Репост из: گسترده مهربانی❤
- آقای قاضی شوهرم وقتی من حامله بودم با دوستم رابطه حروم داشت...
چهرهی کامیار سخت میشود و من اما پر از بغض دستانم را به میز تکیه میدهم
- اگه منم با یه مرد دیگه بریزم رو هم همینقدر عادی با قضیه برخورد میکردین؟
چهرهی قاضی برافروخته میشود و زیر لب استغفرالله محکمی میگوید و کامیار مشتش را روی میز میکوبد
- تو غلط میکنی همچین زرایی میزنی...
نگاهم را سمت او میکشم و اما همچنان مخاطبم قاضی است
- آقای قاضی من طلاق میخوام...
کامیار از پشت میز بیرون میآید و بی تفاوت به قاضی و حضار بلند میگوید
- بیخود میکنی... ما یه دختر داریم لامصب...
بزاق دهانم را قورت میدهم و سرم را بالا میگیرم...
تقاص چهار سال عذابی که به من داده بود را باید میگرفتم...
- حضانت آشوب رو باید بدی به من، تو صلاحیت نگهداریش رو نداری.
میخندد...
بلند و ترسناک...
و من به این فکر میکنم که با چند نفر دیگر، به من خیانت کرده است؟!
- خواب دیدی؟ خیره...
خودش را جلو میکشد و پر از خشم و جنون، غرش میکند
- این چهار سال کدوم گوری بودی که حالا پیدات شده و دل و جیگر پیدا کردی؟ طلاق میخواد خانوم...
سمت قاضی برمیگردد
- آقای قاضی من زنم رو طلاق نمیدم... ازش هم به خاطر این چهار سالی هم که گذاشته رفته شاکیم... باید برگرده سر خونه زندگیش و شوهرش رو تمکین کنه...
مغزم سوت میکشد و عضلاتم منقبض میشود...
بیاهمیت به قاضی تهدیدش میکنم
- اگه حضانت آشوب رو بهم ندی به مادرت میگم وقتی باردار بودم، با دوستم مچتون رو گرفتم.
نگاهش را دریایی از خشم در بر میگیرد
- مامانم مریضه لامصب...
- به من ربطی نداره... کسی که باید به فکرش باشه، تویی، نه من...
قاضی میخواهد آرامشمان را حفظ کنیم و اما هر دو مانند ابنار باروتیم...
- به جان آشوبم رحم نمیکنم بهت یلدا... کاری نکن دوباره کامیار چهار سال پیش...
میان کلامش صدا بالا میبرم...
- آقای قاضی طلاق من و از این حیوون میگیرید یا نه؟
او به هیچ کس مهلت حرف زدن نمیدهد
- منم طلاقت نمیدم، چهار سال گذاشتی رفتی، حالا که برگشتی هم میخوای تر بزنی به زندگیمون؟
- داری در مورد کدوم زندگی حرف میزنی؟ همون کثافت دونی که با مرگس بهم خیانت کردی؟!
- بهت خیانت نکردم لامصب...
پوزخندی عصبی میزنم...
- اما من بهت خیانت کردم... با یه مرد دیگه...❌🔥
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
کامیار ارجمند...
خوانندهی معروف و پر سر و صدای ایران... یه ستارهی درخشان!
همه چی با یه رسوایی شروع میشه! با یه خیانت...
خیانت به زن حامله و پا به ماهش!
و تیتر روزنامهها...👇
« رابطهی نامشروع خوانندهی خوش صدا با دوست صمیمی زنش!»
چهرهی کامیار سخت میشود و من اما پر از بغض دستانم را به میز تکیه میدهم
- اگه منم با یه مرد دیگه بریزم رو هم همینقدر عادی با قضیه برخورد میکردین؟
چهرهی قاضی برافروخته میشود و زیر لب استغفرالله محکمی میگوید و کامیار مشتش را روی میز میکوبد
- تو غلط میکنی همچین زرایی میزنی...
نگاهم را سمت او میکشم و اما همچنان مخاطبم قاضی است
- آقای قاضی من طلاق میخوام...
کامیار از پشت میز بیرون میآید و بی تفاوت به قاضی و حضار بلند میگوید
- بیخود میکنی... ما یه دختر داریم لامصب...
بزاق دهانم را قورت میدهم و سرم را بالا میگیرم...
تقاص چهار سال عذابی که به من داده بود را باید میگرفتم...
- حضانت آشوب رو باید بدی به من، تو صلاحیت نگهداریش رو نداری.
میخندد...
بلند و ترسناک...
و من به این فکر میکنم که با چند نفر دیگر، به من خیانت کرده است؟!
- خواب دیدی؟ خیره...
خودش را جلو میکشد و پر از خشم و جنون، غرش میکند
- این چهار سال کدوم گوری بودی که حالا پیدات شده و دل و جیگر پیدا کردی؟ طلاق میخواد خانوم...
سمت قاضی برمیگردد
- آقای قاضی من زنم رو طلاق نمیدم... ازش هم به خاطر این چهار سالی هم که گذاشته رفته شاکیم... باید برگرده سر خونه زندگیش و شوهرش رو تمکین کنه...
مغزم سوت میکشد و عضلاتم منقبض میشود...
بیاهمیت به قاضی تهدیدش میکنم
- اگه حضانت آشوب رو بهم ندی به مادرت میگم وقتی باردار بودم، با دوستم مچتون رو گرفتم.
نگاهش را دریایی از خشم در بر میگیرد
- مامانم مریضه لامصب...
- به من ربطی نداره... کسی که باید به فکرش باشه، تویی، نه من...
قاضی میخواهد آرامشمان را حفظ کنیم و اما هر دو مانند ابنار باروتیم...
- به جان آشوبم رحم نمیکنم بهت یلدا... کاری نکن دوباره کامیار چهار سال پیش...
میان کلامش صدا بالا میبرم...
- آقای قاضی طلاق من و از این حیوون میگیرید یا نه؟
او به هیچ کس مهلت حرف زدن نمیدهد
- منم طلاقت نمیدم، چهار سال گذاشتی رفتی، حالا که برگشتی هم میخوای تر بزنی به زندگیمون؟
- داری در مورد کدوم زندگی حرف میزنی؟ همون کثافت دونی که با مرگس بهم خیانت کردی؟!
- بهت خیانت نکردم لامصب...
پوزخندی عصبی میزنم...
- اما من بهت خیانت کردم... با یه مرد دیگه...❌🔥
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
https://t.me/+sYoFL9PGH0ZlMjE0
کامیار ارجمند...
خوانندهی معروف و پر سر و صدای ایران... یه ستارهی درخشان!
همه چی با یه رسوایی شروع میشه! با یه خیانت...
خیانت به زن حامله و پا به ماهش!
و تیتر روزنامهها...👇
« رابطهی نامشروع خوانندهی خوش صدا با دوست صمیمی زنش!»