Telegram-канал "[ قلب شیشه ای🤍]" — @cafe_louve

[ قلب شیشه ای🤍]

28 Sep 2022, 17:06

547049425 —

02:12

برای آزادی...🤍

423 0 3 3

[ قلب شیشه ای🤍]

18 Jun 2022, 15:30

‌‌
به نظرم قشنگ ترین نوع خداحافظی با کسی که یه زمانی خاطره های خوب باهم داشتید که بهش بگید:
«شاید مسیرمون یکی نبود ولی ازت ممنونم که بخشی از داستان من بودی..!»
.

582 0 7 1

می‌دونی هیچ‌کس‌ عالی شروع نکرده؛
هیچ قهرمان المپیکی، اولین مسابقه‌ش عالی نبوده!
هیچ نویسنده‌ی مشهوری، اولین کتابش چاپ نشده!
هیچ خواننده‌ی پرطرفداری اولین کنسرتش تو سالن‌های بزرگ نبوده!
هیچ نقاش معروفی اولین تابلوهاش دیده نشده!
هیچ کمدین معروفی اولین اجراهاش مجذوب کننده نبوده!
موفقیت یعنی همین! یعنی هیچ‌کس عالی شروع نکرده ولی تا زمانی که قصه‌ش تموم نشده ادامه داده.
تو هم ادامه بده
همین!

569 0 3

[ قلب شیشه ای🤍]

16 Jun 2022, 08:19

اگه کسی رو داری که ازش دور باشی و منتظرت باشه، بد باشی و باز هم دوستت داشته باشه،
سرت شلوغ باشه و باز هم درکت کنه،
حالت بد باشه و برای آروم کردنت هرکاری کنه،خوشبختی.
شاید نمی‌دونی ولی تو خیلی خوشبختی!

469 0 1

[ قلب شیشه ای🤍]

16 Jun 2022, 08:18

يه روزى يكى مياد تو زندگيت
و انقدر محكم بغلت ميكنه
كه همه ی تيكه هاى
شكسته شده ات،
برميگردن ميچسبن به هم❤️

415 0 3

[ قلب شیشه ای🤍]

24 May 2022, 11:07

00:37

Видео недоступно для предпросмотра

Смотреть в Telegram

417 0 3

[ قلب شیشه ای🤍]

21 May 2022, 15:27

یه روز برمیگردی ولی من تورو
با تموم قشنگیات و خاطره های خوبت توی
یکی از همون شبایی که
نبودی و تنها بودم فراموش کردم...

380 0 4

[ قلب شیشه ای🤍]

14 May 2022, 00:10

😏👌

387 0 1

[ قلب شیشه ای🤍]

12 May 2022, 00:12

Manam — Majid Razavi

02:49

🧬😉

360 0 4

[ قلب شیشه ای🤍]

10 May 2022, 14:03

اگه دست من بود دوست داشتم مغزتونو در بیارم با چنگال لهش کنم، بزنم تو دیوار بعد بیام پیشتون بگم همین بود دستور میداد حرف بزنید نه حالا خفه شید.بمیرید.

357 0 0 1

[ قلب شیشه ای🤍]

3 May 2022, 13:25

من از آدما متنفرم؛ بعضی وقتا بهشون نگاه میکنم و چیزی که باعث بشه دوستشون داشته باشم، پیدا نمیکنم.

365 0 0

[ قلب شیشه ای🤍]

30 Apr 2022, 23:45

Zibaye Man 2 (Deli) — Hamid Hiraad

00:59

🧬🥺

357 0 7

[ قلب شیشه ای🤍]

28 Apr 2022, 22:35

مدتی بود که رابطمون تموم شده بود و ما به یک رابطه ی سمی پایان داده بودیم.
طبیعی بود که از هم دور شیم و همینطورم بود.
گاهی شب که می‌شد من از شدت دلتنگی گریه میکردم و طبق معمول کسی نباید صدای گریه هامو میشنید چون من قوی‌ام.
از دور حواسم بهش بود سعی می‌کردم زیاد درگیر نباشم اما بازهم حواسم بهش بود.
چند روز پیش ما دوباره باهم حرف زدیم .
ما فقط حرف زدیم.
فقط حرف‌.
اما این اتفاق رو تشبیه میکنم به لغزش معتاد!
همینقدر ساده و خطرناک‌!
ولی قول میدم عاشقت نشم چون یبار با قلبم بازی کردی.
ولی قول نمیدم عاشقت نشم.
میدونی چی میگم؟

369 0 2