#پارت_دویستوشصتوسه
تعللم
تکان نخوردنم
ثابت بودنم
باعث میشود تا صدایم کند
- مانلی
از شدت بغض چانه ام به لرز درمی آید
چشمانم از اشک پر میشود
اما خودم را کنترل میکنم
لب از لب باز میکنم
- من ..
منتظر نگاهم میکند
چهره اش اخم دارد
انگار اصلا انتظار جا زدنم را ندارد
- میخوام بمونم ..
هر چه جان میکندم تا به گریه نیفتم آن قطره اشک لعنتی که روی گونه ام سر میخورد اجازه نمیدهد
- طلاق نمیخوام ، نمیخوام ازش طلاق بگیرم
تعللم
تکان نخوردنم
ثابت بودنم
باعث میشود تا صدایم کند
- مانلی
از شدت بغض چانه ام به لرز درمی آید
چشمانم از اشک پر میشود
اما خودم را کنترل میکنم
لب از لب باز میکنم
- من ..
منتظر نگاهم میکند
چهره اش اخم دارد
انگار اصلا انتظار جا زدنم را ندارد
- میخوام بمونم ..
هر چه جان میکندم تا به گریه نیفتم آن قطره اشک لعنتی که روی گونه ام سر میخورد اجازه نمیدهد
- طلاق نمیخوام ، نمیخوام ازش طلاق بگیرم