CHAAVOUSH


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Искусство


... نظر به اینکه
به گفته‌های دولت
ایمان نداریم
زین پس مصممیم
رهبری را خود در دست گیریم
و دنیای بهتری سازیم.
نظر به اینکه
تنها زبان توپ را آشنا هستید
و به زبان دیگری تکلم نمی‌کنید
ناچار خواهیم بود
لوله‌های توپ را
به طرف شما برگردانیم...
قطعنامه
#برشت

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: Miim (کانال رسمی آثار عیسی اسدی)
☑🖋


✔ پوست بر پلک‌های مهر


پرواز جستجوگر نگاه عاشق بر رگه‌های فرارِ پوست و استخوان انگشتان معشوق، در کلامِ الکن و میرا قابل وصف نیست و شرح این پرواز نیز بر لاله‌های گوش محبوب، ناکار و غیر قابل باور؛ این ساحت عشق است که عاشق را به تسخیر درآورده و عاشق، خود از تقلا و افکار خویش، به‌مراتب ناآگاه است. تنها در آن روایتِ رنگارنگ و بی‌پیرایه که معشوق، خود، عاشق است بر محبوب روحِ خویش، بار دیگر به اعلی‌درجه، معشوق به درک عشق می‌رسد تا آنجا که عشق، خود، بخواهد. این تمنای جان‌کُشِ تنورزا و این شیفته‌گیُ بی‌انتهای روانِ رو به آسمان، تنها به مدد پادشاهِ مقتدر عشق و در نهادِ زخمی عاشق، به درک می‌رسد و معشوق، در کورانِ بادهای پراکنده‌ی آسمان عشق، چیزی نیست جز الهه‌ای لمیده بر تختِ بی‌هوشی و بی‌خویشی تا کجا، چه زمان و در کدام سرزمین، چنگال‌های عقاب تیزچشمِ عشق، بر یال‌های افشان‌اش فرود آید و آسمان، بار دیگر، صحنه‌ی مواجهه‌ی لشکریان مهاجم مهر بر خودشیفته‌گانِ بی‌هوشِ فکر و خِرد باشد.


🖋 عیسی اسدی میم
۱۴ اسفند ۱۴۰۳


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


☑🖋🎧


✔ خوانش یک متن: خودخوانی


برشی از متن:

چاره‌ای نیست، پیش می‌آید؛ گاهی خیلی ساده کنار خودت میان یک چاردیواری ایستاده‌ای و می‌بینی داری اشک می‌ریزی. اول از سوزش چشم‌ها شروع می‌شود، بعد حس می‌کنی چیزی در حاشیه‌ی بیرونی پلک‌ها انگار دارد می‌خزد، اینجا ست که دست خودت را می‌گیری و وانمود می‌کنی اتفاقی نیفتاده، چیزی نیست، همان طغیانات معمول و گاه‌به‌گاه روح‌ای ست که تا نیمه‌های شب به انتظار دقایق آزادی خویش ایستاده بوده و حالا، پس از گذر چندین و چند ساعت ناقابل یاد پرسه‌های دیشب‌اش افتاده اما بازهم به یاد نمی‌آورد کجا رفته و چه‌ها دیده و چه‌ها کشیده و دست بر پوست مخملین کدام مدارات چرخان این هستی بی‌انجام کشیده و حالا می‌خواهد فریاد بزند، دست بر گلوی این تن وامانده بگذارد و در لابلای تهاجماتِ پُرمغزِ آگاهی بر ذهن، خود را حلق‌آویز کند...

... گاهی میانِ بارشِ ارواح، تر شدن
گاهی غریقِ آبیِ زیر و زبر شدن...


متن، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
Music: Le Rose Di Danzica/ Luis Bacalov



®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎




Репост из: اندکی از من... A little bit of me
شیرین سوهانی و علی ملایمی برنده اسکار بهترین انیمیشن

داستان انیمیشن  در سایه سرو​ در مورد یک ناخدا است که از اختلال استرس پس از حادثه رنج می‌برد، او با دخترش در خانه‌ای محقر در کنار دریا و در انزوا زندگی می‌کند. آن‌ها باید با چالش‌های یک زندگی سخت مقابله کنند.

