خانههای قدیمی را دوست دارم چون که
چایی همیشه دم بود روی سماور، توی قوری
در خانه همیشه باز بود!
مهمانیها دلیل و برهان نمیخواست.
غذاها ساده و خانگی بود؛ بویش نیازی به هود نداشت، عطرش تا هفت خانه میرفت
کسی نان خشکه نداشت، نان برکت سفره بود!
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد میکرد
بوی شب بوها و خاک نم خوردهی حیاط
غوغا میکرد
خبری از پردههای ضخیم و مجلسی نبود،
نور خورشید سهمی از خانههای قدیم بود!
دلخوریها مشاوره نمیخواست
دوستیها حساب و کتاب نداشت
سلامها این قدر معنا نداشت
@ketabdooni✨
چایی همیشه دم بود روی سماور، توی قوری
در خانه همیشه باز بود!
مهمانیها دلیل و برهان نمیخواست.
غذاها ساده و خانگی بود؛ بویش نیازی به هود نداشت، عطرش تا هفت خانه میرفت
کسی نان خشکه نداشت، نان برکت سفره بود!
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد میکرد
بوی شب بوها و خاک نم خوردهی حیاط
غوغا میکرد
خبری از پردههای ضخیم و مجلسی نبود،
نور خورشید سهمی از خانههای قدیم بود!
دلخوریها مشاوره نمیخواست
دوستیها حساب و کتاب نداشت
سلامها این قدر معنا نداشت
@ketabdooni✨