➖سیبل نهایی تندروها: تخریب دولت یا کلیت حکومت؟ | رضا رئیسی
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
رقابت و نقد طیف مقابل یک کنش معمول و متداول در هر ساختار و شاکله سیاسی است، در ساختارهای غیر توتالیتر با هر سطحی از دموکراسی و نظام سیاسی اعم از ریاستی و پارلمانی و… نقد و نقادی نشانه پویایی و بستر سازی آن از ضرورت های حکمرانی عقلانی است.
حتی میتوان مدعی بود که شاخصه و وجه ممیز یک ساختار متصلب و اقتدارگرا با یک ساختار سیاسی روامند و همگرا در وجود همین رقابت های سیاسی و کشاکش های انتخاباتی برای نیل به قدرت مشروع توسط اضلاع و اجزای مختلف و متکثر سپهر سیاسی، شاکله و سامان میگیرد.
در کشور ما نیز کمابیش در ادوار مختلف رقابت سیاسی میان حداقل دو جناح و طیف اصلی برقرار و حکمفرما بوده است؛ اما وقتی موضوع حاد و کمی عجیب میشود که طیف بازنده انتخابات حاضر به پذیرش باخت در رقابت نشده و به جای تلاش برای پیروزی در ادوار بعدی با رویکرد ایجابی یا نقد متعارف و انگشت گذاری بر نقاط ضعف عملکردی طیف در قدرت در وجه سلبی، از روش های غیر سازنده رو به تخریب و تخطئه دولت مستقر میآورد و برای دولت مستقر نه به تنهایی که برای کلیت ساختار بحران زایی می کند.
آغاز چنین مدل رفتاری را می توان از دولت اصلاحات و آن جمله تاریخی سید محمد خاتمی، سراغ گرفت که از بحران سازی ٩ روز یکبار برای دولتش گفت. دولتی که به اذعان خودش چند ماه ابتدایی «ماه عسل» را داشت؛ اما دولت روحانی هنوز مهر پیروزی در انتخابات خشک نشده بود، آماج حملات قرار گرفت اما بهواسطه موفقیت در حوزه سیاست خارجی و به تبع آن بهبود شرایط اقتصادی، در دوره اول از این جاده پرسنگلاخ گذر کرد.
در دولت دوم اما طاقت مخالفان طاق شد و در آبان ماه سال ٩۶ اعتراضاتی را کلید زدند که به یکباره از دست همگان خارج شد و کشور و کلیت ساختار سیاسی را به ورطه بحران رهنمون کرد.
دیگر مشخص شده بود که نتیجه کارشکنی و نقدهای نامتعارف و تخریب های بی در و پیکر، نه متوجه دولت که کلیت ساختار سیاسی است؛ اما سیکل باطلی شکل گرفته و پروژهای کلید خورده بود که حد یقف نداشت و تندروها با همه توان به قصد زمین زدن دولت پای کار آمده بودند به امید آنکه مردم با گذر از طیف اصلاح طلب و اعتدالی به آنان رجوع و اقبال نشان دهند.
اعتراضات سال ٩٨...
ادامهی این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/566548/
@ensafnews
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
رقابت و نقد طیف مقابل یک کنش معمول و متداول در هر ساختار و شاکله سیاسی است، در ساختارهای غیر توتالیتر با هر سطحی از دموکراسی و نظام سیاسی اعم از ریاستی و پارلمانی و… نقد و نقادی نشانه پویایی و بستر سازی آن از ضرورت های حکمرانی عقلانی است.
حتی میتوان مدعی بود که شاخصه و وجه ممیز یک ساختار متصلب و اقتدارگرا با یک ساختار سیاسی روامند و همگرا در وجود همین رقابت های سیاسی و کشاکش های انتخاباتی برای نیل به قدرت مشروع توسط اضلاع و اجزای مختلف و متکثر سپهر سیاسی، شاکله و سامان میگیرد.
در کشور ما نیز کمابیش در ادوار مختلف رقابت سیاسی میان حداقل دو جناح و طیف اصلی برقرار و حکمفرما بوده است؛ اما وقتی موضوع حاد و کمی عجیب میشود که طیف بازنده انتخابات حاضر به پذیرش باخت در رقابت نشده و به جای تلاش برای پیروزی در ادوار بعدی با رویکرد ایجابی یا نقد متعارف و انگشت گذاری بر نقاط ضعف عملکردی طیف در قدرت در وجه سلبی، از روش های غیر سازنده رو به تخریب و تخطئه دولت مستقر میآورد و برای دولت مستقر نه به تنهایی که برای کلیت ساختار بحران زایی می کند.
آغاز چنین مدل رفتاری را می توان از دولت اصلاحات و آن جمله تاریخی سید محمد خاتمی، سراغ گرفت که از بحران سازی ٩ روز یکبار برای دولتش گفت. دولتی که به اذعان خودش چند ماه ابتدایی «ماه عسل» را داشت؛ اما دولت روحانی هنوز مهر پیروزی در انتخابات خشک نشده بود، آماج حملات قرار گرفت اما بهواسطه موفقیت در حوزه سیاست خارجی و به تبع آن بهبود شرایط اقتصادی، در دوره اول از این جاده پرسنگلاخ گذر کرد.
در دولت دوم اما طاقت مخالفان طاق شد و در آبان ماه سال ٩۶ اعتراضاتی را کلید زدند که به یکباره از دست همگان خارج شد و کشور و کلیت ساختار سیاسی را به ورطه بحران رهنمون کرد.
دیگر مشخص شده بود که نتیجه کارشکنی و نقدهای نامتعارف و تخریب های بی در و پیکر، نه متوجه دولت که کلیت ساختار سیاسی است؛ اما سیکل باطلی شکل گرفته و پروژهای کلید خورده بود که حد یقف نداشت و تندروها با همه توان به قصد زمین زدن دولت پای کار آمده بودند به امید آنکه مردم با گذر از طیف اصلاح طلب و اعتدالی به آنان رجوع و اقبال نشان دهند.
اعتراضات سال ٩٨...
ادامهی این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/566548/
@ensafnews