بی‌حجاب‌ها و تشییع جنازه سیدحسن نصرالله
این جمله‌ای بود که برخی خبرگزاری های جمهوری‌اسلامی آن را با آب و تاب تیتر کرده بودند.
عکاسان زیادی هم سعی کرده بودند این همراهی در ظاهر متناقض را به شکل‌های گوناگون ثبت کنند.
حتی عده‌ای از خبرنگاران دو دختر خانم که یکی بی حجاب و دیگری کاملا محجبه باشد را پیدا و با مصاحبه‌ای کوتاه سعی داشتند این تناقض را به تصویر بکشند.
تلاش همه‌ی این افراد هم در این است تا از این تناقض به عنوان یک ارزش باشکوه بهره‌برداری کنند.
اما سوال اینجاست که اگر چنین تناقضی که ما نامش را همزیستی مسالمت‌آمیز می‌گذاریم، یک ارزش محسوب میشود که به قول خودتان نشان از همدلی باحجاب و بی‌حجاب در لبنان با حزب‌الله و شخص سیدحسن نصرالله است، پس این مهلکه‌ای که در ایران بر سر دختران و زنان ایرانی به راه انداخته و کام مردم را تلخ و جان زنان این کشور را به لب رسانده‌اید چیست؟
اگر این همدلی و همزیستی افتخار دارد، چرا جمهوری‌اسلامی خود را به این افتخار مفتخر نمی‌نماید.
اصلا چرا چنین همزیستی در لبنان و برای دختران مسلمان لبنانی عیب نیست، اما برای زن ایرانی ننگ است؟
شما و حزب‌الله که ریشه در یک تفکر دارید، چرا به اینجا که میرسید از زمین تا به آسمان تفاوت مشی پیدا می‌کنید؟
شاید دلیلش این باشد که پای جبهه‌ی پایداری‌ها هنوز به لبنان باز نشده و چنین اندیشه‌ای در میان شیعیان لبنانی رسوخ نکرده.
شاید دلیلش این باشد که لبنانی‌ها میراث‌دار امام موسی صدر هستند و او کسی بود که تنوع فرهنگی را پذیرفته بود و نه فقط تنوع فرهنگی و اجتماعی و تنوع در التزامات رفتاری و گفتاری اسلامی را پذیرفته و بسط و گسترش داده بود، بلکه تنوع مذهبی و دینی را هم کاملا پذیرفته و به تربیت جامعه پرداخته بود، تا جایی که امروز مسلمان و مسیحی در لبنان با آغوش باز یکدیگر را می‌پذیرند.
و چقدر امروز و در این دوران جای خالی رفتار و گفتار و تفکر امام موسی صدر حس میشود و نه ایران که عصر و زمانه‌ای تشنه‌ی اندیشه‌های چون اویی است.
✍س.ح. افضلی
@hooreechannel
@kherad_Jensi
با حجاب و بی حجاب در مراسم تشییع پیکر سیدحسن نصرالله؛
این جمله‌ای بود که برخی خبرگزاری های جمهوری‌اسلامی آن را با آب و تاب تیتر کرده بودند.
عکاسان زیادی هم سعی کرده بودند این همراهی در ظاهر متناقض را به شکل‌های گوناگون ثبت کنند.
حتی عده‌ای از خبرنگاران دو دختر خانم که یکی بی حجاب و دیگری کاملا محجبه باشد را پیدا و با مصاحبه‌ای کوتاه سعی داشتند این تناقض را به تصویر بکشند.
تلاش همه‌ی این افراد هم در این است تا از این تناقض به عنوان یک ارزش باشکوه بهره‌برداری کنند.
اما سوال اینجاست که اگر چنین تناقضی که ما نامش را همزیستی مسالمت‌آمیز می‌گذاریم، یک ارزش محسوب میشود که به قول خودتان نشان از همدلی باحجاب و بی‌حجاب در لبنان با حزب‌الله و شخص سیدحسن نصرالله است، پس این مهلکه‌ای که در ایران بر سر دختران و زنان ایرانی به راه انداخته و کام مردم را تلخ و جان زنان این کشور را به لب رسانده‌اید چیست؟
اگر این همدلی و همزیستی افتخار دارد، چرا جمهوری‌اسلامی خود را به این افتخار مفتخر نمی‌نماید.
اصلا چرا چنین همزیستی در لبنان و برای دختران مسلمان لبنانی عیب نیست، اما برای زن ایرانی ننگ است؟
شما و حزب‌الله که ریشه در یک تفکر دارید، چرا به اینجا که میرسید از زمین تا به آسمان تفاوت مشی پیدا می‌کنید؟
شاید دلیلش این باشد که پای جبهه‌ی پایداری‌ها هنوز به لبنان باز نشده و چنین اندیشه‌ای در میان شیعیان لبنانی رسوخ نکرده.
شاید دلیلش این باشد که لبنانی‌ها میراث‌دار امام موسی صدر هستند و او کسی بود که تنوع فرهنگی را پذیرفته بود و نه فقط تنوع فرهنگی و اجتماعی و تنوع در التزامات رفتاری و گفتاری اسلامی را پذیرفته و بسط و گسترش داده بود، بلکه تنوع مذهبی و دینی را هم کاملا پذیرفته و به تربیت جامعه پرداخته بود، تا جایی که امروز مسلمان و مسیحی در لبنان با آغوش باز یکدیگر را می‌پذیرند.
و چقدر امروز و در این دوران جای خالی رفتار و گفتار و تفکر امام موسی صدر حس میشود و نه ایران که عصر و زمانه‌ای تشنه‌ی اندیشه‌های چون اویی است.
✍س.ح. افضلی
@hooreechannel
@kherad_Jensi