این ساخته مشترک شیرین سوهانی و حسین ملایمی محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی از جشنواره‌های بین‌المللی نظیر ترایبکا و لس‌آنجلس در آمریکا، و انیمایو در اسپانیا شده است.

فرح

https://t.me/andaki_az_man


Репост из: Miim (کانال رسمی آثار عیسی اسدی)
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
☑🖋🎥


✔ ویدیوکلیپ غزل: #بهانه


برشی از شعر:

یک شب بیا بمان و تبی شاعرانه باش
هم‌رقصِ لای‌لایِ حزینِ ترانه باش

بنشین کنار آتشِ تک‌واژگانِ ناب
بیدارِ خواب‌های سیاهِ شبانه باش...


... شب می‌رسد به صبح و تو نیستی و نیستی
لب می‌گزد غزل که: «غمی شادمانه باش!»

شعر، صدا و تدوین: #عیسی_اسدی (میم)
۶ مرداد ۱۴۰۳
ادیت: ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
Music: After The Rain/ Hesam Naseri, Coshkun Karademir
در اینستاگرام عیسی اسدی:
@Miim_isa_aasadi


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


#حافظ_غزل_۸۵


شربتی از لب ِ لعلش نچشیدیم و برفت
روی مَه‌پیکرِ او سیر ندیدیم و برفت

گویی از صحبت ِ ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گَردش نرسیدیم و برفت


🎙 #مهرآوا
🎶 سه‌تار نوازی در بیات اصفهان


@haaafeeez
@mehrrrava


☑🖋🎧


✔ خوانش غزل: #بهانه


یک شب بیا بمان و تبی شاعرانه باش
هم‌رقصِ لای‌لایِ حزینِ ترانه باش

بنشین کنار آتشِ تک‌واژگانِ ناب
بیدارِ خواب‌های سیاهِ شبانه باش

با من بگو: «چرا به خیال‌ام نمی‌رسی؟»
پیگیرِ داستانِ شبی عاشقانه باش

برگرد رو به دشتِ غزالِ غزل‌رُبا
بگریز از سکوت و شروع بهانه باش

یک شب بگو: «بمان! نرو از این خیال» و بعد
دامانِ رازورزِ شعور و گمانه باش

شب می‌رسد به صبح و تو نیستی و نیستی
لب می‌گزد غزل که: «غمی شادمانه باش!»

شعر، صدا و ادیت: #عیسی_اسدی (میم)
۶ مرداد ۱۴۰۳
ادیت: ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
Music: After The Rain/ Hesam Naseri, Coshkun Karademir


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


Репост из: اندکی از من... A little bit of me
درودها

برای اینکه جمعه بود
جمعه تنبل و‌کسل فروغ فرخزاد
جمعه ی دلتنگی جوجه تیغی ها
در جیغ کلاغ های خبرچین

چقدر دل شاعر شور می زند
چقدر قلب شعر می گیرد
در قاب شکسته ی پر غبار
چقدر جمجمه اش
بجای جمع شدن فکر و حواس
پرت و پراکنده می شود
مثل موهای پریشان زنی در باد
مثل موج گیسوی خزر
در توفان
مثل دفتر اوراق روشنفکر
مثل فریاد فرهاد در کوهستان
مثل ماغ کشیدن گوزن زخمی
در برف
مثل زوزه کشیدن گرگ گرسنه
مثل سهره ی ساکت
در سکوت بی حرف
مثل مرگ پلنگ گیلان
دور از چشم ماه
در دره ای تاریک و‌ ژرف
مثل خون شنگرف
بر برف




بداهه


تقدیم به شاعر در غربت
در غروب غمزده ی کانادا
که صدای کلاغان سیاه کشورش
قار قار
تا پارکهای آنجا می رسد !!!

