ویژگی حکومت بنی امیه، تحمیل، استبداد و امنیتی سازی امور بود
هادی سروش
امام صادق"ع" می فرماید :
بر مردم فشار نیاورید .
آیا نمیدانید که حکومت داری بنی امیه به زور شمشیر و فشار و ستم و خونریزی بود ، ولی حکومت داری ما اهل بيت به نرمی و مهربانی و متانت و تقیه و حسن معاشرت و پاکدامنی و پاکدستی و کوشش است ؟
پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت پیدا کنند.
منبع; خصال شیخ صدوق، جلد۲، ص۳۵۴
بنی عباس تداوم حکومت بنی امیه بودند و در واقع روش امویان تداوم یافت.
مشهور بین شیعه و سنی است که پیامبر در خوابی هولناک دیدند بوزینه ها از منبر ایشان بالا می رفتند که در آیات سوره اسراء آمده و پس از آن به علت مکدر شدنِ خاطر پیامبر (ص) سوره قدر نازل شد و آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» یعنی شب قدر بهتر از هزار ماه است؛ مفسرین بزرگ شیعه براساس روایتی که علامه طباطبایی آن را صحیح میداند؛ هزار ماه را به دوران هزار ماهه حکومت بنی امیه تاویل کرده اند.
امروز باید بگویم بنی امیه در ظاهر هزار ماه حکومت کردند اما شیوه و روش حکومت آنها هنوز هم در جوامع اسلامی وجود دارد و در واقع بوزینه هایی که در رویا از منبر پیامبر بالا رفتند، منبر را ترک نکردند!
پیامبر فرمودند: « لکل امة آفة و آفة هذه الامة بنوامية ؛ - برای هر امتی آفتی است و آفت این امت؛ بنی امیه است.» یعنی تا زمانی که این امت هست، این آفت هم هست؛ در واقع بنی امیه اگرچه در اسم؛ هزارماه کمتر از نود سال حکومت کردند اما در رسم؛ شیوه حکومت آنها دنبال شد.
شاخص های حکومت امویان که در دیگر حکومتهای بظاهر اسلامی تکرار شد، عبارتند از:
نخست: اعلام استبداد در دین الهی
که برخلاف نص صریح قران؛ لا اکراه فی الدین؛ و نیز سیره پیامبر اسلام بود.
امویان یک بخش از دین را رها کردند و بخش دیگر را با زور اعمال کردند که به تعبیر امیرالمومنین اسلام را وارونه کردند! و برای آن کیفرهایی مانند زندان و شکنجه و حتی اعدام افراد به نام دفاع از حاکم اسلامی قرار دادند که مورد اعتراض سخت سیدالشهدا قرار گرفت.
از استبدادهای دینی آنان، گرفتن جلوی امر به معروف ونهی از منکر است که مثلا عبدالملک مروان علنا گفت: هرکسی مرا نهی از منکر کند؛ اعدامش می کنم!
نمونه دیگر ؛ معاویه به ابن عباس گفت: حق نداری برای مردم قران بخوانی. ابن عباس گفت: تو نمیتوانی از من چنین چیزی بخواهی. معاویه گفت: پس تفسیر نکن. ابن عباس بازهم نپذیرفت. معاویه گفت: پس آیاتی که درباره اهل بیت و حکومت و حکمرانی هست را تفسیر نکن. و بعد صدهزار درهم برای ابن عباس فرستاد!
استبداد یعنی چه کسی می تواند سخنرانی کند و تریبون داشته باشد و چه کسی نمی تواند!
امام صادق میفرماید: بنی امیه به تبلیغ توحید پرداختند اما معرفی طاغوت و شرک را ممنوع کردند! تا کسی چهره های شرک و طاغوت را شناسائی نکند!
از مقوله استبداد در دین میتوان به این روایت امام باقر توجه کرد که بنی امیه محتوای قرآن را تحریف می کنند اما ظاهر و نگارش و خواندن آن را تقویت می کنند!
شب عاشورا که در خیمه سیدالشهدا صدای قرآن بلند بود در خیمه های عمرسعد هم صدای قرآن بلند بود؛ اما این قران کجا و آن قران کجا؟
ویژگی دوم: اعمال استبداد اقتصادی در جامعه اسلامی
ابن ابی الحدید نقل میکند امام باقر فرمودند: اگر کسی به ما ابراز ارادت کند؛ حقوق او قطع میشود؛ اموال او مصادره می شود و خانه او ویران میشود
اما کسانی که هوادار و جزء جریان اموی هستند از ثروت و رانت بیت المال برخوردار بودند!
سیدالشهدا خطاب به امویان فرمود: حرام شکم شما را پرکرده و شخصیت شما را تغییر داده و هدایا و عطایا و رانتهای حکومت موجب بسته شدن گوشتان نسبت به حرف حق شده است
بنام دین و تشویق و ترویج قدرت خود؛ بیت المال و رانت را توزیع کردند!
ویژگی سوم: استبداد سیاسی
امام صادق به ابی خطاب فرمودند: فکر کردی شرب خمر در جامعه را می شود از بین برد؟ ریشه این گناه و ناهنجاری ها کجاست؟ وقتی استبداد جامعه ای را فرابگیرد؛ چه انتظاری داری که جامعه اهل دین؛ عبادت و رعایت حقوق باشد؟
امیرمومنان در نهج البلاغه میفرماید: اگر کسی می خواست حکومت خلیفه سوم را که مقدمه حکومت امویان بود؛ نقد کند؛ دچار بلا و مجازات می شد!
سیدالشهدا در نامه ای به معاویه می نویسد: «تو دستگیر می کنی براساس دروغ ، و بصرف اتهام افراد را اعدام می کنی ، و انسانها را به شهرهای دور تبعید می کنی ، و از مردم بزور برای فرزند فاسدت اخذ بیعت کنی!»
اما در مقابل ؛ روش اباعبدالله است که براساس آیه ۴۱ سوره حج تنظیم شده و متوجه ترویج معنوی ، توسعه اقتصاد ،و امربمعروف و نهی از منکر است.
این چهار محور درست برعکس حکمرانی بنی امیه است که خبری از دینداری انتخاب گرانه و آزادی سیاسی؛ عدالت اقتصادی و امر به معروف ونهی ازمنکر نسبت به قدرت شنیده نمیشود.
@khabare_mahramaneh