این پنجاهمین شمارۀ «زنان امروز» است؛ مقطع مهمی برای مجلهای که همۀ این سالها در آغوشش گرفتیم و برای انتشارش قلب و قلم فرسودیم. بیش از ده سال طول کشیده تا تعداد شمارههای مجله به پنجاه برسد و هر شماره لااقل برای من درنوردیدن تجربهای یگانه و یافتن جان و جهانی تازه بوده است. مختصات جهان ما هر بار با شرایط تازه تغییر میکند، مرزهایش عقب و جلو میشود و موجهایش بالا و پایین.
نوشتن دربارۀ زنان در همۀ این سالها مصداق «نوشتن دربارۀ چیزی بدون نوشتن دربارۀ آن» بوده. قلمت را بیاوری نزدیک و بدون آنکه بفشاری بر سینۀ کاغذ، در فضایی معلق و آکنده از محدودیت و تقید و تعصب و نگرانی بنویسی و شرح دهی و پیش بروی. انگار که در یک طیف بلند چندوجهی از سویی برسی به رهایی و از سویی به ناامنی. چطور روی این بند معلق راه رفتهایم و نیفتادهایم؟ میخواهم به این پرسش پاسخ دهم یا دربارۀ آن بنویسم، دربارۀ سالها مدارا کردن با چارچوبها و ذرهذره عقب راندن خطکشیهای نامرئی.
لینک ادامه مطلب: zananemrooz.com/article/بنویس-اما-تازیانه-را-فراموش-مکنفرشته-ح/
نوشتن دربارۀ زنان در همۀ این سالها مصداق «نوشتن دربارۀ چیزی بدون نوشتن دربارۀ آن» بوده. قلمت را بیاوری نزدیک و بدون آنکه بفشاری بر سینۀ کاغذ، در فضایی معلق و آکنده از محدودیت و تقید و تعصب و نگرانی بنویسی و شرح دهی و پیش بروی. انگار که در یک طیف بلند چندوجهی از سویی برسی به رهایی و از سویی به ناامنی. چطور روی این بند معلق راه رفتهایم و نیفتادهایم؟ میخواهم به این پرسش پاسخ دهم یا دربارۀ آن بنویسم، دربارۀ سالها مدارا کردن با چارچوبها و ذرهذره عقب راندن خطکشیهای نامرئی.
لینک ادامه مطلب: zananemrooz.com/article/بنویس-اما-تازیانه-را-فراموش-مکنفرشته-ح/