✅ گروههای توسعه
#توسعه به معنای توانمندی زبانی و عملی اعضای آن برای #دیالوگ و #همشنوی است!
از عرفان به درمان، از درمان به حوزه های روانشناسی و روانشناختی، از آنجا به سیاست، از سیاست به جامعهشناسی و سپس به زندانیان سیاسی، بعد به بنیاد صلح و سپس به محیط زیست رو نمودن و سرانجام در ساحت اصلی "زبان و گقتمان" و "پذیرش نقد و منتقد"، درجا زدن و ساکن شدن!
برای یک فرد با الگوهایی خاص و منحصربفرد و در مقام عمل هم، چند عمر لازم است تا بتواند این همه سیاحت در ساحتهای فکر و زندگی و معرفت و ...را سامان دهد و نهایتا شاید به درکی عمیق و نسبی در یک یا تعدادی از آنها دست یابد!
رویکرد موفق در هریک از حوزه های مهم بالا نیازمند خلاقیتی خاص و بینظیر در انجام کارهای گروهی است نه ادعاهای پوچ و توهمی و یا آمارهای ظاهری و تصنعی! (جنگ های روانی)
هنگامی به مرز خلاقیت و ادعای عملی می توان رسید که در کوه پیمایی نفس گیر در هر حوزه، چنان بالا رفت که سرانجام در قله یا دستِ کم در دامنههای هر قله بود و بتوان از آن بالا مسیرهای تازه را شناسایی نموده و به دیگران نیز نشان داد!
نه اینکه بمانند کوهنوردان آماتور و پرمدعا؛ تمامی نظمها، مسیرها، بلدان راه ها، پیشکسوتان و .... را به چالش و تمسخر کشید و یا با بهانه های واهی حذفشان کرد و مباحثه با ایشان را خلاف و در جهت رشد و نمایش آنان قلمداد نمود!
فردی که ادعای اندیشمندی در هر حوزه ای دارد و خواهان تبلیغِ ایجادِ ردِ پایی نمایان از خود در هر مساله ای است؛ در قدم اول می بایست در حوزهی زبان و گفتمان با مخالف و منتقد، نه تنها درنگ کند، بلکه باید رویکردهای متناقض و ادبیات های سخیف را از خود و رهروانش حذف نموده و با ریشه یابی علتها و مشکلات، از خلق ساختارهای فاسد و ظلم پرور و معنا بخشی به آنها جلوگیری نماید.
رویه های جاری حاکی از آن است که درک و بینشی در مورد ویژگیهای افراد مختلف و چگونگی برقراری ارتباط با آنها وجود ندارد و "شمارنده" هایی که به گروه های توسعه اضافه می شود، بدلیل نداشتن تعامل و عدم برقراری ارتباط زبانی و گفتمانی با افراد مختلف به "توسعه نیافتگی" می انجامد.
نکتهی اساسی دیگر، اصلِ #رواداری است؛ رواداری یعنی اینکه در هر جمع، خصوصا در مجموعه های مدعی معرفت و عرفان کمال، افراد و حتی لیدر آن، خود را مرکز عالم وجود(شمس) و مالک واقعیت و حقیقت ندانند و حقیقت و واقعیت را چنان چیزی بدانند که هرکسی پارهای از آن ها را می شناسد و تمامیت آن از طریق مفاهمه های همگانی آشکار میشود.
اندیشه ها و اقدامات خود را یکسره حق و عملکردهای مخالف و انتقادات را یکسره باطل تلقی ننمایند و هر اظهار نظری را واجد پارهای از واقعیت ها و ....دانسته که هم شایستهی احترام و هم سزاوار پذیرش و اجراست.
بازبودن افکار و زبانِ یک لیدر به روی اندیشه ها و زبانِ طرف های مقابل، گفتمانی دو طرفه با افراد مختلف و مجموعه های دیگر باز می کند و سبب میشود تا دریابد که میدان شناختِ واقعیت و حقیقت امور، فراخ تر از آن است که تنها با نگاه و زبان و ایدئولوژی و انگارههای وی و اطرافیانِ خاص اش دریافتنی شده است!
با رویارویی با کثرتِ فهمهای دیگر، از تعصبات کورکورانه افراد به ایدئولوژی و باورهایشان کاسته میشود و هر فرد پای به مرحلهی رواداری میگذارد و زیست روادارانه و توسعه های واقعی محقق می شود. چرا که دائما میآموزیم و آموزش می دهیم و زبانمان به روی زبانهای دیگر و فهم عالمِ معنایی دیگران نیز باز میشود.
بنابراین، درخورترین ابزار رواداری، مدارا و درک مخالف و منتقد بجای حمله و طرد و زدن برچسب های حسود و معاند و مغرض و نفوذی و کودتاچی و ... به آنان است!
پس بجای ایجاد توسعه های کمّی و در راستای خلق توسعه کیفی؛ کل فرآیند توسعه را بر بستر توان گفتوگو (بهمعنی دیالوگ و همشنوی) بازتعریف کنید. شکلگیری توان گفتوگو، خودِ همان فرآیندِ توسعه و مهم ترین قدم آن است!
گفتوگو و تعامل، نیازمند زبانی برای #همشنوی است؛ ابزاری کارآمد و شفاف که خالی از بارهای ارزشی و پیش داوری ها باشد. زبانی که بر بستر اساسنامه های فعلی و با رویکرد تقابل و پرورش مریدان و سرشار از تحکّم و خود حق پنداری و لعن و نفی و کنارگذاشتن و ..... نباشد!
رویکردهای موجود، کارکردی مقطعی و زود مصرف داشته و تاریخشان در آینده ای نزدیک منقضی می شود!
