Репост из: اندکی از من... A little bit of me
درودها
برای اینکه جمعه بود
جمعه تنبل وکسل فروغ فرخزاد
جمعه ی دلتنگی جوجه تیغی ها
در جیغ کلاغ های خبرچین
چقدر دل شاعر شور می زند
چقدر قلب شعر می گیرد
در قاب شکسته ی پر غبار
چقدر جمجمه اش
بجای جمع شدن فکر و حواس
پرت و پراکنده می شود
مثل موهای پریشان زنی در باد
مثل موج گیسوی خزر
در توفان
مثل دفتر اوراق روشنفکر
مثل فریاد فرهاد در کوهستان
مثل ماغ کشیدن گوزن زخمی
در برف
مثل زوزه کشیدن گرگ گرسنه
مثل سهره ی ساکت
در سکوت بی حرف
مثل مرگ پلنگ گیلان
دور از چشم ماه
در دره ای تاریک و ژرف
مثل خون شنگرف
بر برف
بداهه
تقدیم به شاعر در غربت
در غروب غمزده ی کانادا
که صدای کلاغان سیاه کشورش
قار قار
تا پارکهای آنجا می رسد !!!
فرهاد شکوهی
موفق باشید 🙏🍀🌺🌸🍀🍀🙏
برای اینکه جمعه بود
جمعه تنبل وکسل فروغ فرخزاد
جمعه ی دلتنگی جوجه تیغی ها
در جیغ کلاغ های خبرچین
چقدر دل شاعر شور می زند
چقدر قلب شعر می گیرد
در قاب شکسته ی پر غبار
چقدر جمجمه اش
بجای جمع شدن فکر و حواس
پرت و پراکنده می شود
مثل موهای پریشان زنی در باد
مثل موج گیسوی خزر
در توفان
مثل دفتر اوراق روشنفکر
مثل فریاد فرهاد در کوهستان
مثل ماغ کشیدن گوزن زخمی
در برف
مثل زوزه کشیدن گرگ گرسنه
مثل سهره ی ساکت
در سکوت بی حرف
مثل مرگ پلنگ گیلان
دور از چشم ماه
در دره ای تاریک و ژرف
مثل خون شنگرف
بر برف
بداهه
تقدیم به شاعر در غربت
در غروب غمزده ی کانادا
که صدای کلاغان سیاه کشورش
قار قار
تا پارکهای آنجا می رسد !!!
فرهاد شکوهی
موفق باشید 🙏🍀🌺🌸🍀🍀🙏