شرح روان ابیات مثنوی، دفتر سوم _جواب گفتنِ مهمان، ایشانرا، و مَثَل آوردن...
(۴۱۰۲) فارغم از طُمطُراق و از ریا
قُل تَعالَوا گفت جانم را بیا
از شکوه و دبدبه و ظاهر سازی آسوده شده ام؛ آیه «بگو بیایید.» روح و روانم را مخاطبی ساخته است. مصراع دوم آیه ۱۵۱ سوره انعام است.
(۴۱۰۳)گفت پیغمبر که جادَ فِی السَّلف
بِالعَطِیّه مَن تَيَقَّن بِالخَلَف
پیامبر(ص) فرموده است: هرکس به عوض در آخرت یقین داشته باشد، در دنیا بخشندگی می کند. روایت از حضرت علی (ع)
(۴۱۰۴)هر که بیند مر عطا را صد عِوض
زود در بازَد عطا را زین غرض
هرکس مشاهده کند که در ازای يك بخشش، صد عوض دریافت می کند، فوراً برای به دست آوردن آن عوض بخشندگی می کند.
(۴۱۰۵) جمله در بازار از آن گشتند بند
تا چو سود افتاد، مالِ خود دهند
مثل بازاریان و مغازه داران برای این در بازارها و مغازه هاشان نشسته اند تا پولشان را در راهی صرف کنند که سود بیشتری بدهد.
(۴۱۰۶) زر در انبان ها، نشسته منتظر
تا که سود آید، به بذل آید مُصر
بازرگانان زر و سیم را در کیسه ها نگاه می دارند و خود منتظر می مانند تا همینکه سودی فراهم آمد با جدّیت و پشتکار به خرج کردن موجودی خود بپردازند.
(۴۱۰۷) چون ببیند کاله یی در رِبح، بیش
سَرد گردد عشقش از کالایِ خویش
بازرگانان همینکه مشاهده کنند کالایی سودش بیشتر است از کالایی که خودشان دارند دلسرد می شوند.
(۴۱۰۹) گرم ز آن مانده ست با آن، کو ندید
کاله هایِ خویش را رِبح و مَزيد
بازرگانان از آنرو به کالاهای خود علاقمندند که متاعی سود آورتر از کالای خود نمی بینند
(۴۱۰۹) همچنین علم و هنرها و حِرَف
چون ندید افزون از آنها، در شَرَف
همین طور است علم ها و هنرها و پیشه ها. دارنده آنها چیزی برتر و بالاتر از آنها ندیده است.یعنی عالمان و هنرمندان اگر علم و هنر خود را کامل تر بدانند، هرگز در اندیشه تحصیل علوم و فنون بهتر و بالاتر نخواهند بود.
(۴۱۱۰) تا به از جان نیست، جان باشد عزیز
چون بِه آمد، نامِ جان شد چیزِ لیز
همینطور تا وقتی که چیزی بهتر از جان (= حیات طبیعی نباشد، جان عزیز ترین چیزها به نظر می رسد؛ اما همینکه چیزی بهتر از جان پیدا شد، جان حقیر و کم ارزش می شود و ادامه زندگی مادی در نظر او حقیر ترین چیزهاست.
(۴۱۱۱) لُعبتِ مُرده، بُوَد جان طفل را
تا نگشت او در بزرگی، طفل زا*
تا وقتی که کودك، بزرگ و رشید نشده، عروسکِ بی جان، برای او مانند جان، عزیز و با ارزش است .امّا وقتی که کودک رشد عقلانی پیدا کرد عروسک برای او جاذبه ندارد.
*طفل زا: زاینده کرد. اینجا رسیدن به حد بلوغ و رشد عقلانی .
@MolaviPoett
(۴۱۰۲) فارغم از طُمطُراق و از ریا
قُل تَعالَوا گفت جانم را بیا
از شکوه و دبدبه و ظاهر سازی آسوده شده ام؛ آیه «بگو بیایید.» روح و روانم را مخاطبی ساخته است. مصراع دوم آیه ۱۵۱ سوره انعام است.
(۴۱۰۳)گفت پیغمبر که جادَ فِی السَّلف
بِالعَطِیّه مَن تَيَقَّن بِالخَلَف
پیامبر(ص) فرموده است: هرکس به عوض در آخرت یقین داشته باشد، در دنیا بخشندگی می کند. روایت از حضرت علی (ع)
(۴۱۰۴)هر که بیند مر عطا را صد عِوض
زود در بازَد عطا را زین غرض
هرکس مشاهده کند که در ازای يك بخشش، صد عوض دریافت می کند، فوراً برای به دست آوردن آن عوض بخشندگی می کند.
(۴۱۰۵) جمله در بازار از آن گشتند بند
تا چو سود افتاد، مالِ خود دهند
مثل بازاریان و مغازه داران برای این در بازارها و مغازه هاشان نشسته اند تا پولشان را در راهی صرف کنند که سود بیشتری بدهد.
(۴۱۰۶) زر در انبان ها، نشسته منتظر
تا که سود آید، به بذل آید مُصر
بازرگانان زر و سیم را در کیسه ها نگاه می دارند و خود منتظر می مانند تا همینکه سودی فراهم آمد با جدّیت و پشتکار به خرج کردن موجودی خود بپردازند.
(۴۱۰۷) چون ببیند کاله یی در رِبح، بیش
سَرد گردد عشقش از کالایِ خویش
بازرگانان همینکه مشاهده کنند کالایی سودش بیشتر است از کالایی که خودشان دارند دلسرد می شوند.
(۴۱۰۹) گرم ز آن مانده ست با آن، کو ندید
کاله هایِ خویش را رِبح و مَزيد
بازرگانان از آنرو به کالاهای خود علاقمندند که متاعی سود آورتر از کالای خود نمی بینند
(۴۱۰۹) همچنین علم و هنرها و حِرَف
چون ندید افزون از آنها، در شَرَف
همین طور است علم ها و هنرها و پیشه ها. دارنده آنها چیزی برتر و بالاتر از آنها ندیده است.یعنی عالمان و هنرمندان اگر علم و هنر خود را کامل تر بدانند، هرگز در اندیشه تحصیل علوم و فنون بهتر و بالاتر نخواهند بود.
(۴۱۱۰) تا به از جان نیست، جان باشد عزیز
چون بِه آمد، نامِ جان شد چیزِ لیز
همینطور تا وقتی که چیزی بهتر از جان (= حیات طبیعی نباشد، جان عزیز ترین چیزها به نظر می رسد؛ اما همینکه چیزی بهتر از جان پیدا شد، جان حقیر و کم ارزش می شود و ادامه زندگی مادی در نظر او حقیر ترین چیزهاست.
(۴۱۱۱) لُعبتِ مُرده، بُوَد جان طفل را
تا نگشت او در بزرگی، طفل زا*
تا وقتی که کودك، بزرگ و رشید نشده، عروسکِ بی جان، برای او مانند جان، عزیز و با ارزش است .امّا وقتی که کودک رشد عقلانی پیدا کرد عروسک برای او جاذبه ندارد.
*طفل زا: زاینده کرد. اینجا رسیدن به حد بلوغ و رشد عقلانی .
@MolaviPoett