@AD1_review
@aslahane_96
#توسعه به معنای توانمندی زبانی و عملی اعضای آن برای #دیالوگ و #همشنوی است!
از عرفان به درمان، از درمان به حوزه های روانشناسی و روانشناختی، از آنجا به سیاست، از سیاست به جامعهشناسی و سپس به زندانیان سیاسی، بعد به بنیاد صلح و سپس به محیط زیست رو نمودن و سرانجام در ساحت اصلی "زبان و گقتمان" و "پذیرش نقد و منتقد"، درجا زدن و ساکن شدن!
برای یک فرد با الگوهایی خاص و منحصربفرد و در مقام عمل هم، چند عمر لازم است تا بتواند این همه سیاحت در ساحتهای فکر و زندگی و معرفت و ...را سامان دهد و نهایتا شاید به درکی عمیق و نسبی در یک یا تعدادی از آنها دست یابد!
رویکرد موفق در هریک از حوزه های مهم بالا نیازمند خلاقیتی خاص و بینظیر در انجام کارهای گروهی است نه ادعاهای پوچ و توهمی و یا آمارهای ظاهری و تصنعی! (جنگ های روانی)
هنگامی به مرز خلاقیت و ادعای عملی می توان رسید که در کوه پیمایی نفس گیر در هر حوزه، چنان بالا رفت که سرانجام در قله یا دستِ کم در دامنههای هر قله بود و بتوان از آن بالا مسیرهای تازه را شناسایی نموده و به دیگران نیز نشان داد!
نه اینکه بمانند کوهنوردان آماتور و پرمدعا؛ تمامی نظمها، مسیرها، بلدان راه ها، پیشکسوتان و .... را به چالش و تمسخر کشید و یا با بهانه های واهی حذفشان کرد و مباحثه با ایشان را خلاف و در جهت رشد و نمایش آنان قلمداد نمود!
فردی که ادعای اندیشمندی در هر حوزه ای دارد و خواهان تبلیغِ ایجادِ ردِ پایی نمایان از خود در هر مساله ای است؛ در قدم اول می بایست در حوزهی زبان و گفتمان با مخالف و منتقد، نه تنها درنگ کند، بلکه باید رویکردهای متناقض و ادبیات های سخیف را از خود و رهروانش حذف نموده و با ریشه یابی علتها و مشکلات، از خلق ساختارهای فاسد و ظلم پرور و معنا بخشی به آنها جلوگیری نماید.
رویه های جاری حاکی از آن است که درک و بینشی در مورد ویژگیهای افراد مختلف و چگونگی برقراری ارتباط با آنها وجود ندارد و "شمارنده" هایی که به گروه های توسعه اضافه می شود، بدلیل نداشتن تعامل و عدم برقراری ارتباط زبانی و گفتمانی با افراد مختلف به "توسعه نیافتگی" می انجامد.
نکتهی اساسی دیگر، اصلِ #رواداری است؛ رواداری یعنی اینکه در هر جمع، خصوصا در مجموعه های مدعی معرفت و عرفان کمال، افراد و حتی لیدر آن، خود را مرکز عالم وجود(شمس) و مالک واقعیت و حقیقت ندانند و حقیقت و واقعیت را چنان چیزی بدانند که هرکسی پارهای از آن ها را می شناسد و تمامیت آن از طریق مفاهمه های همگانی آشکار میشود.
اندیشه ها و اقدامات خود را یکسره حق و عملکردهای مخالف و انتقادات را یکسره باطل تلقی ننمایند و هر اظهار نظری را واجد پارهای از واقعیت ها و ....دانسته که هم شایستهی احترام و هم سزاوار پذیرش و اجراست.
بازبودن افکار و زبانِ یک لیدر به روی اندیشه ها و زبانِ طرف های مقابل، گفتمانی دو طرفه با افراد مختلف و مجموعه های دیگر باز می کند و سبب میشود تا دریابد که میدان شناختِ واقعیت و حقیقت امور، فراخ تر از آن است که تنها با نگاه و زبان و ایدئولوژی و انگارههای وی و اطرافیانِ خاص اش دریافتنی شده است!
با رویارویی با کثرتِ فهمهای دیگر، از تعصبات کورکورانه افراد به ایدئولوژی و باورهایشان کاسته میشود و هر فرد پای به مرحلهی رواداری میگذارد و زیست روادارانه و توسعه های واقعی محقق می شود. چرا که دائما میآموزیم و آموزش می دهیم و زبانمان به روی زبانهای دیگر و فهم عالمِ معنایی دیگران نیز باز میشود.
بنابراین، درخورترین ابزار رواداری، مدارا و درک مخالف و منتقد بجای حمله و طرد و زدن برچسب های حسود و معاند و مغرض و نفوذی و کودتاچی و ... به آنان است!
پس بجای ایجاد توسعه های کمّی و در راستای خلق توسعه کیفی؛ کل فرآیند توسعه را بر بستر توان گفتوگو (بهمعنی دیالوگ و همشنوی) بازتعریف کنید. شکلگیری توان گفتوگو، خودِ همان فرآیندِ توسعه و مهم ترین قدم آن است!
گفتوگو و تعامل، نیازمند زبانی برای #همشنوی است؛ ابزاری کارآمد و شفاف که خالی از بارهای ارزشی و پیش داوری ها باشد. زبانی که بر بستر اساسنامه های فعلی و با رویکرد تقابل و پرورش مریدان و سرشار از تحکّم و خود حق پنداری و لعن و نفی و کنارگذاشتن و ..... نباشد!
رویکردهای موجود، کارکردی مقطعی و زود مصرف داشته و تاریخشان در آینده ای نزدیک منقضی می شود!
@AD1_review
@aslahane_96