شعر و شعور


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


گزیده ای از ناب ترین اشعار ادبیات ایران و جهان

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟

@Poem_sense
#فاضل_نظری


╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
این عادلانه نیست،
گاهی در شعرهام مجبورم
زیبایی ِ تو را
در آغوش بیگانه ای تصور کنم،
افسوس که تو همچنان زیبایی،
حتی وقتی
سهم من نیستی ...

#کامران_رسول_زاده


دلداده را ملامت، گفتن چه سود دارد؟
می‌باید این نصیحت، کردن به دلستانان

@Poem_sense
#سعدی


╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯

همیشه فکر می کردم که بدترین چیز توی زندگی اینه که تنها باشی،
ولی نه،
حالا فهمیدم که بدترین چیز توی زندگی
بودن با آدمهایی که باعث می شن احساس تنهایی کنی...

#رابین_ویلیامز


هم از «در» رویگردانم هم از «دیوار» میترسم!
هم از «آسودگی سیرم هم از «آزار» میترسم!

کسی با این تعارض روبرو بوده است غیر از من؟! ؛
که از «دوری» دلم تنگ است و از «دیدار» میترسم!

خودم اصلا نمیدانم چرا چندیست حتی از
مسیر بین «منزل» تا «محل کار میترسم

من از هر شکلی از خالی شدن خالی شدنهای
خیابان ،خانه، ماشین، پاکت سیگار میترسم

من از این شعرهای سرکش ام مثل خدایی که -
به دست بندگان خود شود انکار میترسم

«کمی من را بخواه اما برای مدتی بسیار»
که من از هر که میخواهد مرا «بسیار» میترسم!


@Poem_sense
#اصغر_عظیمی_مهر


عشق من و تو ای ماه
بیرون ز شگفتی نیست ...

@Poem_sense
#ملک‌الشعرا_بهار


╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯

چه کارهایی که می‌بایست بکنیم و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،
فرصتی مناسب را انتظار می‌کشیدیم،
تنبلی می‌کردیم و برای اینکه مدام به خود می‌گفتیم:
«چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.» زیرا نمی‌دانستیم هر روزی که می‌گذرد، بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است.
تصمیم‌گیری، تلاش و عشق‌ورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم.

📖مائده های زمینی
#آندره_ژید


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم

#کنسرت_استاد_محمدرضا_و_مژگان_شجریان

#روز_بزرگداشت_سعدی‌شیرین‌سخن_گرامی

@Poem_sense


اما اگر هیچ‌چیز
نتواند ما را از مرگ برهاند،
لااقل عشق
از زندگی نجاتمان خواهد داد...!



#پابلو_نرودا
@Poem_sense


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
  ⊰⃟𖠇 @poem_sense
   ❃

به‌جز غم خوردنِ عشقت غمی دیگر نمی‌دانم
که شادی در همه عالم از این خوش‌تر نمی‌دانم

گر از عشقت برون آیَم به ما و من فرو نایَم
ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمی‌دانم

ز بس کاندر رهِ عشقِ تو از پای آمدم تا سر
چنان بی پا و سرگشتم که پای از سر نمی‌دانم

به هر راهی که دانستم فرو رفتم به بوی تو
کنون عاجز فرو ماندم رهی دیگر نمی‌دانم


#عطار


👌🎧
عروسک کوکی
شعر و دکلمه: #فروغ_فرخزاد


کسی مرا به آفتاب
معرّفی نخواهدکرد
کسی مرا به میهمانیِ گنجشک‌ها نخواهدبرد
پرواز را به‌خاطر بسپار
پرنده مُردنی‌ست ...

#سال‌روز_درگذشت_فروغ_فرخزاد
یادش گرامی🌹
@Poem_sense


خواننده : علیرضا قربانی
آهنگساز : سامان صمیمی
شعر : فروغ فرخزاد

به
بهانه ٢۴ بهمن ماه سالروز درگذشت #فروغ_فرخزاد


مرگ من روزی فرا خواهد رسید؛ در بهاری روشن از امواجِ نور…
در زمستانی غبار آلود و دور! یا خزانی خالی از فریاد و شور…

میرهم از خویش و میمانم ز خویش!
هر چه برجا مانده؛ ویران میشود!
روح من چون بادبانِ قایقی؛ در افق ها دور و پنهان میشود

خاک میخواند مرا هر دم به خویش…
میرسند از ره؛ که در خاکم نهند
آه شاید عاشقانم نیمه شب؛ گل به روی گور غمناکم نهند!

لیک دیگر پیکر سرد مرا؛ میفشارد خاک دامنگیر خاک…
بی تو دور از ضربه های قلبِ تو…
قلب من میپوسد آنجا زیر خاک

بعدها
نام مرا باران و باد؛ نرم میشویند از رخسار سنگ
گور من گمنام میماند به راه!
فارغ از افسانه های نام و ننگ...
@poem_sense


نقشی که آن نمی‌رود از دل
نشانِ توست ...

@Poem_sense
#سعدی


•‌‌🌹•~~~
@Poem_sense
~•🍃•~~
بگذار عشق تو
در شعر تو بگريد،
بگذار درد من
در شعر من بخندد...

بگذار سُرخ خواهر همزاد زخم‌ها و لبان باد!
زيرا لبان سرخ
سرانجام پوسيده خواهد آمد
چون زخم‌های‌ِ سُرخ...


#احمد_شاملو


همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

@Poem_sense
#حافظ


🌊🌊🌊🌊🌊🌊
@Poem_sense
~~~~~~~

تو در چشم من همچو موجی
خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه‌ات م‌کشاند به سویی
نسیم هزار آرزوی فریبا

تو موجی . . .

تو موجی و دریای حسرت مکانت !


#فروغ_فرخزاد




.

نمی‌توانم زیبا نباشم
عشوه‌یی نباشم در تجلیِ جاودانه.

چنان زیبایم من
که گذرگاهم را بهاری نابه‌خویش آذین می‌کند:
در جهانِ پیرامنم
هرگز
خون
عُریانی‌ جان نیست
و کبک را
هراسناکیِ‌ سُرب
از خرام
باز
نمی‌دارد.

چنان زیبایم من
که الله‌اکبر
وصفی‌ست ناگزیر
که از من می‌کنی.
زهری بی‌پادزهرم در معرضِ تو.
جهان اگر زیباست
مجیزِ حضورِ مرا می‌گوید. ــ

ابلهامردا
عدوی تو نیستم من
انکارِ تواَم.

#احمد_شاملو
@Poem_sense


👌🎧
خوب شد دردم دوا شد خوب شد
دل به عشقت مبتلا شد
خوب شد ...

@Poem_sense

Показано 20 последних публикаций.