☑🖋🎧
✔ خوانش یک متن: خودخوانی
برشی از متن:
چارهای نیست، پیش میآید؛ گاهی خیلی ساده کنار خودت میان یک چاردیواری ایستادهای و میبینی داری اشک میریزی. اول از سوزش چشمها شروع میشود، بعد حس میکنی چیزی در حاشیهی بیرونی پلکها انگار دارد میخزد، اینجا ست که دست خودت را میگیری و وانمود میکنی اتفاقی نیفتاده، چیزی نیست، همان طغیانات معمول و گاهبهگاه روحای ست که تا نیمههای شب به انتظار دقایق آزادی خویش ایستاده بوده و حالا، پس از گذر چندین و چند ساعت ناقابل یاد پرسههای دیشباش افتاده اما بازهم به یاد نمیآورد کجا رفته و چهها دیده و چهها کشیده و دست بر پوست مخملین کدام مدارات چرخان این هستی بیانجام کشیده و حالا میخواهد فریاد بزند، دست بر گلوی این تن وامانده بگذارد و در لابلای تهاجماتِ پُرمغزِ آگاهی بر ذهن، خود را حلقآویز کند...
... گاهی میانِ بارشِ ارواح، تر شدن
گاهی غریقِ آبیِ زیر و زبر شدن...
متن، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
Music: Le Rose Di Danzica/ Luis Bacalov
®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎
✔ خوانش یک متن: خودخوانی
برشی از متن:
چارهای نیست، پیش میآید؛ گاهی خیلی ساده کنار خودت میان یک چاردیواری ایستادهای و میبینی داری اشک میریزی. اول از سوزش چشمها شروع میشود، بعد حس میکنی چیزی در حاشیهی بیرونی پلکها انگار دارد میخزد، اینجا ست که دست خودت را میگیری و وانمود میکنی اتفاقی نیفتاده، چیزی نیست، همان طغیانات معمول و گاهبهگاه روحای ست که تا نیمههای شب به انتظار دقایق آزادی خویش ایستاده بوده و حالا، پس از گذر چندین و چند ساعت ناقابل یاد پرسههای دیشباش افتاده اما بازهم به یاد نمیآورد کجا رفته و چهها دیده و چهها کشیده و دست بر پوست مخملین کدام مدارات چرخان این هستی بیانجام کشیده و حالا میخواهد فریاد بزند، دست بر گلوی این تن وامانده بگذارد و در لابلای تهاجماتِ پُرمغزِ آگاهی بر ذهن، خود را حلقآویز کند...
... گاهی میانِ بارشِ ارواح، تر شدن
گاهی غریقِ آبیِ زیر و زبر شدن...
متن، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
Music: Le Rose Di Danzica/ Luis Bacalov
®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