۳۸۱) اوسار پاره کردن: یاغی شدن، سرخود شدن.
۳۸۲) اوسار سرخود: خودرای، مستبد، خودمحور، مختار، بیاعتنا به دستور.
۳۸۳) اوسار کسی را کشیدن: متوقفش کردن، نگه داشتن.
۳۸۴) اوس کریم: خالق، خداوند، پروردگار.
۳۸۵) اوقات تلخی: بداخلاقی، تندخویی.
۳۸۶) اوگهای: خواهر یا برادر ناتنی.
۳۸۷) اوّل اوّلا: آن وقتها، خیلی پیشتر.
۳۸۸) اول سر دفه: سرآغاز، شروع، همون اوّلا.
۳۸۹) اوّل ما خلقالله: عقل، شعور، درک، فکر، اندیشه.
۳۹۰) اولوله: مترسک، آدمی دستساز برای ترساندن پرندهها سرجالیز و خرمن، لولو.
۳۹۱) اومد نیومد: آمد نیامد، باور عوام به خوش یمنی و بدیمنی در بعضی امور.
۳۹۲) اومد و شد: بیا و برو، رفت و آمد، رفت و برگشت.
۳۹۳) اونوختا: آن وقتها، گذشتهها، زمان سپری شده.
۳۹۴) اوهوک: صدایی برای ابراز تعجب، زکی، زکی سه
۳۹۵) اوهون: آره، بله، البته، همینطوره، همین جوره.
۳۹۶) اوهَه: صدایی برای آرام کردن چارپایان.
۳۹۷) اویار: آبیار، میراب، آبرسان.
۳۹۸) اویارقلی: مرد بیقواره و نادان.
۳۹۹) اهانت: خوار کردن، سبک کردن، پست کردن، توهین.
۴۰۰) اهل بخیه: بچهباز، لواطکار.
📘 #فرهنگ_برو_بچه_های_ترون
🖊 #مرتضی_احمدی
@ketabdooni✨