یه وقتایی تو زندگی انقدر فراز و نشیبهای
زیاد رو تجربه میکنی
که دلت میخواد عمیقا برای
یه مدت به خواب زمستونی بری، چشمات رو ببندی
و بعد از اون دیگه هیچی از اطرافت متوجه نشی
بعد که توانت رو جمع کردی و ظرفیت
دوباره زندگی داشتن رو پیدا کردی
برگردی به زندگی ،
کاش بود همچین قابلیتی تو زندگی …
زیاد رو تجربه میکنی
که دلت میخواد عمیقا برای
یه مدت به خواب زمستونی بری، چشمات رو ببندی
و بعد از اون دیگه هیچی از اطرافت متوجه نشی
بعد که توانت رو جمع کردی و ظرفیت
دوباره زندگی داشتن رو پیدا کردی
برگردی به زندگی ،
کاش بود همچین قابلیتی تو زندگی …