فرهاد شکوهی

موفق باشید 🙏🍀🌺🌸🍀🍀🙏


Репост из: اندکی از من... A little bit of me
همینجوری✔️

دیروز بی‌حوصله‌‌گی، مُخ‌ام‌رو می‌خورد. داشتم فکر میکردم اگر میشد حوصله‌رو فریز کرد، میگذاشتم برای روز مبادا. دست و پای صبر دراز شده بود تو دیروز که همه گندهای روزهای قبل قاطی خودش کرده بود. دیروز صبر لازم‌نبودم، بیشتر دلم داد و فریاد میخواست.
مثل روز آخرت بود دیروز. انگار آخرین روز دنیا بود. مزخرف بود.
چه خوبه که شب هست، اومد روی گند وُ کثافت روز پرده کشید. مجبور شدم بخوابم.

فرح


https://t.me/andaki_az_man


از زمزمه دلتنگیم ...


از زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم

آوار  پریشانــی‌است رو  ســوی چـــه بگریزیم؟
هنگامه ی حیرانی‌ است خود را به که بسپاریم؟


✍ #حسین_منزوی
🎙 #مهرآوا
🎶 Adagio

آوای‌مهر


Репост из: Miim (کانال رسمی آثار عیسی اسدی)
☑🖋


خودخوانی


چاره‌ای نیست، پیش می‌آید؛ گاهی خیلی ساده کنار خودت میان یک چاردیواری ایستاده‌ای و می‌بینی داری اشک می‌ریزی. اول از سوزش چشم‌ها شروع می‌شود، بعد حس می‌کنی چیزی در حاشیه‌ی بیرونی پلک‌ها انگار دارد می‌خزد، اینجا ست که دست خودت را می‌گیری و وانمود می‌کنی اتفاقی نیفتاده، چیزی نیست، همان طغیانات معمول و گاه‌به‌گاه روح‌ای ست که تا نیمه‌های شب به انتظار دقایق آزادی خویش ایستاده بوده و حالا، پس از گذر چندین و چند ساعت ناقابل یاد پرسه‌های دیشب‌اش افتاده اما بازهم به یاد نمی‌آورد کجا رفته و چه‌ها دیده و چه‌ها کشیده و دست بر پوست مخملین کدام مدارات چرخان این هستی بی‌انجام کشیده و حالا می‌خواهد فریاد بزند، دست بر گلوی این تن وامانده بگذارد و در لابلای تهاجماتِ پُرمغزِ آگاهی بر ذهن، خود را حلق‌آویز کند. دست بر پیشانی می‌کشی، سر را پایین انداخته‌ای و زانوان لرزان و فرتوت را تماشا می‌کنی و هم‌زمان، با سه انگشت دست دیگر پلک‌های بسته را به سمت هم می‌کشی و وامانده‌تر از قبل برمی‌گردی و خودت را پرت می‌کنی در بغل یک صندلیِ چوبی که بوی جنگل می‌دهد و حرکت سرسختانه‌ی آرنج را به لمس میز ارج می‌نهی.
پیش می‌آید؛ بله اتفاق افتاده است که بارها و بارها گریستنِ بی‌غش را به پراندن خنده‌ای محکوم و مصنوعی ترجیح بدهی.

گاهی میانِ بارشِ ارواح، تر شدن
گاهی غریقِ آبیِ زیر و زبر شدن...


🖋 عیسی اسدی میم
۱۱ اسفند ۱۴۰۳


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


☑🖋🎧



📳پادکست عصیانی
کابوس، خصم و مسلخی خونین
عصیان‌زده، ورق هجدهم

برشی از متن:

کابوس موهایم را گرفته، کشان‌کشان از پله‌های آجری سردابی سرد و نمور هبوط می‌دهد. منِ زخمی آنچنان خرد و ناکار شده که توان حتی دست بردن به دستانِ استخوانی‌اش را ندارد و بر هر پله از برخورد جمجمه‌ای داغ پژواکی ساخته می‌شود به بلندای هفت فریاد در هفت ذهنِ مالیخولیایی و ردِ خونِ خیس خورده در پوست و گوشت، چشمان دیوار را می‌شکافد. هر بغض از تکانه‌ی سختی نشأت گرفته است که در بستر دشمنی ناشناس آرمیده و عروس هفت‌دامادِ نفرت و سیاهی ست و مرا که ناتوان از هوشیاری به وقت رویت خصم بوده‌ام، حالا به بی‌ته‌ترین مغاک فرو می‌برد...

