به گردن آنها که میگویند:
العهده علی الراوی
من آنچه شنیدهام گفتم و صحت و سقم آن را تعهد نمیکنم
به گردن کسی انداختن:
موردی را به کسی تحمیل کردن، امری را بر ذمه و مسئولیت کسی نهادن
پنداشت ستمگر که ستم بر ما کرد
بر گردن او بماند و از ما بگذشت
"زمستان گذشت ولی روسیاهی به ذغال ماند!"
ما سختی ظلم او را تحمل کردیم و گذراندیم، حالا باید او کیفر ظلمی که بر ما کرده است، بدهد.
تواضع ز گردنفرازان نکوست:
جوانمردان هرچه بر ثروتشان بیفزاید یا مقامشان بالاتر رود، متواضعتر و فروتنتر میشوند.
چکمه بر گردن انداختن:
رسمی که در موقع تسلیم شدن به حرف پیروز انجام میداده و معمولا با قبول این حقارت، جان خود را نجات میدادند.
سرش به گردن زیادتی کردن:
سر به تنش سنگینی کردن
سخن نابجا گفتن یا کار خلاف کردن در حدی که کشتن را مستوجب باشد.
طناب مفت ببیند به گردن اندازد:
از هیچ چیز مفت نمیگذرد.
گردن افتادن:
به گردن افتادن
موردی یا هزینهای به کسی تحمیل شدن
گردن بیطمع بلند بود:
طمع موجب خوار و خفیف شدن است و سرافرازی از آنِ کسی است که بی طمع و آز باشد.
گردن کج کردن:
حالت تضرع و التماس و اطاعت به خود گرفتن
یا از کسی با فروتنی خواهش و توقعی کردن
"فرهنگ عوام"
گردن گرفتن:
به گردن گرفتن
خیر و شر موردی را تعهد کردن، تضمین کردن
#قصه_داشت.
@kalamat_k
العهده علی الراوی
من آنچه شنیدهام گفتم و صحت و سقم آن را تعهد نمیکنم
به گردن کسی انداختن:
موردی را به کسی تحمیل کردن، امری را بر ذمه و مسئولیت کسی نهادن
پنداشت ستمگر که ستم بر ما کرد
بر گردن او بماند و از ما بگذشت
"زمستان گذشت ولی روسیاهی به ذغال ماند!"
ما سختی ظلم او را تحمل کردیم و گذراندیم، حالا باید او کیفر ظلمی که بر ما کرده است، بدهد.
تواضع ز گردنفرازان نکوست:
جوانمردان هرچه بر ثروتشان بیفزاید یا مقامشان بالاتر رود، متواضعتر و فروتنتر میشوند.
چکمه بر گردن انداختن:
رسمی که در موقع تسلیم شدن به حرف پیروز انجام میداده و معمولا با قبول این حقارت، جان خود را نجات میدادند.
سرش به گردن زیادتی کردن:
سر به تنش سنگینی کردن
سخن نابجا گفتن یا کار خلاف کردن در حدی که کشتن را مستوجب باشد.
طناب مفت ببیند به گردن اندازد:
از هیچ چیز مفت نمیگذرد.
گردن افتادن:
به گردن افتادن
موردی یا هزینهای به کسی تحمیل شدن
گردن بیطمع بلند بود:
طمع موجب خوار و خفیف شدن است و سرافرازی از آنِ کسی است که بی طمع و آز باشد.
گردن کج کردن:
حالت تضرع و التماس و اطاعت به خود گرفتن
یا از کسی با فروتنی خواهش و توقعی کردن
"فرهنگ عوام"
گردن گرفتن:
به گردن گرفتن
خیر و شر موردی را تعهد کردن، تضمین کردن
#قصه_داشت.
@kalamat_k