Репост из: حسن معین - جامعه شناسی وجودی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎥 آرام آرام، رضا ملک زاده و ترانه سرا محمد سلطانی
نشد برای عشقمون برای این دیوانهات سفر کنی
نشد یه بار به حال من به حال این ویرانهات نظر کنی
نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی
نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی
♪♪♪
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیایانم
پس چرا من ماندم و ابر بی باران
♪♪♪
اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان
اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان
تو را به جان من بمان
نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را
اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیا
تو را به جان من بیا
ای گل گلدان قلبم رفتنت بیخانهام کرد
ای غم درد سینه مانده دوریات دیوانهام کرد
همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی
شمع من بودی و آخر در دلم آتش نشاندی
♪♪♪
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نامهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیایانم
پس چرا من ماندم و ابر بیباران
نشد برای عشقمون برای این دیوانهات سفر کنی
نشد یه بار به حال من به حال این ویرانهات نظر کنی
نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی
نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی
♪♪♪
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیایانم
پس چرا من ماندم و ابر بی باران
♪♪♪
اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان
اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان
تو را به جان من بمان
نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را
اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیا
تو را به جان من بیا
ای گل گلدان قلبم رفتنت بیخانهام کرد
ای غم درد سینه مانده دوریات دیوانهام کرد
همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی
شمع من بودی و آخر در دلم آتش نشاندی
♪♪♪
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نامهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیایانم
پس چرا من ماندم و ابر بیباران