متن، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
Music: Ennio Morricone


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


Репост из: Miim (کانال رسمی آثار عیسی اسدی)
☑🖋


کابوس، خصم و مسلخی خونین
عصیان‌زده، ورق هجدهم


کابوس موهایم را گرفته، کشان‌کشان از پله‌های آجری سردابی سرد و نمور هبوط می‌دهد. منِ زخمی آنچنان خرد و ناکار شده که توان حتی دست بردن به دستانِ استخوانی‌اش را ندارد و بر هر پله از برخورد جمجمه‌ای داغ پژواکی ساخته می‌شود به بلندای هفت فریاد در هفت ذهنِ مالیخولیایی و ردِ خونِ خیس خورده در پوست و گوشت، چشمان دیوار را می‌شکافد. هر بغض از تکانه‌ی سختی نشأت گرفته است که در بستر دشمنی ناشناس آرمیده و عروس هفت‌دامادِ نفرت و سیاهی ست و مرا که ناتوان از هوشیاری به وقت رویت خصم بوده‌ام، حالا به بی‌ته‌ترین مغاک فرو می‌برد. من را شکار خونیِ کدام فریب، در آتشِ نیستی ورز داده است که اینچنین زار و روح‌ازدست‌داده به آن سلاخیِ ننگین رو نشان داده‌ام و دست‌ها را به حکایتِ تردید و مکث، بالا گرفته‌ام!
می‌کشد، تکه‌تکه و پاره‌پاره می‌بَرَد به مسلخِ تباهی، دندانه دندانه، سینه‌ی سنگین را بر شکاف ِ محرزِ آجر راه می‌برد و نای خفقان گرفته را یارای نوازشِ این گلو نیست. دشمن، در تمامی بیغوله‌های این سرزمین به آسایش به تختِ مکر لمیده و مردم را گویی به شعبده‌ای سیاه، در جهانِ ساکتِ رویا، به بند کشیده است.


🖋 عیسی اسدی میم
۱۱ اسفند ۱۴۰۳


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


☑🖋🎧


✔ پادکست عصیانی هفده
#دلقک
عصیان زده، ورق شانزدهم

برشی از متن:
چند نیمکت خالی در پارک، تعدادی کوچه و خیابان و نور دیرک‌های سیمانی در پیاده‌روهای خلوت؛ اینها همدم من بودند، ماه‌ها و سال‌ها تا بتوانم با چرخاندن نوک قلم در سینه‌ای مجروح، خود را مهیای روزهایی کنم که بهتر باشم، روبه‌راه‌تر و آرام‌تر...

... دیوانه، مومنانه و وفادارانه عشق می‌ورزد تا جهانِ عاقل و پُرغش، متهورانه و بی‌تابانه این نمایشِ بی‌پیر را تا آخرین دقایقِ محزون به تماشا بنشیند و آن‌گاه که پرده فرو می‌افتد دلقکِ مجروح، خود را به بسترِ نم‌دار و سرد برساند و تنِ تنها را پرت کند میانِ انزوای سهمگینِ تکیده‌گی.


متن، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
۱۰ اسفند ۱۴۰۳
Music: Ursin Vulpine


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


Репост из: تریبون شاعران ایران امروز-IRANIAN_POETS_TODAY_TRIBUNE
☑🖋🥀


✔ متاسفانه باخبر شدیم جناب یوسف تاراز، شاعر خوب ایرانی و از اعضای کانال تریبون شاعران ایران امروز، بدرود حیات کفتند.


