندهای را بر جا میخکوب کند. این جمله به زنِ مخاطبش میگوید: دیر یا زود به تو تجاوز میکنم؛ تو را که نافرمانی کردهای و اکنون در دسترس نیستی، پیدا و با خشونت شدید جنسی تنبیه خواهم کرد. این تهدید تنها نمونهای از پیامهایی است که زنانِ کنشگر و روزنامهنگار ایرانیِ مهاجر بهطور مداوم یا بهتناوب دریافت میکنند. تهدید به قتل خشونتبار، تجاوز، کشتن فرزندان، تجاوز در برابر چشم فرزندان، تلاش برای دسترسی به حسابهای کاربریِ فرزندان و دیگر اعضای خانواده، و دریافت مطالب جنسیِ خشونتآمیز از جمله تجربیاتِ مشترک زنانی است که در فضای آنلاین صدای خود را بلند کردهاند. زنانی که گرچه در کشورهایی زندگی میکنند که بازوهای جمهوری اسلامی بهراحتی به آنها نمیرسد، اما همچنان با تهدید مواجهاند. یکی از زنانِ روزنامهنگار و کنشگر میگوید: «پیام میدهند که بهت تجاوز میکنیم، تکهتکهات میکنیم، میگذاریمت توی گونی و میبریمت ایران. اینها یک طرف، چیزی که واقعاً من را شوکه کرد این بود که حسابهای شبکههای اجتماعیِ بچهام را پیدا کرده بودند. بچهای که حتی زیاد در فضای مجازی فعال نیست. برایش تصاویر و فیلمهای جنسی فرستادند و تهدید کردند که هر جا باشید پیدایتان میکنیم و جلوی تو به مادرت تجاوز میکنیم و جسدش را جلویت میسوزانیم. حالا بماند که وقتی زن هستی همیشه تو را "هرزه" و "زیرخواب آخوند" خطاب میکنند. یعنی هر چیزی که به بدن تو و جنسیتِ تو برمیگردد هدف حمله است. همیشه تو را کسی معرفی میکنند که داروندارت را مدیون رابطه با یک مرد هستی. در واقع، میگویند بدنِ تو چیزی است که از آن استفاده کردی تا امتیاز بگیری.»
🔸 تحقیقات «سیتیزن لب» دربارهی سرکوب فراملی دیجیتال از سال ۲۰۱۰ آغاز شد. سرکوب دیجیتال فراملی عبارت است از استفادهی دولتها از فناوریهای دیجیتال برای نظارت، ارعاب، و ساکت کردن مخالفان تبعیدی و مقیم خارج از کشور. این نوع سرکوب بخشی از شیوههای گستردهتر سرکوب فراملی ــ استفادهی دولتها از روشهایی مثل آدمربایی و ترور فعالان در خارج از مرزهای خود ــ به شمار میرود. پژوهشهای «سیتیزن لب» نشان داد که سرکوب فراملی دیجیتالِ زنان شکل منحصربهفردی دارد و از طریق اظهارنظرهای تحقیرآمیز مرتبط با جنسیت، بدن و تمایلاتِ جنسی در پی شرمسار کردن و ارعاب زنان است. این یافتهها «سیتیزن لب» را به گسترش تحقیق دربارهی «سرکوب فراملی دیجیتال جنسیتمحور» ترغیب کرد.
🔸 وقتی این حملات با همراهی برخی گروههای اپوزیسیون یا کاربران عادی، بهویژه در فضایی زنستیز، انجام میشود، فشار برای کنارهگیری از فعالیتافزایش مییابد. با وجود این، فعالانی که با آنها گفتوگو کردم عامل اصلیِ این حملات را جمهوری اسلامی میدانند که در پی ساکت کردن آنهاست. این فعالان انتقاد میکنند که اپوزیسیون لزوماً از شیوههای مشابه در حملات دیجیتال علیه آنها پرهیز نمیکند. آنها در عین حال تأکید میکنند که به کارشان ادامه خواهند داد. سکوت عمومی دربارهی این حملات بر این پیشفرض متکی است که «فعالیت در حوزهی حقوق بشر و علیه رژیمهای سرکوبگر همین است که هست». این امر به احساس ناامنی و هراس فعالان از شکستن این سکوت دامن میزند. بعضی از این زنان و حتی سازمانهای مرتبط میترسند که دیگر فعالان در داخل و خارج از کشور به آنها برچسب «ناامن» بزنند و در نتیجه ترجیح میدهند که سکوت کنند. بعضی دیگر نگراناند که در صورت علنیکردن حملات، ارتباطات اجتماعی و دوستانِ خود را که لزوماً با فضای کنشگری آشنا نیستند، از دست بدهند. گروهی هم نگراناند که شکایت علنی از این آزارها، جمهوری اسلامی را به این نتیجه برساند که این حملات موفقیتآمیز بوده است.علاوه بر این، حمایت فعالان از یکدیگر نیز با چالشهایی مواجه است.
خارج از حلقههای امن دوستانه، بسیاری از آنها دچار سردرگمی و واهمه از عواقب حملات هستند. بعضی از فعالان میترسند که در صورت حمایتِ علنی از کسی که هدف حملات دیجیتال یا کارزارهای بدنامسازی قرار گرفته است، خودشان هم هدف قرار بگیرند یا حمایتشان به نتیجهی معکوس بینجامد و به آتش نفرت دامن بزند.
