انگار وحشی شده بود و خیلی خشن شد و با دستش گلوم رو گرفت رو گفت امروز قراره با لباس های مامانت و رو تخت مامانت جر بخوری .بهم میگفت تو کونی من هستی.و یدفعه من رو بلند کرد و کشید و برد سمت اتاق و من رو انداخت رو تخت و شروع کرد مالیدن کون و هی اسپنک میزد به کون واقعا درد داشت ولی من داشتم لذت میبردم .شروع کرد دامن رو از پام دراورد و شورتم رو هم درآورد و یه دفعه سَرش رو کرد لای کونم شروع کرد به لیس زد سوراخ کونم وقتی زبونش خورد به سوراخم داشتم لذت میبردم و خیلی حال میداد و بعد از چند دقیقه اسپنک زدن و خوردن کونم من رو بلند کرد و برگردوند و شروع کرد به لخت شدن و وقتی شلوار و شورتش رو در آورد یه کیر بزرگ تقریبا ۱۷ یا ۱۸ سانتی داشت که خیلی کلفت و بود و رگ های کیرش زده بود بیرون و من وقتی دیدم تمام بدنم رو ترس گرفته بود و نمیدونستم چجوری باید درد این کیر رو تحمل کنم.بعد سر کیرش رو فرو کرد داخل دهنم و دهنم داشت پاره میشد .یه کیر کلفت تو دهنم بود و هی بهم سیلی میزد انقدر به صورتم و کونم سیلی زده بود که قرمز شده بود.
منم چون اولین بار بود که داشتم ساک میزدم و بلد نبودم نمیدونستم چجوری باید ساک بزنم و هر بار که دندونم میخورد به کیرش یه سیلی محکم میزد به صورتم واقع درد داشت و ولی من از این که داشتم مثل یه زن جر میخوردم لذت میبردم.بعد از چند دقیقه ساک زدن. من رو انداخت رو تخت و بهم گفت داگی شو…
بعد یه بالشت گذاشت زیر شکمم و یه تف انداخت روی سوراخم و شروع کرد به انگشت کردن سوراخم .خیلی خشن اینکار رو میکرد و من حتی تحمل درد انگشت شدن رو نداشتم چه برسه به یه کیر کلفت.بعد انگشتش رو در اورد و بهم گفت آماده گاییده شدن هستی جنده؟
بهم گفت مامان جندت میدونه که پسرش داره با لباس هاش کون میده .
یه دفعه گفت یه جوری میکنمت که نتونی راه بری .
بهم گفت تو باید مثل مامان جندت کون بدی .
دوباره یه تف انداخت رو سوراخم و سر کیرش رو چسبوند به سوراخم و یدفعه فشار داد داخل و یه جیغ محکم زدم و از درد اشکم در اومده بود .تازه فقط سرش رفته بود داخل .
یه چند بار سر کیرش رو در آورد و فرو کرد داخل و بعد یدفه تمام کیرش رو فرو کرد داخل .من با صدای بلند داشتم جیغ میکشیدم و اون با دستش دهنم رو گرفت .نمیذاشت جیغ بزنم.بعد شروع کرد به عقب جلو کردن و تلمبه زدن تو کون .من از درد داشتم گریه میکردم.ولی برای اون اهمیتی نداشت و فقط به فکر کردن کون من بود .یه لحظه به خودم اومدم و دیدم دارم مثل یه زن کون میدم .و مثل یه جنده دارم زیر کیر کلفت گاییده میشم و هر کاری میکردم که از زیر کیرش فرار کنم نمیشد و بدتر محکمتر تلمبه میزد.و من دیگه چاره ای جز گاییده شدن نداشتم.و هیچ کاری نمیتونستم بکنم .و منی که خیلی دوست داشتم کون بدم و طعم و لذت کون دادن رو بچشم .از این کارم پشیمون شده بود و هیچ راه برگشتی نداشتم و دیگه هر چقدر تقلا میکردم فایده نداشت .بعد از چند دقیقه من رو برگردوند و پاهام رو گذاشت رو شونه هاش و محکم تر از قبل داشتم تو کونم تلمبه میزد و من فقط داشتم گریه میکردم و هی بهش میگفتم بسه دیگه نمیتونم.