آخرین پست ایشان در فیسبوک:

[اگر تو...

اگر تو‌دیر بیایی چه کنم؟
کبوتر را که قانع می کند
رخوت باغچه را که برهم می زند
نسیم را که بر رخ علف می نشاند
شعر حافط را که زمزمه می کند
اگر تو نیایی
آفتاب را که بیدار می کند؟
آژیر آمبولانسها را که بصدا در می آورد
پیک موتوری ها را که به خیابان و کوچه ها می فرستد؟
صدای جاروی صبحگاهی کوچه ها را که در می آورد
اگر تو نباشی
صدای که از بلندگوی مدارس پخش میشود ؟
که بچه های مدرسه را پشت خود قایم می کند ؟
اگر تو نباشی
که دلت را دلم را دلش را سرخ در دست نشان اهریمن می دهد
و می گوید
ماوای آزادی را دیو هفت سرحریف نیست ...

#یوسف_تاراز ]

آثار زنده‌یاد تاراز دارای سبک ویژه‌ی خودشون بود، آرام، روراست و متعهد.
با آرزوی صبر و آرامش برای خانواده‌ی گرامی ایشان.

عیسی اسدی میم

👁‍🗨®️
📯اینجا، شاعرانِ نو سخنِ امروزِ ایران، گرد هم آمده‌اند.
@IRANIAN_POETS_TODAY_TRIBUNE


☑🖋🎧


✔ #دل‌تنگ
#بازنشر


تکه‌هایی از شعر:

«خانه‌گی، دل‌تنگ‌ام؛
ابرواره،
بغض‌هایی میانِ دو چشم‌ام
جا خوش کرده
که به وقتِ تهاجمِ اندوه
رقص برپا کنند
به نبضِ کلامِ زنجیرم.

... گاهی عجیب
برای خودم
دل‌تنگ می‌شوم
چونان خیالِ باد
در ذهنِ تباهِ کاج.
آن گفتگو کجاست
میانِ جماعتی از نور
و یاخته‌های رها شده
در پوچ؟...

... دل‌تنگ، مردمی
که جهان‌اش
ویرانه‌ای ست خفته
بر شانه‌های خاکِ مزین
به دارها.

شعر، صدا و ادیت: #عیسی_اسدی #میم
آذر ۱۴۰۱
MUSC: RAIN IN YOUR BLACK EYES/ EZIO BOSSO


پ.ن: خوانش اشعار توسط شاعر، در اولین قدم مبتنی بر شرح صحیح خواندن واژه‌ها و عبارات است.
نکته: در ادیت از افکت Crystalize جهت شفافیت بیشتر استفاده شده.