@NashrAasoo 💭
🔸 «گیرت بیاورم، ترتیبت را میدهم.» جملهای تهدیدآمیز که میتواند هر شنوندهای را بر جا میخکوب کند. این جمله به زنِ مخاطبش میگوید: دیر یا زود به تو تجاوز میکنم؛ تو را که نافرمانی کردهای و اکنون در دسترس نیستی، پیدا و با خشونت شدید جنسی تنبیه خواهم کرد. این تهدید تنها نمونهای از پیامهایی است که زنانِ کنشگر و روزنامهنگار ایرانیِ مهاجر بهطور مداوم یا بهتناوب دریافت میکنند. تهدید به قتل خشونتبار، تجاوز، کشتن فرزندان، تجاوز در برابر چشم فرزندان، تلاش برای دسترسی به حسابهای کاربریِ فرزندان و دیگر اعضای خانواده، و دریافت مطالب جنسیِ خشونتآمیز از جمله تجربیاتِ مشترک زنانی است که در فضای آنلاین صدای خود را بلند کردهاند. زنانی که گرچه در کشورهایی زندگی میکنند که بازوهای جمهوری اسلامی بهراحتی به آنها نمیرسد، اما همچنان با تهدید مواجهاند. یکی از زنانِ روزنامهنگار و کنشگر میگوید: «پیام میدهند که بهت تجاوز میکنیم، تکهتکهات میکنیم، میگذاریمت توی گونی و میبریمت ایران. اینها یک طرف، چیزی که واقعاً من را شوکه کرد این بود که حسابهای شبکههای اجتماعیِ بچهام را پیدا کرده بودند. بچهای که حتی زیاد در فضای مجازی فعال نیست. برایش تصاویر و فیلمهای جنسی فرستادند و تهدید کردند که هر جا باشید پیدایتان میکنیم و جلوی تو به مادرت تجاوز میکنیم و جسدش را جلویت میسوزانیم. حالا بماند که وقتی زن هستی همیشه تو را "هرزه" و "زیرخواب آخوند" خطاب میکنند. یعنی هر چیزی که به بدن تو و جنسیتِ تو برمیگردد هدف حمله است. همیشه تو را کسی معرفی میکنند که داروندارت را مدیون رابطه با یک مرد هستی. در واقع، میگویند بدنِ تو چیزی است که از آن استفاده کردی تا امتیاز بگیری.»
🔸 تحقیقات «سیتیزن لب» دربارهی سرکوب فراملی دیجیتال از سال ۲۰۱۰ آغاز شد. سرکوب دیجیتال فراملی عبارت است از استفادهی دولتها از فناوریهای دیجیتال برای نظارت، ارعاب، و ساکت کردن مخالفان تبعیدی و مقیم خارج از کشور. این نوع سرکوب بخشی از شیوههای گستردهتر سرکوب فراملی ــ استفادهی دولتها از روشهایی مثل آدمربایی و ترور فعالان در خارج از مرزهای خود ــ به شمار میرود. پژوهشهای «سیتیزن لب» نشان داد که سرکوب فراملی دیجیتالِ زنان شکل منحصربهفردی دارد و از طریق اظهارنظرهای تحقیرآمیز مرتبط با جنسیت، بدن و تمایلاتِ جنسی در پی شرمسار کردن و ارعاب زنان است. این یافتهها «سیتیزن لب» را به گسترش تحقیق دربارهی «سرکوب فراملی دیجیتال جنسیتمحور» ترغیب کرد.
🔸 وقتی این حملات با همراهی برخی گروههای اپوزیسیون یا کاربران عادی، بهویژه در فضایی زنستیز، انجام میشود، فشار برای کنارهگیری از فعالیتافزایش مییابد. با وجود این، فعالانی که با آنها گفتوگو کردم عامل اصلیِ این حملات را جمهوری اسلامی میدانند که در پی ساکت کردن آنهاست. این فعالان انتقاد میکنند که اپوزیسیون لزوماً از شیوههای مشابه در حملات دیجیتال علیه آنها پرهیز نمیکند. آنها در عین حال تأکید میکنند که به کارشان ادامه خواهند داد. سکوت عمومی دربارهی این حملات بر این پیشفرض متکی است که «فعالیت در حوزهی حقوق بشر و علیه رژیمهای سرکوبگر همین است که هست». این امر به احساس ناامنی و هراس فعالان از شکستن این سکوت دامن میزند. بعضی از این زنان و حتی سازمانهای مرتبط میترسند که دیگر فعالان در داخل و خارج از کشور به آنها برچسب «ناامن» بزنند و در نتیجه ترجیح میدهند که سکوت کنند. بعضی دیگر نگراناند که در صورت علنیکردن حملات، ارتباطات اجتماعی و دوستانِ خود را که لزوماً با فضای کنشگری آشنا نیستند، از دست بدهند. گروهی هم نگراناند که شکایت علنی از این آزارها، جمهوری اسلامی را به این نتیجه برساند که این حملات موفقیتآمیز بوده است.علاوه بر این، حمایت فعالان از یکدیگر نیز با چالشهایی مواجه است.
خارج از حلقههای امن دوستانه، بسیاری از آنها دچار سردرگمی و واهمه از عواقب حملات هستند. بعضی از فعالان میترسند که در صورت حمایتِ علنی از کسی که هدف حملات دیجیتال یا کارزارهای بدنامسازی قرار گرفته است، خودشان هم هدف قرار بگیرند یا حمایتشان به نتیجهی معکوس بینجامد و به آتش نفرت دامن بزند.
@NashrAasoo 💭