لاس کاداس کشیشی بود که همراه اسپانیایی ها (کاشفان قاره آمریکا ) به آمریکا رفته بود . او دربارۀ رفتار هم وطنانش با سرخپوست ها (بومی آمریکا که به بردگی گرفته شده بودند ) دیده می نویسد : گاهی که از تخت روان خبری نبود هموطن من روی کول یکی از سرخپوست ها سوار می شد و از او می خواست هرچه تندتر راه برود؛ در حالی که سرخپوست دیگری برگ های بزرگی به عنوان سایه بان بالای سر او نگه می داشت و سرخپوستی هم با بادبزنی که از پر پرندگان ساخته شده بود او را باد می زد.
این کشیش در جای دیگری می نویسد: «وقتی اسپانیایی ها سرخپوستان را با چاقو مجروح می کردند و یا تکه هایی از بدن آنها را می بریدند تا تیزی شمشیرهایشان را امتحان کنند هیچ فکر بدی در سر نداشتند. روزی دو نفر از این هموطنان به دو نوجوان سرخپوست رسیدند که هرکدام یک طوطی داشتند. آنها طوطی ها را گرفتند و سر نوجوان ها را بریدند؛ به همین سادگی... فقط برای تفریح... زنهایی که در مزارع کار می کردند غذایشان آن قدر کم و بد بود که هیچ شیری نداشتند تا به نوزادانشان بدهند بسیاری از آنها که از گریه کودکشان ناامید و درمانده می شدند ، او را در آب خفه می کردند .
📚(#راهپیمایی_اشک_ها/نویسنده : #مهدی_میرکیایی /انتشارات سوره مهر/چاپ ششم ۱۴۰۱ /ص ۱۱)
🆔️ @haftbaldt
این کشیش در جای دیگری می نویسد: «وقتی اسپانیایی ها سرخپوستان را با چاقو مجروح می کردند و یا تکه هایی از بدن آنها را می بریدند تا تیزی شمشیرهایشان را امتحان کنند هیچ فکر بدی در سر نداشتند. روزی دو نفر از این هموطنان به دو نوجوان سرخپوست رسیدند که هرکدام یک طوطی داشتند. آنها طوطی ها را گرفتند و سر نوجوان ها را بریدند؛ به همین سادگی... فقط برای تفریح... زنهایی که در مزارع کار می کردند غذایشان آن قدر کم و بد بود که هیچ شیری نداشتند تا به نوزادانشان بدهند بسیاری از آنها که از گریه کودکشان ناامید و درمانده می شدند ، او را در آب خفه می کردند .
📚(#راهپیمایی_اشک_ها/نویسنده : #مهدی_میرکیایی /انتشارات سوره مهر/چاپ ششم ۱۴۰۱ /ص ۱۱)
🆔️ @haftbaldt