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


Репост из: Miim (کانال رسمی آثار عیسی اسدی)
☑🖋


#دلقک
عصیان زده، ورق شانزدهم


چند نیمکت خالی در پارک، تعدادی کوچه و خیابان و نور دیرک‌های سیمانی در پاده‌روهای خلوت؛ اینها همدم من بودند، ماه‌ها و سال‌ها تا بتوانم با چرخاندن نوک قلم در سینه‌ای مجروح، خود را مهیای روزهایی کنم که بهتر باشم، روبه‌راه‌تر و آرام‌تر. سرد بود تختخواب چوبی کهنه که به فلز می‌زد و سرد بود دیوارهای فنسی دورادور که حیاط را در یک دگردیسیِ جانانه به جهنمی تاریک مبدل می‌ساخت و کاج‌ای بلند و کهن را در دامان سیاه خود پذیرا شده بود. من می‌نوشتم، راه می‌رفتم و می‌نوشتم، روی صندلی در نیم‌شب‌های تنهایی و سکوت می‌نوشتم و زخم‌ها را به نوازش مرهم کلمات آرام می‌کردم.
گاه برای التیام زخم‌ها و رنج‌ها زمان کم است، حتی سال‌ها زمان نیز کافی نیست، حالا تصور کن در این تداوم تیمارِ روزبه‌روز و دم‌به‌دم کسی از راه برسد و خنجری دیگر و زخمی دیگر و مرگی مهیب‌تر! اینگونه است که گاه می‌بینیم و می‌شنویم و درک می‌کنیم آن استمرار بی‌محابای تپش‌های پُر دردِ قلب را و آن نفس‌گیرترین جزرومدهای دردناک سینه را. کی و کجا به ساحل گرم و خلوت آرامش خواهیم رسید و در کدام خاطره روزی خواهد آمد که ذهن، طغیان نکند، فریاد نکشد و روح، زنجیرهای پولادیِ سرد را رها کند و در خویش به ذکرِ بی‌تهِ آرام و رام، مشغول شود!
دیوانه، مومنانه و وفادارانه عشق می‌ورزد تا جهانِ عاقل و پُرغش، متهورانه و بی‌تابانه این نمایشِ بی‌پیر را تا آخرین دقایقِ محزون به تماشا بنشیند و آن‌گاه که پرده فرو می‌افتد دلقکِ مجروح، خود را به بسترِ نم‌دار و سرد برساند و تنِ تنها را پرت کند میانِ انزوای سهمگینِ تکیده‌گی.


🖋 عیسی اسدی میم
۱۰ اسفند ۱۴۰۳


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


Репост из: اندکی از من... A little bit of me
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
انقدر شعرهایت داغ است
که دهان‌ام می‌سوزد
وقتی می‌خوانم،
و چشم‌هایم
چشم‌هایم
که با نمایش سینمای صامت کلمات
در پرده‌ی کاغذ
پائین و بالا می‌رود
میخواهم ببوسم‌ات،
اگر این کلمات داغ مجال دهند.
تو ای معشوق دور از من
ای محال آشکار
در تقدیر پوست‌ام نیست
لمس دست‌های تو.

پس کی کوه به کوه نمی‌رسد
تا من با مصلحت محال
و شعرهای مشتعل
به تو برسم؟

#فرح‌‌_آریا

#آوا_فریماه


My scattered writing
A LITTLE BIT OF ME

https://t.me/andaki_az_man


☑🖋🎧


📳 پادکست عصیانی
عصیان زده: پرسه‌ در حوالی فراموشی
ورق پانزدهم

برشی از متن:

انگار که به زمین چسبیده باشم، پاها را بی‌رمق و بی‌هوش می‌کشیدم و تن را به آغوش دست‌ها میزبان کرده بودم؛ باد می‌آمد، یادم هست و من که از اولین تراوشات آفتاب تا اولین تظاهرات ماه را راه رفته بودم، راست پیاده‌رو را گرفته و می‌رفتم. چند مرتبه وزن سنگین چند تنه را چشیدم و یکی‌دوبار سکندری خوردم، سر چرخاندم اما عابران روبه‌رو، حالا در ازدحام پشت‌سر به‌راحتی محو می‌شدند...


مان، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
۸ اسفند ۱۴۰۳
Music: Via Dolorosa/ Peter Cavallo


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎


☑🖋🎧


✔ خوانش شعرِ #گفت_و_مگو
#بازنشر


برشی از شعر:

«کجایی تو؟ خوبی؟
صدایت هنوز، راه می برد به تفالِ ماه؟
پوستت هزار باره، می رقصد
در مرز های تکینگی؟
بی ما خوشی؟ ...
**
... هوای چشم هایت را داشته باش
که جمعیتی در این شعورِ خراب
چشم به راهِ خواب های رنگی هستند.
شب ات، میزبانِ ماه باد
به صرافتِ شکوهِ یک رویا.»

شعر، صدا و ادیت: #عیسی_اسدی #میم
بهمن‌ ۱۴۰۰
MUSIC: ALONE/ HESAM NASERI SAMAN SAMIMI


®Isa Aasadi, Poet & Translator
@Miim_IsaAasadi
🫎

Показано 20 последних публикаций.