🔴 وفاق یا شقاق؟ سایه «ناعدالتی تاریخی بر سر «وفاق ملّی»
✍️ حسین دبّاغ
🔺پرسش بنیادین در مواجهه با هر پروژهای که دم از وفاق و سازش میزند این است که آیا ارادهای برای بازگویی حقیقت و التیام زخمهای تاریخی وجود دارد یا خیر. یک جامعۀ سیاسی برای دستیابی به آزادی و آشتی، نیازمند شناختن خطاهای درونی خویش است و اینگونه است که به حقیقت دست پیدا میکند.
🔺اگر این شناخت صادقانه و پوزشخواهی اخلاقی درباره ستمهای پیشین- از مقابله با آزادی بیان گرفته تا تبعیض در حق اقوام، مذاهب و زنان- صورت نگیرد، هرگونه ادعای همبستگی شکننده خواهد بود. عدالت تاریخی ریشۀ درخت اجتماع است؛ بدون توجه به آن، وفاق رشد نخواهد کرد.
🔺با دعوت به فراموشی یا نادیدهگرفتن ستمهای رخ داده در گذشته آشتی صورت نخواهد گرفت. سوگ جمعی یا حافظه زخمی شده را نمیتوان با ترفندهای تبلیغاتی درمان کرد. تنها زمانی که مسئولیتپذیری ساختاری، حقیقتیابی ریشهای و جبران واقعی در دستور کار قرار گیرد و از بلندگوهای رسمی صدای آن به گوش برسد، میتوان امید داشت که جامعه به سازش و آشتی روی خوش نشان دهد.
🔺تحقق اتحاد و همبستگی، اساساً در گروی یادآوری ناعدالتیهای تاریخی و تلاش صادقانه برای جبران گذشته است. گو اینکه اگر جامهای را که پارگیهای عمیق دارد، وصله نزنیم و تنها با تزئینات ظاهری تزییناش کنیم، فردا روزی همین وصلههای ندوخته خود را نشان خواهند داد و چهبسا گستره پارگی بهمراتب بیش از گذشته شود.
🔺وظیفه اخلاقی ماست که در مواجهه با تاریخ صداقت نشان دهیم و بدون پایبندی به عدالت تاریخی، متوسل به هر نوع وفاقی نشویم که چهبسا بیش از آنکه زخمها را مرهم نهد، بر دردها بیفزاید و به شقاقی بیشتر منجر شود. اگر دولتی در پیآشتی راستین است، کلید آن را باید در میان صداهای به حاشیه راندهشده جستوجو کند و در عدالتی تاریخی.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍️ حسین دبّاغ
🔺پرسش بنیادین در مواجهه با هر پروژهای که دم از وفاق و سازش میزند این است که آیا ارادهای برای بازگویی حقیقت و التیام زخمهای تاریخی وجود دارد یا خیر. یک جامعۀ سیاسی برای دستیابی به آزادی و آشتی، نیازمند شناختن خطاهای درونی خویش است و اینگونه است که به حقیقت دست پیدا میکند.
🔺اگر این شناخت صادقانه و پوزشخواهی اخلاقی درباره ستمهای پیشین- از مقابله با آزادی بیان گرفته تا تبعیض در حق اقوام، مذاهب و زنان- صورت نگیرد، هرگونه ادعای همبستگی شکننده خواهد بود. عدالت تاریخی ریشۀ درخت اجتماع است؛ بدون توجه به آن، وفاق رشد نخواهد کرد.
🔺با دعوت به فراموشی یا نادیدهگرفتن ستمهای رخ داده در گذشته آشتی صورت نخواهد گرفت. سوگ جمعی یا حافظه زخمی شده را نمیتوان با ترفندهای تبلیغاتی درمان کرد. تنها زمانی که مسئولیتپذیری ساختاری، حقیقتیابی ریشهای و جبران واقعی در دستور کار قرار گیرد و از بلندگوهای رسمی صدای آن به گوش برسد، میتوان امید داشت که جامعه به سازش و آشتی روی خوش نشان دهد.
🔺تحقق اتحاد و همبستگی، اساساً در گروی یادآوری ناعدالتیهای تاریخی و تلاش صادقانه برای جبران گذشته است. گو اینکه اگر جامهای را که پارگیهای عمیق دارد، وصله نزنیم و تنها با تزئینات ظاهری تزییناش کنیم، فردا روزی همین وصلههای ندوخته خود را نشان خواهند داد و چهبسا گستره پارگی بهمراتب بیش از گذشته شود.
🔺وظیفه اخلاقی ماست که در مواجهه با تاریخ صداقت نشان دهیم و بدون پایبندی به عدالت تاریخی، متوسل به هر نوع وفاقی نشویم که چهبسا بیش از آنکه زخمها را مرهم نهد، بر دردها بیفزاید و به شقاقی بیشتر منجر شود. اگر دولتی در پیآشتی راستین است، کلید آن را باید در میان صداهای به حاشیه راندهشده جستوجو کند و در عدالتی تاریخی.
📎منبع و متن کامل
@kaleme