.
فقراتی از مقالۀ « زیر و شدنِ اگزیستانسیل تولستوی» که حدودا یک و نیم سال پیش منتشر گشت و در کتاب در آستانۀ انتشار « در کشاکش رنج و معنا» گنجانده شده:
" سه گانۀ {«شغل»، « پیشه / دلمشغولی» و « ندای درون»}، تداعی کنندۀ سخنان هانا آرنت در اثر «وضع بشر» دربارۀ احوال اگزیستانسیل انسانِ پیرامونی است. در این کتاب، آرنت سه نوع فعالیت انسانی را از یکدیگر تفکیک میکند: «زحمت»، «کار» و «عمل».
این سه گانه بسان هرمی است که قاعدۀ آن زحمت و رأس آن عمل است و کار در میانۀ آن قرار دارد. زحمت وقفِ برآورده کردن نیازهای معیشتی و تناسلی میشود. زحمت به جسم انسان مربوط است و یک فعالیت جسمانی محسوب میگردد. در نگاه آرنت، زحمت یک فعالیت پیشا انسانی است؛ حیوانات هم زحمت میکشند و انسان در این امر با آنها مشترک است. زحمت، به روایت آرنت یک فعالیت دوری است و ملال و تکرار از مقومات آناند. یکی از مصادیق زحمت که آرنت بر آن انگشت تاکید نهاده، انجام کارهای خانه و خانهداری است.
کار، اما خصلت ابزاری دارد و انسان با کار خود چیزی را درست میکند. برای مثال کسی با کار خود صندلی میسازد و یا درختی میکارد. کار، برخلاف زحمت میپاید و به زندگی انسانی ثبات و چارچوب میبخشد. پدری که میزی میسازد و سالها بعد فرزندش بر روی آن می نشنید، «کاری» انجام داده و اثر و نشانی از خود بر جای نهاده است. کار به قلمرو اجتماعی آدمیان مربوط است، در حالیکه زحمت بیشتر معطوف به قلمروی خصوصی انسانهاست. از این رو کار پس از زحمت درمیرسد و میتواند به سبب ثبات و پایداریای که ایجاد میکند، به زندگی معنا ببخشد. جهانی که با «کار» خلق میشود، به مدد «زحمت» بدست نمیآید.
اگرچه کار میتواند به زندگی معنا ببخشد، ولی هر فردی در خلوت میتواند کار خود را انجام دهد، بدون این که با دیگران در تعامل باشد. برخلاف «زحمت» که یک فعالیت پیشاانسانی است و «کار» که میتواند جداگانه توسط افراد انجام گیرد؛ «عمل» به واسطۀ ارتباط و همدلی انسانها با هم شکل میگیرد. «عمل» به شکوفا شدن زندگی کمک میکند و روابط انسانی را رقم می زند. اشتغالِ به «عمل»، به انسانها امکان میدهد جهان مشترکی بسازند تا «محل ظهور و بروزی» باشد برای گفتار و کردار آدمیان به نحو جمعی.
آرنت دربارۀ کار هنری نیز سخن گفته است. کار معمولی «از برایِ» چیزی است و با میزان فایدهای که به بار میآورد، نسبتسنجی میشود. ولی کار هنری فایدۀ مصرفی ندارد، بلکه آشکارکنندۀ جهانی است که انسانها به شیوۀ خاص خود آن را برساختهاند.
به تعبیر دیگر، کار هنری «به سبب»چیزی است و نه «از برای» چیزی. از نظر آرنت پایداری جهان در دوام هنر سر بر میآورد. اثر هنری میتواند جاودانه شود و در یادها بماند، طنین انداز گردد و جاودانه شود؛ نظیر کارهای درخشان و ماندگار داستایفسکی، کوندرا، بتهوون، سیمین دانشور، شجریان و …."
https://www.instagram.com/p/DFLx_oDSQrG/?igsh=MWw5cDR3bGdmNHpreg==