#پارت۲۳۸
فقط دلم میخواد دوباره اون اتفاقات رو از اول یعنی از روز آزمون دادنش
مرور کنم.. لحظه به لحظه شو....
بی پرواییش...دلقک بازیش.....
زبون درازیش....و اون حسی که هر وقت باهاش هم کلام میشم.
یا میبینمش توي دلم بارور میشه..رشد می کنه
می دونم که نباید این طور پیش بره. نباید اینقدر طول بکشه...
.
مگه این دختر چه فرقی با بقیه داره؟
کاراش و رفتاراش....حتی طرز لباس پوشیدنش
و حتی ساده اومدناش بی آرایش بودنش..
همش یه تفاوت بزرگ
بین اون بقیه هم جنساشه...
چرا اینقدر متفاوت؟
شاید چون متفاوته به چشمم میاد...
شاید چون می خواد خودشو بهم ثابت که چشمگیر شده...
اوفــــــــــــــ......... احساس میکنم سرم داره منفجر میشه.
حالا دیگه نه ارامش دارم نه امنیت.
فقط دلم میخواد دوباره اون اتفاقات رو از اول یعنی از روز آزمون دادنش
مرور کنم.. لحظه به لحظه شو....
بی پرواییش...دلقک بازیش.....
زبون درازیش....و اون حسی که هر وقت باهاش هم کلام میشم.
یا میبینمش توي دلم بارور میشه..رشد می کنه
می دونم که نباید این طور پیش بره. نباید اینقدر طول بکشه...
.
مگه این دختر چه فرقی با بقیه داره؟
کاراش و رفتاراش....حتی طرز لباس پوشیدنش
و حتی ساده اومدناش بی آرایش بودنش..
همش یه تفاوت بزرگ
بین اون بقیه هم جنساشه...
چرا اینقدر متفاوت؟
شاید چون متفاوته به چشمم میاد...
شاید چون می خواد خودشو بهم ثابت که چشمگیر شده...
اوفــــــــــــــ......... احساس میکنم سرم داره منفجر میشه.
حالا دیگه نه ارامش دارم نه امنیت.