بهم میگفت خفه شو جنده .
بعداز چند دقیقه کیرش رو از کون در اورد و شروع کرد به پاشیدن آبش روی صورت و گردنم .منم دیگه نای بلند شدن نداشتم و درد تمام بدنم رو گرفته بود.و بعد از این که آبش اومد .شروع کرد به پوشیدن لباس و بعد بهم گفت من میرم جنده.رفت و در رو بست ولی من از درد داشتم به خودم میپیچیدم. اون روز بدترین روز زندگی من بود.
حسابی گاییده شده بودم و برام هیچ لذتی نداشت و من فقط درد کشیدم و …
نوشته: Koonnii
@dastan_shabzadegan
منم چون اولین بار بود که داشتم ساک میزدم و بلد نبودم نمیدونستم چجوری باید ساک بزنم و هر بار که دندونم میخورد به کیرش یه سیلی محکم میزد به صورتم واقع درد داشت و ولی من از این که داشتم مثل یه زن جر میخوردم لذت میبردم.بعد از چند دقیقه ساک زدن. من رو انداخت رو تخت و بهم گفت داگی شو…
بعد یه بالشت گذاشت زیر شکمم و یه تف انداخت روی سوراخم و شروع کرد به انگشت کردن سوراخم .خیلی خشن اینکار رو میکرد و من حتی تحمل درد انگشت شدن رو نداشتم چه برسه به یه کیر کلفت.بعد انگشتش رو در اورد و بهم گفت آماده گاییده شدن هستی جنده؟
بهم گفت مامان جندت میدونه که پسرش داره با لباس هاش کون میده .
یه دفعه گفت یه جوری میکنمت که نتونی راه بری .
بهم گفت تو باید مثل مامان جندت کون بدی .
دوباره یه تف انداخت رو سوراخم و سر کیرش رو چسبوند به سوراخم و یدفعه فشار داد داخل و یه جیغ محکم زدم و از درد اشکم در اومده بود .تازه فقط سرش رفته بود داخل .
یه چند بار سر کیرش رو در آورد و فرو کرد داخل و بعد یدفه تمام کیرش رو فرو کرد داخل .من با صدای بلند داشتم جیغ میکشیدم و اون با دستش دهنم رو گرفت .نمیذاشت جیغ بزنم.بعد شروع کرد به عقب جلو کردن و تلمبه زدن تو کون .من از درد داشتم گریه میکردم.ولی برای اون اهمیتی نداشت و فقط به فکر کردن کون من بود .یه لحظه به خودم اومدم و دیدم دارم مثل یه زن کون میدم .و مثل یه جنده دارم زیر کیر کلفت گاییده میشم و هر کاری میکردم که از زیر کیرش فرار کنم نمیشد و بدتر محکمتر تلمبه میزد.و من دیگه چاره ای جز گاییده شدن نداشتم.و هیچ کاری نمیتونستم بکنم .و منی که خیلی دوست داشتم کون بدم و طعم و لذت کون دادن رو بچشم .از این کارم پشیمون شده بود و هیچ راه برگشتی نداشتم و دیگه هر چقدر تقلا میکردم فایده نداشت .بعد از چند دقیقه من رو برگردوند و پاهام رو گذاشت رو شونه هاش و محکم تر از قبل داشتم تو کونم تلمبه میزد و من فقط داشتم گریه میکردم و هی بهش میگفتم بسه دیگه نمیتونم.
بهم میگفت خفه شو جنده .
بعداز چند دقیقه کیرش رو از کون در اورد و شروع کرد به پاشیدن آبش روی صورت و گردنم .منم دیگه نای بلند شدن نداشتم و درد تمام بدنم رو گرفته بود.و بعد از این که آبش اومد .شروع کرد به پوشیدن لباس و بعد بهم گفت من میرم جنده.رفت و در رو بست ولی من از درد داشتم به خودم میپیچیدم. اون روز بدترین روز زندگی من بود.
حسابی گاییده شده بودم و برام هیچ لذتی نداشت و من فقط درد کشیدم و …
نوشته: Koonnii
@dastan_shabzadegan