#۱۴
رمان_سیمگون
زیرلب گفتم شب بخیر و با نگاهم بدرقش کردم
خالم بدون اینکه حالمو بپرسه شوهرشو صدا کرد و رفتن
واقعااز درد دیگه نمیتونستم سرپا باشم
بابا کمکم کرد برم تواتاقم
ولی مامان فقط وسایلمو برام آورد بدون اینکه حالمو بپرسه
یه مسکن از داروهام خوردم و باهمون لباسا دراز کشیدم
بعد از چتدساعت درد کشیدن بالاخره بدنم یکم آروم شد و خوابم برد
دو روز به همین منوال گذشت
مجبور بودم خونه بمونم....مامان زیاد بهم نمیپیچید منم کاری بهش نداشتم
ولی حسابی حوصلم سررفته بودوکلافه بودم من آدم خونه موندن نبودم
خونه کلافم میکرد
دیوارا بهم فشار میاوردن....
پام بهترشده بودو میتونستم روش راه برم اما وقتی زیاد سرپا بودم اذیتم میکرد....
لپ تاپمو روی پام گذاشتم و یه فیلم پلی کردم که سرگرم شم
اواسط فیلم بودم که گوشیم زنگ خورد
یه شماره ی ناشناس بود...
جواب دادم و باشنیدن صدای مردونه ای که بنظرم آشنا میومد گفتم
+...شما؟
-...ارس هستم مدیرباشگاهی که توش مصدوم شدی
+...آها خوب هستین؟ نشناختم...
-...طبیعیه...شمارتو از سیستم برداشتم که حالتو بپرسم
صداش جدی و بدون هیچ حس لاس زدنی بود
کاملا جدی....مردونه و کمی بم...
یجوری خودمو جمع و جور کردم انگار اون منو میبینه
نگاهی به پام که با بانداژ بسته بودمش انداختم و گفتم
+...بهترم ممنون....دراصل من باید زنگ میزدم تشکرمیکردم بابت اون روز که کمکم کردین
-...کاری نکردم وظیفه بود
+...یعنی هرکس دیگه ای هم بود همینکارو میکردین؟
نمیدونم چرا یهوبی هوا این حرف از دهنم دراومدولی دیگه برا پیچوندنش دیر بود سریع گقتم
+...منظورم این بود که چون اورژانس نمیاد همه رو خودتون بایدرسیدگی کنید؟
خنده ی توگلویی کرد که اثارش توصداش مشخص بود
-...نه....هرکسی نه..
+...اوهوم
-...این شماره ی منه اگه کاری چیزی داشتی بهم زنگ بزن
+...مرسی حتما لطف کردین
بامکث گفت
-...شب بخیر
زیرلب جوابشو دادم و گوشیو قطع کردم
شمارشو سیو کردم و وارد تلگرام شدم
دوتاعکس پروفایل بیشتر نداشت
یکیش تورینگ بوکس بود و حواسش به دوربین نبود امایکی دیگش انگار که یه آدم دیگه بود
یه تیپ رسمی داشت وعینک دودی زده بود
هیکلش خیلی فیت و رو فرم بود
اما زیادی گنده نبود
گوشیو قفل کردم و گذاشتم کنار
حالا چی گیر تومیاد یک ساعته داری انالیزش میکنی!
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #سیمگون رو سرچ کنید👇👇نسخه ی بدون #سانسور روی اپ باغ استور موجوده
https://t.me/BaghStore_app/1045
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید 👇👇👇
https://t.me/BaghStore_app/709
رمان_سیمگون
زیرلب گفتم شب بخیر و با نگاهم بدرقش کردم
خالم بدون اینکه حالمو بپرسه شوهرشو صدا کرد و رفتن
واقعااز درد دیگه نمیتونستم سرپا باشم
بابا کمکم کرد برم تواتاقم
ولی مامان فقط وسایلمو برام آورد بدون اینکه حالمو بپرسه
یه مسکن از داروهام خوردم و باهمون لباسا دراز کشیدم
بعد از چتدساعت درد کشیدن بالاخره بدنم یکم آروم شد و خوابم برد
دو روز به همین منوال گذشت
مجبور بودم خونه بمونم....مامان زیاد بهم نمیپیچید منم کاری بهش نداشتم
ولی حسابی حوصلم سررفته بودوکلافه بودم من آدم خونه موندن نبودم
خونه کلافم میکرد
دیوارا بهم فشار میاوردن....
پام بهترشده بودو میتونستم روش راه برم اما وقتی زیاد سرپا بودم اذیتم میکرد....
لپ تاپمو روی پام گذاشتم و یه فیلم پلی کردم که سرگرم شم
اواسط فیلم بودم که گوشیم زنگ خورد
یه شماره ی ناشناس بود...
جواب دادم و باشنیدن صدای مردونه ای که بنظرم آشنا میومد گفتم
+...شما؟
-...ارس هستم مدیرباشگاهی که توش مصدوم شدی
+...آها خوب هستین؟ نشناختم...
-...طبیعیه...شمارتو از سیستم برداشتم که حالتو بپرسم
صداش جدی و بدون هیچ حس لاس زدنی بود
کاملا جدی....مردونه و کمی بم...
یجوری خودمو جمع و جور کردم انگار اون منو میبینه
نگاهی به پام که با بانداژ بسته بودمش انداختم و گفتم
+...بهترم ممنون....دراصل من باید زنگ میزدم تشکرمیکردم بابت اون روز که کمکم کردین
-...کاری نکردم وظیفه بود
+...یعنی هرکس دیگه ای هم بود همینکارو میکردین؟
نمیدونم چرا یهوبی هوا این حرف از دهنم دراومدولی دیگه برا پیچوندنش دیر بود سریع گقتم
+...منظورم این بود که چون اورژانس نمیاد همه رو خودتون بایدرسیدگی کنید؟
خنده ی توگلویی کرد که اثارش توصداش مشخص بود
-...نه....هرکسی نه..
+...اوهوم
-...این شماره ی منه اگه کاری چیزی داشتی بهم زنگ بزن
+...مرسی حتما لطف کردین
بامکث گفت
-...شب بخیر
زیرلب جوابشو دادم و گوشیو قطع کردم
شمارشو سیو کردم و وارد تلگرام شدم
دوتاعکس پروفایل بیشتر نداشت
یکیش تورینگ بوکس بود و حواسش به دوربین نبود امایکی دیگش انگار که یه آدم دیگه بود
یه تیپ رسمی داشت وعینک دودی زده بود
هیکلش خیلی فیت و رو فرم بود
اما زیادی گنده نبود
گوشیو قفل کردم و گذاشتم کنار
حالا چی گیر تومیاد یک ساعته داری انالیزش میکنی!
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #سیمگون رو سرچ کنید👇👇نسخه ی بدون #سانسور روی اپ باغ استور موجوده
https://t.me/BaghStore_app/1045
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید 👇👇👇
https://t.me/BaghStore_app/709